میزان :: گاه نوشت یک خانم معلم

  گاه نوشت یک خانم معلم


میزان

خانم معلم | چهارشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۸۸، ۰۴:۲۹ ق.ظ | ۱ نظر
با سلام به ناشناسی که نه وقت درست خواندن نامه را دارد و نه فرصت درست جواب دادن به نامه را !
البته از آنجا که انتخابات تمام شد و میزان که قرار بود رای مردم باشد ! و شد !!! فکر کردم دیگر نیازی جهت ارشاد نمی بینید!!! ....... بالاخره هر چیزی زمانی دارد !!! ..... امر به معروف و نهی از منکر زمانی دارد ، در یک مقطع خاص زمانی بودن و یا نبودن زمانی دارد ، که صد البته بستگی دارد که در چه فضا و با چه نیازی باشیم ! اما در هر صورت مثل اینکه نامه را سریع خوانده و چند خط زیر کلمات کلیدی ! کشیده و جواب را مطابق آنچه که نیاز این برهه از زمان است مرقوم نموده اید که باز جای شکر دارد که وقت گذاشته اید !!! ....
اینجانب که مستمری بگیر دولت می باشم و خوان نعمت برایم گسترده اند این چنین از این دولت نمیتوانم حمایت کنم ( که صد البته محکومم به نمک خوردن و نمکدان شکستن !) ، نمیدانم شما فقط مشکلتان حفظ نظام است که این همه بر آشفته اید یا نگرانی دیگری دارید ! ، به هر صورت نگران نباشید ،کسی با نظام مشکلی ندارد ، کسی هم خواستار بر هم زدن امنیت نیست ، شهر در امن و امان است ، ترسویان را سر جای خود نشانده اند ، مال اندوزان جیره ی خود را دریافت کرده اند و عافیت طلبان کنج عزلت گزیده و از انچه به انها وعده داده اند نهایت استفاده را کرده و خوش می گذرانند تا زمانی دیگر فرا رسد که از آب گل آلود ماهی بگیرند ......
بی هیچ دغدغه ای به زندگی تان در آسایش و آرامش کامل ادامه دهید چرا که همیشه هستند کسانی که می توانند به جای ما نظر بدهند و صلاح ما را بهتر از خود ما بدانند و باید به ایشان همواره اعتماد داشت ، این طور نیست که شما فکر کنید حق نظر دادن ندارید ، نه ، نظر بدهید ولی آنطور که صلاح است خود عمل خواهند کرد !.... منتظر هیچ جوابی هم نباشید چرا که صلاحتان را می خواهند فقط نمی خواهند بگویند که ، نمی فهمی !!! و شعورت را زیر سوال نمی برند .........
صحبتی در باره حق با شما ندارم چون نمی دانم با کلمه حق تا چه اندازه آشنایی دارید !!! ..... و اصولا حق را چگونه درک می کنید ، یکطرفه ، دو طرفه و یا اصلا میدانید که از دست دادن حق یعنی چه ؟ !! همانطور که تاریخ تکرار می شود ، نوشته هم می شود و در یادها هم باقی می ماند، امیدوارم تاریخ این دوران را درست بنویسند ... اینکه جوان ، میانسال و پیران را ان اندازه می توانند ترغیب کنند که تو صاحب حقی ، میتوانی با رای ات اثر گذار! باشی ( که البته بعدا متوجه شدند جریان از چه قرار بود ) و آنها را پای صندوق رای کشاندند و پس از شمارش سریع السیر آرا ، بعد از چند روز که همه ی صندوقها بررسی شد ، حالا بیایید بگویید کدام صندوق و در کجا اشتباهی صورت گرفته ، مسلما حق مردم است که بدانند چه شده ، ولی چگونه ؟ !!! شاید میزان برای تعیین حق تعداد نباشد که نیست ولی آیا با عده ای که بناحق اند ( به نظر شما ) این چنین باید رفتار کنند ؟ ! آیا آنان که تمام بازی را از پیش تعیین کرده بودند این قسمت را پیش بینی نکرده بودند ؟ !!
جمعیت چند میلیونی را که به اندازه راهپیمایی های 22 بهمن است ندیده گرفتن ،چگونه دیده شد ؟ ! ..... مردم همان 2 میلون جمع شده در میدان ولی عصر بودند ؟!! .....از میزان رای مردم شهرستانها اطلاع دقیق دارید ؟ !! ..... مطمئنید که 24 میلیون رای اوردند ؟ !!! ..... تعرفه های تا نخورده را دیده اید ؟ !!! ..... اختلاف یک رای بیشتر را فقط برای این جناح توجیه می کنید که بپذیرند جهت داشتن دمکراسی واقعی یا ..... ؟!
من هخامنشیان را می شناسم چرا که کورش و داریوش اولین بیانیه های حقوق بشر را نوشتند و این است که به ایرانی بودنم افتخار می کنم ولی « هخا » ی شما را نمی شناسم ، از اینکه با ایشان هم صدا شده ام تعجب نمی کنید ؟ ! .... چه چیز مشترکی را از درد مردم برداشته اند و آن را بزرگ کرده اند که بتوانند خیل عظیمی را با خود همنوا کنند که اینان نمی توانند ؟ !! ......
بیچارگی مردمی که به نان شب خویش محتاجند را دیده اید و کرور کرور پولی که باید به سایر کشورها باج بدهیم یا از جهت حمایت هایی که می کنیم واسمش را دخالت هم نمی گذاریم و همانها که کمکشان کرده ایم در زمانش نگاهی هم به ما نمی اندازند ، که صد البته ما در راه رضای خدا کمک کرده ایم و نیازی نیست که توقع کمک داشته باشیم ! .....
چرا حمله به خوابگاه دانشجویی ؟ !!! ..... چرا دانشجو دشمن است ؟ !!! .... چرا جوان مملکت با این مملکت بیگانه است ؟ مگر نمی گویید غرب اسلام ما را ترویج می کند ، پس اینها چه می کنند ؟ !! ..... چه ترفندی به کار بسته اند که جوان این مرز و بوم را نگه دارند ؟ .... چه چیز در اولویت است ؟ !! چرا فکر می کنید نیاز به خرج کردن میلیاردها پول است که آیا امام ، با پول جوانانمان را به جبهه برای دادن جان فرستاد ؟ !!!!....فقط کمی صداقت ، اگر بدانند چند حرف است و چگونه نوشته می شود .....
اشتباه خوانده اید که من از ژل زدن و کروات زدن جوانم ناراحتم ، نه ، اگر درست خوانده بودید نوشته بودم ایشان مقصر نیستند ، که در رادیو امریکا ! فرصت حرف زدن پیدا کرده اند ، این جوان همان جوان کشور من است که به آنها پناهنده شده ، اینها جوانان کشور من هستند که گروه گروه خارج می شوند وما با انواع فشارها آنها را نگه داشته ایم . چرا ؟!!!.....
چرا موسوی که من ذره ای برای ریاست جموری قبولش نداشته و ندارم می تواند جوان مرا به خیابان بکشاند که بسیاری بر این باور بودند و هستند که او توان این کار را نداشته و ندارد ؟ ! چه چیز مشترکی در میان موسوی و جوان من و من دیده می شود ؟ ! ..... این شی گرانبها را چگونه در دستان خود حفظ کرده اید ؟ !! ....با چلاندنش ؟ ....
نمیدانم از چه چیز فیس بوک و یوتیوب هراس دارید ؟ ! ..... افکار ، آمار و اطلاعات اشتباه به خورد مردم می دهند ، درستش را به مردم نشان دهید . حداقل دروغ نگویید .....(ببخشید من شما را با آنها جمع می بندم !) همین امروز در روزنامه خواندم که تورم افزایش پیدا می کند .( که صد البته تورم نداریم !) و جناب احمدی نژاد پیشنهاد تحریم دولت آلمان را داده اند !!! که واقعا ایشان شجاعند !!! ........ بسیار مقتدرانه فکر و عمل می کنند ! فقط لازم است به همین رسانه هایی که در اختیارشان است گفته شود که دیگر مطالبشان را چاپ و پخش نکنند تا مدرکی در دست مردم بعدها که زیر حرفهایشان زدند ، داده نشود .
بگذریم ، یادش بخیر، دوستی داشتم که سالها با هم بودیم و همیشه در حال کل کل کردن و آخر هیچکدام نمیتوانستیم حرفهایمان را حالی دیگری کنیم !!! ...... راهپیمایی ها با هم بودیم ، تشیع شهدا با هم بودیم ، 14 خرداد با هم بودیم ولی باز حرف حرف خودمان بود و بس .
ببخشید انتقاد وارد بر من ، نوشتن بحر طویل است که البته با نوع شغلم ارتباط دارد ، اگر قرار بود سوالاتم را کوتاه می نوشتم می گفتم :
چرا انتخاب این اصلحان ؟ !
چرا افشاگری ها این زمان ؟
چرا نیاز به حضوری حداکثری ؟!!!
و بعد ......
چرا دستگیری ؟ چرا خفه کردن ؟ چرا تهدید کردن ؟ چرا ترساندن ؟
چرا جواب ندادن و چرا جواب دادن با این همه تاخیر ؟ !!
در آخر سپاسگزارم که کار بنده را تشویق نموده اید که بعد از رهبرم حرفی نزده ام ، بسیار مایه ی امتنان گشت ..... فقط لازم به ذکر است این مطلب را نه از جهت دادن اطلاعات و همصدایی نوشته بودم فقط خواستم جو را به تصویر بکشم که ، چه !!! مملکت آزادی است این مملکت و چه اطلاعات رسانه ای قوی در این مملکت وجود دارد که اخبار بدین سرعت به مقام مسئول رسیده و پخش می شود !! .....
نمیدانم با این لحن نامه ی من (که نه از سر منطق وشناخت و فقط بر اساس احساسی زنانه است ) جوابی خواهید داشت یا نه ، که زبان ما نیز با دشمن بر اساس گفتگو است تا زمانی که از پشت خنجر نزند و اهریمنانه راه نگشاید . زیرا این حربه ی قدیم بود که رودر روبه مبارزه بر می خاستند!!
از حس مسئولیتتان در قبال این مملکت تشکر کرده و آرزومی کنم موفق و سلامت باشید . دعا کنید خدا ما را در راه راست باقی بدارد تا عافیت طلب و مصلحت اندیش نشویم ! ...... 24/4/88
  • خانم معلم

نظرات (۱)

سلام ، همیشه نگران این بودم که رفتار مسلمان نمائی چون من اسلام را نمائی دیگر بدهد - این را از بچگی داشته ام که درد خودم را نداشته باشم اما درد اسلام را چرا
همین است که انتخابات باعث شد تا نگران باشم رفتار مسلمان نمائی چون من چقدر می تواند بر معلمه ای که تمام وجودش علی اقاعده باید عشق باشد از عشق واقعی فاصله گرفته است - که نگرانی ام بی جهت نبود
متن ها را طبق عادت تند خوانی می کنم شاید عیبی مثل شما که بحر طویل نویسی می کنید این هم به شغل ما بر می گردد
اما در اساس موضوع مورد بحث فرقی نمی کند- انتظار هم ندارم با چند خط دیدگاهی که اساسا بعضی از معیارهایش با منبرای" میزان" فرق می کند تغییر کند - فقط جهت اطلاع و اینکه می دانم می اندیشید
من هم پاسخم را کوتاه و موجز بنویسم
1- انتخابات که تا قبل از شمارش ظاهرا با صرفنظر از اشکالات جزئی نسبت به گذشته کاملا رقابتی و شفاف بود
2-ذلایل مستندی از تخلفات هم که ارائه نشد
3-درخواست ابطال هم که با راهپیمائی میلیونی( شبیه به 22 بهمن ) خارج از عرف انجام شد
4-هیچ شباهتی هم در رفتارها و عملکردها هم با انقلاب های مخملی بحمدالله وجود نداشت
5-در آخر هم یک سوال - آیا در حکومت ایده ال شما هیچ مخالف توطئه گری وجود نخواهد داشت و دیگر نیازی به گارد ضد شورش نخواهید داشت؟؟

من هنوز بسیار متعجبم از معلمه مومنه ای که مرزهای حق و باطل را با اشخاص می سنجد و نه اشخاص را با حق و باطل

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی