با ولی« بودن » یا « ماندن »؟! :: گاه نوشت یک خانم معلم

  گاه نوشت یک خانم معلم


با ولی« بودن » یا « ماندن »؟!

خانم معلم | سه شنبه, ۱۵ دی ۱۳۸۸، ۰۵:۲۷ ب.ظ | ۴۴ نظر






1500 نفر حج را رها کردند و با امام زمانشان راهی کربلا شدند .
روز عاشورا 72 نفر مانده بودند .
با ولی « بودن » شرط نیست با ولی « ماندن » اصل است .

« حسین مطیری»
  • خانم معلم

نظرات (۴۴)

سلام خانم معلم
مثل همیشه انتخابی خوب با عکسی گویا و تاثیر گذار - اجرتان باسیدالشهداء
درود
متنی کوتاه و با مغز پربار تر از یک متن صد صفحه ای پوک است
خانم معلم بیا ببین دارم از سیاهی بیرون میام
فعلا
  • مساله این است
  • و ایضا انقلاب کردن مهم نیست، حفظ انقلاب مهم است.


    راستی چند بار می خواستم بگن فراموش کردم. عکس هدر بلاگتون خیلی قشنگه.


    یا هــو.
    تلنگر
    و این جاست که مرد عمل مشخص می شود و هر کسی در می یابد که تا چه حد یقین دارد . خدایا یقینی به ما عطا فرما که لحظه ای امام زمانمان را تنها نگذاریم . از حضورتون ممنون . من هم شما رو لینک می کنم . والسلام
  • خانم معلم
  • @ ناشناس
    سلام - خدا راه صحیح را نشانمان دهد و رهرو آن راهمان نماید .
    حق یارتان باد .
  • خانم معلم
  • @ فریدون
    سلام
    ممنون از اظهار نظرت - نوشته ی من نیست فقط انتخاب شده بود - در وبلاگتان نظر گذاشتم خدا کند دلهایمان را سیاهی نگیرد .
    در پناه حق باشید .
  • خانم معلم
  • @ جناب پور غلامی
    صفحه ی وب شما که خیلی تغییر بافته تر از قبل شده - دست ما رو هم بگیرید ....
    بله انقلاب کردن مهم نیست حفظش مهمتره مثل پیدا کردن دوست و نگه داشتنش می مونه !!!
    موفق باشید
  • خانم معلم
  • @ تلنگر
    سلام
    خوش امدید - خدا کنه توی راهش اهل عمل باشیم نه در بیراهه
    در پناه حق باشید .
    خانم معلم عزیزم ،
    سلام
    انتخاب خیلی خوبی بود
    هم متن و هم عکس
    دیدن این عکس ، دیدن صحنه ی حضور مردم ، دیدن این عشق ، دیدن این اتحاد ، دیدن همه اینا رو خیلی دوست دارم
    دوست داشتم حضور داشته باشم . چون این حضور رو وظیفه خودم به عنوان یه مسلمونِ شیعه می دونستم و البته دوستدار امام (ره) ، رهبر ، این کشور و این مردم
    اما متأسفانه نشد ...
    خدا اسلام ، انقلاب ، رهبر و مردم عزیز رو حفظ کنه
    و ظهور آقا رو هر چه زودتر برسونه
    و ما رو در راه آقا قرار بده
    و البته باید بمونیم تا لیاقتمون رو ثابت کنیم
    سلام ولی من نظرم با همتون فرق داره به نظر من آدم هرچهه زودتر یه دندونه خرابو بکشه و جلوی عفونت بقیه ی دندونا رو بگیره بهتره.
    و بزرگترین خطری که داره هر دو طرف مخصوصا اونوریا رو تهدید میکنه اینه که به نظر اونا هدف وسیله رو توجیه می کنه.من به موسوی و هیچ مترسک دیگه ای رای ندادم ولی این انقلاب یه سیب خرابه که هرچی زودتر دور بندازیش از کثیفی بیشتر جلوگیری میشه.
    سلام خانم معلم گرامی
    متاسفانه چند روز است هرچه تلاش می کنم پنجره ی نظرات وبلاگ شما باز نمی شود. نمی دانم اشکال کار از کجاست. ممنونم از حضور گرمتون.
  • خانم معلم
  • @دلداده عزیز
    ممنون از حضورتون ... گر چه حضور فیزیکی مهمه ولی هین که قلبت در کنار مردم و با ولایته مهمتره ...
    در پناه حق .
  • خانم معلم
  • @دلداده عزیز
    ممنون از حضورتون ... گر چه حضور فیزیکی مهمه ولی هین که قلبت در کنار مردم و با ولایته مهمتره ...
    در پناه حق .
  • خانم معلم
  • @ مهدی جان
    سلام
    نظرت توهینیه به تمام اونایی که انقلاب کردن و این انقلاب رو به قیمت زیادی بدست اوردن و همین طور توهینیه به اونایی که موندن و هنوز آرمانهای انقلاب رو برای خودشون حفظ کردن ...
    خود انقلاب بد نبوده ونیست - ممکنه بعضی ها خرابش کرده باشن ولی اصلش چیزیه که بسیار والاست .... این طور صحبت کردن فکر نمیکنم برازنده ی انسانی اندیشمند باشد ، انسانی که خدا بهش قدرت تفکرو تکلم داده ... پس فرق انسان با حیوان در چیه ؟ ....
    نظر هر کسی محترمه - تا جایی که به انقلاب لطمه نزنه ولی اگه قرار باشه انقلابی رو که براش این همه شهید دادیم و اونم شهدایی که میدونستند برای چه دارن جون و جوونی شون رو از دست میدن ، اینجوری اگد مال کنند ، مطمئن باش منی که در این انقلاب رشد کردم ، نفس کشیدم و پیر شدم این اجازه رو به هیچ کس نخواهم داد که به ارمانهای انقلابم توهین کنند ...
    لطفا از این به بعد محتاطانه تر از انقلاب صحبت کنید .گرچه میدونم نظرت نه دلگیری از اصل این انقلابه بلکه مظاهر انقلاب رو با آرمانهش یکی نمیبینی ... هنوز تا برپایی عدالت در این کشور خیلی مونده .اینو هیچکس نیست که بهش اعتراف نکنه ولی اصل رو زیر سوال نبر هیچوقت .
    در پناه حق باشید .
  • خانم معلم
  • @ جناب کاووسی
    سلام
    نمیدونم چه علتی باعث شده که بخش نظرات باز نشه احتمالا به خاطر پایین بودن سرعته . به هر شکل ممنون از اینکه سر زدید انشاالله در کنار کانون خانواده در آرامش باشید و شاداب .
    در پناه حق .
    فکر می کنم مرحوم آقا(آغا)سی ! این بیت رو سروده بودن :

    با علی در بدر بودن شرط نیست
    ای برادر نهروان در پیش روست

    پ ن 1 : نظر آقای پور غلامی در مورد هدر جدید وبلاگتان شدیدا تایید می شود ، مخصوصا این قسمتش که هی یادمان می رفت بگوییم

    پ ن 2 : عکس اول پست حد اقل برای من فیلتره

    یاعلی
  • محمد مهدی
  • سلام و صد سلام
    امیدوارم حاتون خوب باشه و خوش و سلامت باشید. دلمونن تنگ شده بود8 گفتیم جویای احوال بشیم.
    موفق باشید.
  • میرباقری
  • سلام خانم معلم .

    شما قبلا لطف کرده بودید به وبلاگم در بلاگ اسکای سر زده بودید .( mim.blogsky )
    در بلاگفا هم به روزم خوشحال میشم سر بزنید .
  • میرباقری
  • متن جالبی بود . با ولی ماندن مهمه . و الا الان یه ملت پشت امام و رهبر شون هستند . انشاالله در شرایط بحرانی تر از این هم همین ملت مثل کوه پشت رهبرشون می ایستند و از جان خودشون می گذرند تا گزندی به رهبر و نظام نرسه . به کوری چشم دشمنان و بخواهان داخلی و خارجی .
  • خانم معلم
  • @ جناب صنوبری سلام
    ممنون از اظهار لطفتون
    جمله ای هم که نوشتید جالبه .... یه تلنگر دیگه دارم که دوست دارم یه قسمتش رو عوض کنم نیاز به مشورت دوستان دارم تا کامل بشه ....کمک بفرمایید .
    در پناه حق باشید .
  • خانم معلم
  • @ جناب سامع عزیز سلام
    باور بفرمایید از دیدن کامنتتان خیلی خوشحال شدم به قول سما: دی
    جاش خیلی خالیه نمیدونم کجاست ... رفته تو لاک خودش و بیرون نمی یاد ... فقط امیدوارم خوب باشه ...
    دعا میکنم این کشور این دوره رو به خوبی پشت سر بزاره و این ابرهای تیره جاشون رو به خورشید روشنایی بخش بدن ...
    منتظرتون همیشه هستم
    در پناه حق باشید . التماس دعا.
  • خانم معلم
  • @ جناب میر باقری
    سلام
    خوش اومدید . منم امیدوارم همه ی مردم ایران سرافراز از این امتحان الهی خارج بشن و مکر دشمن به خودشون برگرده و مکرو و مکرالله والله خیرالماکرین ...
    در پست خودتون نظر گذاشتم .
    در پناه حق باشید .
    سلام خوبید ؟
    کم پیدا شدید خانم
    با یاداشتی در باره حق التدریس ها منتظرتان هستم
  • خانم معلم
  • @ جناب پاپایی
    سلام
    ما که همیشه هستیم شمایید که کم پیدایید .
    در پناه حق باشید .
    دو باره سلام
    اولا من قصد توهین به کسی رو نداشتم من نظرم رو راجع به یه تئوری و سیستم گفتم .بعدشم در باره ی آرمان های انقلاب دقیقا مثل این میمونه که شما می خواید یه ساختمون بسازید و روی کاغذ طراحی های قشنگی می کنید و اون ساختمونو می سازید ولی بعد از یه مدت ساختمونه میریزه پایین و همه ی مردمه توش میمیرن بعد بیاید بگید که نه من آرمانم این بود که یه ساختمونه قشنگ بسازم که مردم توش راحت زندگی کنند.سوال من اینه آیا اون مهندس مقصر نیست.دربا ره ی شهدا هم بگم که من حاضرم واسه ی این موضوع روی جونم شرط ببندم که بیشتر اون شهدایی که رفتن و جونشونو گذاشتن به خاطر خاک و ناموسشون رفتن وگرنه یه پسر 19 ساله اونم توی اون زمان با شرایط خاص خودش چه چیزی از آرمان های انقلاب میدونه.و اینکه اگه اونا امروز بودنو میدیدن که چطور داره به خونشون بی احترامی که چه عرض کنم داره مورد تمسخر قرار میگیره مطمئنا رفتارشون تغییر میکرد.بعدشم من هم از شما که اندیشمند تر از من و فرهنگی هم هستید توقع این طور صحبت کردنو نداشتم شما باید تحمل شنیدن نظر مخالف رو هم داشته باشید نه اینکه به کسی اجازه ندید که به نظرتون انتقاد کنه وگرنه فرق شما با اونایی که توی خیابون به خاطر اینکه یه سری نظرشون فرق داشت با چوب و باتوم افتادن به جون مردم چیه؟
  • خانم معلم
  • @ مهدی جان سلام
    اولا جمله ات رو بنویسم تا ببینی چی گفتی ( ولی این انقلاب یه سیب خرابه که هرچی زودتر دور بندازیش از کثیفی بیشتر جلوگیری میشه.)به نظرت این توهین به کسایی که انقلاب کردن و اون رو صحیح میدونستن نیست ؟ ... 98 درصد مردم در رای گیری به جمهوری اسلامی رای آری دادن ... ممکنه حالا و یادت نباشه ولی باید تا الان خیلی شنیده باشی !
    نظر راجع به یه تئوری یا سیستم ! نظر راجع به ارائه دهندگان اون تئریه دیگه ...
    راجع به شهدا هم به وصیتنامه هاشون رجوع کن و قسم نخور ... من و مادرت بهتر با اون زمان اشنائیم ... بعضی اوقات خدا زمانها و مکانهایی رو انتخاب میکنه که افراد اون زمان و مکان با همه ی تاریخ فرق میکنن و میشن نمونه و الگو ...
    مهمه که تو و همسن وسالهای تو چه جوری راجع به انقلاب فکر کنین و من و تمام افرادی که در انقلاب بودیم و یه جور خودمون روسهیم میدونیم موظفیم پاسخگو باشیم ... منم در حد تذکر بهت تذکر دادم ناراحت نشدم فقط خواستم بدونی موقع صحبت کردن باید درست فکر کرد و درست به زبون اورد ...
    بله ممکنه یه مهندس طراحی اش درست باشه ولی کارگزاران ساختمون رو درست بنا نکنن ... ممکنه پیمانکارش از مصالح بزنه و ... اینکه ساختمون خراب میشه فقط به مهندسش که بر نمیگرده جناب مهندس ! ...
    برای روشن تر شدن ذهنت از این جریانات اخیر توصیه میکنم توی وبلاگ حاج علا دو پست اخیرش رو که صحبت های دو تا جوون با دکتر محسن نامی هستند رو بخونی ... خیلی جالبه و امیدوارم پاسخ ایشون به سوالات اونا تو رو به جایی برسونه ...
    منتظر دیدگاه های دیگه ات هستم
    بازم سلام
    نه به نظر من توهین به کسایی که انقلاب کردن نبوده شاید بهتر بگم توهین به عملکردشون بوده ممکنه یه نفر آدم خیلی خوبی باشه ولی یه بار یه کار خیلی بد انجام بده به نظر شما اون شخص مستحق سرزنش نیست؟
    راجع به رای 98% مردم هم من واقعا انتظار نداشتم که شما اینو بگید از نظر همون ولی فقیه تون موسوی و کروبی دز عرض 3 سال شدن دشمن انقلاب و اینهمه نظرشون عوض شد اونوقت به نظر شما رای ملت70 میلیونی به این انقلاب عوض نشده؟این جور استدلال خیلی مغرضانه است.
    بعدشم ما توی شهدا از شهید همت و باکری دیگه شهید تر و بهتر نداشتیم که.داشتیم؟الان خانواده های همون شهدا منتقد این نظام هستند.اصلا چرا دنبال شاهد های مرده بریم همین جانبازای خودمون به نظر شما الان همه ی اینا راضین که به خاطر این نظام(البته به گفته ی شما)از جونشون مایه گذاشتن؟نه خیلیاشون رو هم شما میشناسید هم مامانم که اگه لازم باشه اسمشونم میارم که الان منتقد شخص ولی فقیهتون هستند.
    درباره ی مثال ساختمونم هم باید اینو بگم که توی این نظام ولی فقیه مثل همه کاره ی نظام میمونه یعنی هم مهندسه هم کارگر هم به مصالح نظارت کامل داره که اگه بگید نه بازم به نظر من مغرضانه استچون فکر کنمک منم دارم تویاین مملکت زندگی میکنم و تا حالا مصداق های زیادی ازش دیدم.حالا به نظر شما بازم مقصر اصلی همون ولی فقیه نیست.حضرت علی خودشو در برابر گرسنگی مردم حکومتش مسئول میدونست حالا اینا که به نظر شما جانشین بر حق امام زمان روی زمینن نباید در برابر گرفتن جون مردم پاسخگو باشن؟
    اینو فکر کنم این چند وقته زیاد شنیده باشید چون با توجه به حوادث اخیر مصداق داره:حدیث داریم که حضرت علی میگه شنیدم لشگریان من زمانی که به سوی معاویه میرفتند از شهری میگذشتند دختری یهودی را یافتند زیور پای آن دختر را به زور از پایش درآوردند علی میگوید وقتی این خبر را شنیدم همچون مار گزیده به خودم می پیچیدم از خدا تقاضای مرگ کردم گفتم علی بمیرد بهتر از آن است که در زمان حکومت او بخواهند به زور زیور پای دختری یهودی را از پایش در بیاورند.
    از الان به بعدشو سخنم با اوناییه که از این به اصطلاح ولی فقیه دفاع میکنن آیا شما هم توی گناه اون شخص سهیم نیستین؟حداقل بخاطر آخرتتون به این سوال فکر کنید من نمی گم اونایی که کشته شدن بیگناه بودن ولی مجازات گناهشون مرگ نبود.همین یه حجت برای عدم کفایت یه فقیه اعلم کافیه.
  • خانم معلم
  • @مهدی جان سلام
    سوال اول :
    نظر همون ولی فقیه تون موسوی و کروبی دز عرض 3 سال شدن دشمن انقلاب و اینهمه نظرشون ....
    اولا ما نقلاب کردیم تا یک رژیم رو عوض کنیم باطن افراد رو که عوض نکردیم !! ... هر کس مسئول تغییر ماهیت و وضعیت خودشه همون که به جهاد اکبر معروفه پس اگه اول نظرشون یه چیز بوده و الان چیز دیگه است باید دید مبانی تغییر کرده یا نه ؟ هنوز همون میانی و اصول وجود داره و اما اگه در برابر نظام ابستادند باید به خودشون شک کنند .در صورتیکه خودشون چنین ادعایی ندارند انشا الله .ضمنا
    مردم ما با توجه به اینکه اهداف نظام رو میدونستند که چیه رای اری دادند اگر منو امثال منی در جهت تحقق این اهداف فعالیتی نکردیم و یا دستهایی اجازه ندادند و کارشکنی کردند و عده ای بی عرضگی نشان دادند و این انقلاب به هدفش نرسیده و یا حتی نزدیک هم نشده اما در اصل اهداف که خللی وارد نشده ...باید همه برای رسیدن به اون مقصد تلاش کنیم ...
    سوال دوم :
    بعدشم ما توی شهدا از شهید همت و باکری دیگه شهید تر و بهتر نداشتیم که.داشتیم؟الان خانواده های همون شهدا منتقد این نظام هستند

    خوب ، پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوتش گم شد .... این جواب برای وقتی که تغییر کرده باشند واگه منتقد نظام هستند که انتقاد اگه سازنده باشه اشکالی نداره فکر میکنم همین قدر برای جوابت کفایت میکنه ...
    سوال سوم :
    علی بمیرد بهتر از آن است که در زمان حکومت او بخواهند به زور زیور پای دختری یهودی را از پایش در بیاورند.

    مثال دیگری هم هست ، حضرت در جنگی که با یهودیان بنی قریظه داشتند در یک روز به روایتی 4000 نفر را از دم تیغ گذراندند ... علی بود و عدالت همیشگی اش ... اصلا علی برای عدالتش شهید شد بدست زبیر و زبیریان ...چرا اینا رو مثال نمیزنید گرچه اون روایت به جای خودش باید اعمال بشه و راه نما ی سران ما . راجع به زبیر هم نوشته ام ...میتوانید در این ارتباط بیشتر مطالعه بفرمایید.
    سوال چهارم :
    من نمی گم اونایی که کشته شدن بیگناه بودن ولی مجازات گناهشون مرگ نبود.

    من اصلا راجع به اینکه کسی بیگناه بود با نبود و حکمش چی بود صحبتی نمیکنم نه اون افراد رو می شناسم و نه در باره احکام قضایی اطلاعات دارم و نیز انقدر جریانات اخیر مبهم و گنگ و غبار الوده که نمیشه چیزی گفت تا ابرهای فتنه کنار برن و همه چیز معلوم بشه ... در ارتباط با کهریزک که مشخص شد و دستور رهبری رسیدگی فوری به این مسئله بود ...
    تشخیص اعلمیت یه فقیه هم نه در حد منه و نه در حد شما !! ... خیلی پیگیر این مسئله ای رجوع کن به وبلاگ تور جان ، بچه های طلبه حوزه قم هستند و از خانواده ی روحانی .... سوالاتتون رو در این زمینه از اونها بپرسید ...
    سوال پنجم :
    درباره ی مثال ساختمونم هم باید اینو بگم که توی این نظام ولی فقیه مثل همه کاره ی نظام میمونه یعنی هم مهندسه هم کارگر هم به مصالح نظارت کامل داره که اگه بگید نه ...

    فقط یه چیز میگم تا اخرش رو خودت بخون ..توی یه خونه ی چهار نفری گاها پدر ومادر نمیتونن روی یکی از بچه هاشون کنترل داشته باشن ... از هرراهی وارد میشن نتیجه ی عکس میده ... تعمیم بده توی یه خانواده ی 10 نفری و بعدش یه شرکت 20 نفری و همین طور تعداد رو بیشتر کن ... فکر میکنی نظارت کردن به همین آسونیه ؟ !!! .... یه مقدار منطقی تر با قضایا برخورد کن ... جناب میر حسین دوست داشت طرفدارانشون به سگ هاشون نخ سبز ببندن و ببرنشون توی خیابون ؟ !!!! .... عملکرد همه ی ادما قابل کنترل نیست ... ذات آدما چیزیه که فقط خودشون ازش خبر دارن و خدا ... دعا کنیم خدا سیاهی های وجودمون رو پاک کنه وصیقل بده به این روح وآنطور که میگویند : خدایا مرا انی و کمتر از آنی به خودم وامگذار .
    در پناه حق باشید .
    خوب شما هم از همون اولش جمله های منو گزیده کردیدو هرجاشو که خودتون دوس داشتید یا واسش جواب داشتیدو جواب دادین.من دوباره سوال میکنم آیا به نظر شما رای 70 ملیون ایرانی از 30 سال پیش تا حالا عوض نشده؟بعد من یه چیزی رو توی پست قبلی میخواستم بگم که یادم رفت که شما بهش اشاره کردید دوباره یادم افتاد اولا که میگید ما که انقلاب کردیم آیا انقلاب فقط اینه که من برم توی خیابون حکومت عوض کنم بدم دست یکی دیگه بعد برم بشینم تو خونم بگم آقا شما دیگه هر کاری دوست داری بکن؟ نه هر انحرافی که توی این نظام به وجود اومده از کم کاری همون شماهایی که انقلاب کردین هم بوده.
    دربارهی این جملتون:مردم اهداف نظام رو می دونستن و رای دادن مردم 4 ماه بعد از بیرون انداختن شاه که هیچی معلوم نبوده چطوری اهداف نظامو میدونستن اون موقع خود بزرگای انقلاب هم سر اساس نظام با هم اختلاف داشتن اون وقت مردم چطور میدونستن دارن به چی رای میدن؟ مردم گفتن جمهوری باشه یعنی اساس مردم باشن جمهوری هم یعنی حاکمیت نظر اکثریت با رعایت حق اقلیت وگرنه اینکه من اکثریت باشم و حق اقلیت رو بخاطر اقلیت بودنشون نادیده بگیرم که جمهوریت نیست آیا با همون رای گیریشون که هنوزم توش شبهه هست الا مخالفان دولت توی صحنه ی سیاسی به اندازهی 13 ملیون حق دارن؟
    بعدشم مردم گفتن اسلامی باشه اون موقع حرفی از ولایت مطلقه ی فقیه و این دکونا نبود که.
    درباره ی بحث شهدا الان من هرکیو بگم شما همینو میگید از نوه ی خمینی گرفته تا بقیه ولی اشتباه شما اینه که توی این معادله یک طرف معادله رو ثابت نگه داشتین هی دارید اون ورشو عوضش میکنید.ملاک شما برای سنجش حق چیه چیزی که آقای خامنه ای میگه ؟خوب بله با این طرز تفکر آدم باید کلا دکون عقلو تعطیل کنه و چشم بدوزه به دهن یه نفر که اگه فردا روزی گفت آقا ناموستونو بنا به دستور اسلام بفروشید آدم این کارو بکنه.یعنی خامنه ای از همه ی 70 میلیون ایرانیه این مملکت بیشتر میفهمه؟تو رو خدا جواب این سوالمو بدید چون خیلی چیزارو معلوم میکنه.
    آیا کسانی که با تفکر نه بر اساس چیزی که پدرانشون میگفتن به اسلام ایمان نیاوردن اجرشون از کسانی که فقط اسمشون مسلمونه بیشتر نیست؟خدا به هیچ یک از بنده هاش این اجازه رو نمیده که عقل و اختیار این دو عطیه ای که انسان رو از حیوان متمایز میکنه رو ازش بگیره که آیه ی صریح قرآنه .ولی ولی فقیه داره توی جامعه ی می علنا این کارو میکنه .اسلام با اون همه عظمتش با رهبریه یه آدم معصوم در عرض 100 سال اونقدر منحرف میشه که نوه ی پیامبرو به اسم اسلام میکشن اون وقت این انقلاب فکستنی که عظمتش قطره ای از اون دریا هم نیست چطور میتونه ارزشهاش رو ثابت نگه داره؟ولی شما دارید هنوز به ولی به چشم یه آدم معصوم نگاه میکنید و این انقلابم براتون مثل وحی منزله.من به این میگم تحجر یعنی همه چیز توی چارچوب ذهنی شما معنا داره؟یعنی بقیه همه دارن اشتباه فکر میکنن؟
    درباره ی مثال از تیغ گذروندن حضرت علی:
    علی حق مطلق بود معصوم بود وصی پیامبر بود چطور کارهای علی رو با اینا مقایسه میکنید؟
    درباره ی پاراگراف آخرتون هم این مثل صدق میکنه:معما چون حل شود آسان شود آدم الان باید حق و باطل و تشخیص بده و با حمایتش از حق از ظلم بیشتر جلوگیری کنه وگرنه میشه حکایت نوشدارو بعد از مرگ سهراب.
    این مطلب هم نکته ی جالبی در تایید حرفم نسبت به انحرافه این انقلاب و مرکزیتش که همون ولیه فقیه هست خوشحال میشم اگه توجه کنید:
    سپاه باید پشت مردم باشد. اصل مردمند. ارتش هم باید پشت مردم باشد. ارتش وسپاه باید بگویند: جانم فدای مردم. اگر بگوید جانم فدای رهبر انحراف است. اصل مردمند. رهبر هم جانش فدای مردم است... ما همه برای مردمیم. سپاه باید از حقوق مردم دفاع کند. پشتیبان مردم باشد.اگر بگوید جانم فدای رهبر که این می‌شود همان زمان شاه. پس مردم برای چی انقلاب کردند؟
    خمینی، صحیفه نور، جلد سوم
    آقا مهدی - من هم مثل شما معتقدم رای مردم از اول انقلاب تا الان عوض شده اما اون موقع 36 میلیون آدم بودیم و 98 درصد به جمهوری اسلامی رای دادیم و الان 70 میلیون آدم هستیم و بزرگترین راهپیمائی تاریخ انقلاب رو از میدان امام حسین تا آزادی به نمایش گذاشتیم . امروز 42 میلیون ایرانی در انتخابات شرکت کردند و حتی اگر عقیده شما را در نتیجه انتخابات بپذیریم که در شمارش آرا تقلب شده است و با مهندسی آرا(چون دیدم به مهندسی علاقه مند هستید!!!! این را گفتم) انرا وارونه جلوه داده اند من همان رای گمشده مخالفان را می گویم که به مهندس موسوی بود. این ارا به کسی بود که دم از نخست وزیری امام می زد و زنده کردن ارزش های ابتدای انقلاب و ....پس نتیجه می گیرم که رای مردم ما عوض شده است؟؟ ......آری بسیار عوض شده است چون در ایمانشان به اسلام پایبند تر شده اند و آبدیده تر - آبدیده در جنگ و تحریم و توطئه - نگاهی به درون خودتان کنید که ظاهرا با توجه به سن تان آن موقع نبودید - آن خروش عدالت جوئی شیعه و مبارزه جوئی با ظلم موج میزند - شما با این خروش درون ناخواسته فریاد امام و خط اصیل انقلاب هستید حتی اگر خودتان ندانید.
    به بیان رهبر معظم انقلاب رویش ها بسیار بیشتر از ریزش ها بوده است
    کمی به مسئله حضور و رای مردم حتی با جهت گیری و نقطه نظر تقلب که ظاهرا دیدگاه شماست و عقاید به ظاهر عرضه شده مهندس موسوی نگاه کنید. آیا مردم ما هنوز در خط انقلاب نیستند؟ ممکن است هنوز همان 2 درصد مخالف جمهوری اسلامی ( یا با جمهوریت یا با اسلامیت و یا با ترکیب این دو مخالف باشند ) اما آن روز 2 درصد از 36 میلیون بودند و امروز 2 درصد از 70 میلیون - حتی به بیان من بسیار کمتر از 2 درصد هم شده اند
  • خانم معلم
  • @ مهدی جان سلام
    سوال - خوب شما هم از همون اولش جمله های منو گزیده کردیدو هرجاشو که خودتون دوس داشتید یا واسش جواب داشتیدو جواب دادین.
    ج- وقتی سوالاتت مشخص نیست من هر چی به ذهنم رسید در حدیکه جوابت رو داده باشم نوشتم سلیقه ای عمل کردن نبود ...
    سوال-آیا به نظر شما رای 70 ملیون ایرانی از 30 سال پیش تا حالا عوض نشده؟
    ج- فکر کنم ناشناس ! جواب شما را تا حدودی در این زمینه داده باشند ...
    سوال -هر انحرافی که توی این نظام به وجود اومده از کم کاری همون شماهایی که انقلاب کردین هم بوده.
    ج- خوب پسر خوب منم که همین رو گفته بودم که ما مقصریم نه شماها - اما عملکرد بد من که نمیتونه پایه های نظام رو که بر اصول صحیحی استوار شده از بین ببره ... من بد عمل کردم من ، نه ما - حواست باشه خیلی ها هم به وظیفه شون عمل کردن ودرست هم عمل کردن ... توی یه پست راجع به این موضوع باید بنویسم حتما.

    سوال - مردم 4 ماه بعد از بیرون انداختن شاه که هیچی معلوم نبوده چطوری اهداف نظامو میدونستن اون موقع خود بزرگای انقلاب هم سر اساس نظام با هم اختلاف داشتن
    ج- منظور منم این نبود که مردم قانون اساسی داشتن !!! و به اون رای دادن برای مردم وقتی گفته میشه "اسلام" یعنی همه چی ، یادت باشه گفتم مردم نگفتم روشنفکران !!! ... روشنفکران بخشی از مردمند نه تمامی آنان ..... اگر برخی از روشنفکران ما در ان زمان و این زمان مخالف بودند بحث و گفتگوهای بسیاری در این زمینه ها صورت گرفت شما مناظره های دکتر بهشتی را ندیده اید ولی ان زمان هم بحث و گفتگو وجود داشت ... اینکه اگر من چیزی را نمی پسندم دیگران باید از ان تبعیت کنند در کار نبود مردم در قبل از وقوع انقلاب و در حین ان و بعد از ان با انچه که قرار است به نام جمهوری اسلامی روی دهد آشنا بودند چرا فهم مردم را این همه دست کم میگیری ؟ ! ...
    س-بعدشم مردم گفتن اسلامی باشه اون موقع حرفی از ولایت مطلقه ی فقیه و این دکونا نبود که.
    ج- اون موقع اتفاقا خوب هم این مسائل مطرح شد منتها امام بودند و خودشان از این نظریه دفاع کردند نظریه ای که در بطن یک جامعه ی اسلامی وجود داره و ازش جدا نیست ... می تونی به کتاب ولایت فقیه امام رجوع کنی .... ولی مهمتر از هر چیز قبول رهبری امام از طرف مردم بود و ایمانی که مردم به رهبر داشتند و هنوز هم این ایمان به رهبری در ذات مردم هست وگرنه راهپیمایی 9 دی ان همه با شکوه برگزار نمیشد ... کمی از خودت و اندیشه هایی که اطرافت هست دور شو سعی کن کمی نه برای همیشه فقط مدتی مثل یک ولایتی نگاه کنی و حس کنی فقط برای اینکه بتونی آنچه اونا میگن رو حس کنی ..این موضوعیه که توی روانشناسی مطرحه که خودت رو به جای شنونده ات بزار تا بفهمی که چی میگه ... شماها هنوز جوانتر از اونی هستین که قالب سفت و سختی دور خودتون بسته باشین ... کمی بازتر به قضایا نگاه کن اگر نه زمان خودش همه چیز رو روشن خواهد کرد منتها ممکنه برای بعضی چیزها دیر باشه ....
    س-از نوه ی خمینی گرفته تا بقیه ولی اشتباه شما اینه که توی این معادله یک طرف معادله رو ثابت نگه داشتین هی دارید اون ورشو عوضش میکنید.ملاک شما برای سنجش حق چیه چیزی که آقای خامنه ای میگه
    ج- فقط یه جمله میگم و بس ..." حق را به حق بشناسیم نه به افراد، حق را بشناسیم و آنگاه افراد را بدان محک بیازمائیم . "
    س- یاسلام با اون همه عظمتش با رهبریه یه آدم معصوم در عرض 100 سال اونقدر منحرف میشه که نوه ی پیامبرو به اسم اسلام میکشن اون وقت این انقلاب فکستنی که عظمتش قطره ای از اون دریا هم نیست چطور میتونه ارزشهاش رو ثابت نگه داره؟
    ج-ارزشها ی اسلام ثابتند چیزی که عوض میشه انسانها و عقاید اونهاست ... فکر کردی چرا عده ای جلوی نوه ی پیامبر میایستند و شمشیر میکشند ؟ ... چرا حق رو نشناخته بودند ؟ چه چیزی در دستشان نبود و در تاریکی بودند ؟ عقل نداشتند ؟ اختیار نداشتند ؟ ... کمی فکر کن اتفاقابه نظرم این جمله ات شاید یکی از اون سوالات عمیقی باشه که همه ی جوونها باید بهش فکر کنند ... واقعا نهضت عاشورا درسی است برای همه ی زمانها و در همه ی مکانها و برای تمامی افراد تا بهتر ببینند و بشنوند وفکر کنند .
    در پناه حق باشید .
    جواب به آقای نا شناس خب اینم نظریه آخه اشکال هر دوی ما اینه که هی دوس داریم نتیجه هامونو با توجه به تحلیل دورو وریامون انجام بدیم و تنها راه ثابت شدن حقیقت یه نظر خواهیه جمعیه البته من نمیگم که الان نسبت عوض شده ولی اینو حداقل مطمئنم که اون 2 درصد نیست و بیشتر هم شده اینو دارم با توجه به دیده هام میگم که البته نظر شخصیه و با توجه به مشاهداتم از دورو بریاس.
    درباره ی رای و این صحبتا هم باید اینو خدمتتون عرض کنم که من خوشبختانه تا حالا حتی توی این انتخابات آخر تونستم خودم رو نگه دارم و خودمو وترد این خیمه شب بازی نکنم شاهدشم می تونه خانوم معلم باشه.
    بعد یه پیشنهاد هم داشتم به عنوان یه مهندسی که ریاضی خونده(خواستم علاقم به مهندسی نمود بیشتری پیدا کنه)شما توی استدلال هاتون از یه روشی استفاده میکنید که توی ریاضی و فلسفه بهش میگن دور باطل یعنی من ولایت آقای خامنه ای رو نفی میکنم شما در اثبات حرفتون از آقای خامنه ای جمله مینویسید خوب من اگه ولایت رو قبول ندارم یعنی آقای خامنه ای رو هم به عنوان ولی فقیه قبول ندارم دیگه.این همون چیزیه که به خانوم معلم هم گفتم.شما همه چیزو توی چهارچوب فکریه خودتون معنا میکنید.
    بعد درباره ی ارتقای سطح ایمان مردم این صحبتاتون منو یاد حرف زدن دولت مردامون انداخت که خیلی راحت چشماشون یه دریا رو نمیبینه یا بهتر بگم نمیخواد ببینه.مگه ایمان که یه عمل درونی و قلبیه نمود بیرونی نداره پس میشه خواهشا به منه بی خبر یه توضیحی بدید که چرا درصد(ممکنه الان بازم بگید نسبت به جمعیت افزایش داشته اما من دارم درباره ی درصد صحبت میکنم که نسبت به کل جمعیته نه تعداد آدما)چرا دزدی و فحشا داره توی جامعه بیشتر شده؟حتما از اثرات ایمان زیاده.
    یه مثلی یکی از معلمای دبیرستانم یه جمله بهم گفت که هنوز تو گوشمه:نجابت زیادی نجاست میاره.این اون کاریه که داریم با جوونامون میکنیم.
    جواب خانوم معلم:بازم سلام
    خوب من کماکان پای حرفم هستم که شما گزینشی به سوالات من جواب میدید اگه به گفته ی خودتون من سوالم ولضح نبوده که به نظرم کاملا به شکل سوال مطرح کردم دوباره تکرارش میکنم:آیاآقای خامنه ای از همه ی 70 میلیون ایرانیه این مملکت بیشتر میفهمه؟
    جمله ی شما:اما عملکرد بد من که نمیتونه پایه های نظام رو که بر اصول صحیحی استوار شده از بین ببره ... من بد عمل کردم من ، نه ما - حواست باشه خیلی ها هم به وظیفه شون عمل کردن ودرست هم عمل کردن .
    ج:اتفاقا به نظر من همین عملکردهای بد بوده که قطره قطره جمع شده و هدف رو برای اونایی که به اسم انقلاب و اسلام انقلاب کردن رو گم کرده.حالا بازم مثال مهندسی میزنم چون مثل اینکه آقای ناشناس خوششون اومده بود شما هر چقدر هم پایه ی یه ساختمونو محکم و صاف بسازید اگه بقیه ی طبقاتتونو کج برید بالا بعد از یه مدت اون ساختمون خراب میشه.حالا من هزاریم بگم که خدایا منکه پایه های این ساختمونو عالی پایه گذاری کردم.درباره ی خوب عمل کردن بعضیا هم قبول دارم ولی به نظر من بی اثر بوده مثل این میمونه که یه استخر پر از آب رو با یه شیلنگ توش آب کثیف بریزن اونوفت یه نفر با قاشق اون کثیفی هارو بیرون بریزه.
    سوال:منظور منم این نبود که مردم قانون اساسی داشتن !!! و به اون رای دادن برای مردم وقتی گفته میشه "اسلام" یعنی همه چی.
    ج:من با این حرف موافق نیستم و هنوزم معتقد هستم که مردم به اسلام آری گفتن نه به ولایت فقیه.تا اون موقع کجا آقای خمینی حرفی درباره ی ولایت فقیه زده بود؟ولی الان همون طوریه که میگید یعنی این طور شده که هرچی ولیه فقیه میگه مردم باید قبول کنند.
    بعدشم باز من یه جمله ی عجیب توی این عبارات دیدم "وقتی گفته میشه "اسلام" یعنی همه چی"این همه چیز آیا شامل ولایت فقیه هم میشه.اگر میشه لطفا یه آدرسی به من بدید که یه معصوم از لفظ ولایت فقیه استفاده کرده باشه یا توضیحی دربارش داده باشه به من معرفی کنید آیا فقط حرفای صانعی و منتظری بدعته یا اینا هم بدعته؟
    س: حق را به حق بشناسیم نه به افراد، حق را بشناسیم و آنگاه افراد را بدان محک بیازمائیم . "
    ج:اتفاقا منم همین سوالو پرسیدم که یکی از سوالای بی جواب من بود ملاک شما با توجه به جوابایی که به من دادید شخص بوده اگه برداشت من اشتباهه لطفا منو روشن کنید.
    س:ارزشها ی اسلام ثابتند چیزی که عوض میشه انسانها و عقاید اونهاست ... فکر کردی چرا عده ای جلوی نوه ی پیامبر میایستند و شمشیر میکشند ؟ ... چرا حق رو نشناخته بودند ؟ چه چیزی در دستشان نبود و در تاریکی بودند ؟ عقل نداشتند ؟ اختیار نداشتند ؟
    ج:نظر من درباره ی انحراف یه ذره فرق داره به نظر من برداشت آدما از اسلام فرق میکنه و اساسی ترین نکته در همینجاس که الان این حکومت داره از اسلام در جهته منافع خودش (نه مردمش منظورم ولی فقیهه)استفاده میکنه و افرادی مثل شما و آقای ناشناس که حرفای یه آدم براشون حجته هروقت دلشون میخواد یه نفرو مجاهد و لحظه ای بعد اونو منافق مینامند که به نظر من خطزناکترین اسلحه بر علیه اسلامه.
    به نظر من اساه همه ی اینا تحجره که قبلا هم بهش اشاره کردم.
    س:اون موقع اتفاقا خوب هم این مسائل مطرح شد منتها امام بودند و خودشان از این نظریه دفاع کردند نظریه ای که در بطن یک جامعه ی اسلامی وجود داره و ازش جدا نیست ... می تونی به کتاب ولایت فقیه امام رجوع کنی
    ج:بازم من اینجا همون دور باطلی رو میبینم که به آقا یا خانومه ناشناس هم گفتم.مثله اینه که برای فهمیدن خواص و فواید گوشت برم یه کتاب نوشته ی یه قصاب بخونم.خوب مسلما ماست فروش که نمیاد بگه ماست من ترشه که.
    فکر نکنم دیگه بتونید منو به گزینش متهم کنید چون تقریبا جوابه همهی حرفاتونو دادم.
    در ضمن یادم رفت اینو اضافه کنم که جمله ای که از آقای خمینی گذاشتم شاهد خوبی بر مدعای من نسبت به انحراف اساسه انقلابه.
    پاسخ به مهدی
    گفت : به نظر من آدم هرچه زودتر یه دندونه خرابو بکشه و جلوی عفونت بقیه ی دندونا رو بگیره بهتره.
    و بزرگترین خطری که داره هر دو طرف مخصوصا اونوریا رو تهدید میکنه اینه که به نظر اونا هدف وسیله رو توجیه می کنه.من به موسوی و هیچ مترسک دیگه ای رای ندادم ولی این انقلاب یه سیب خرابه که هرچی زودتر دور بندازیش از کثیفی بیشتر جلوگیری میشه.
    می گویم :
    1- انقلاب یک دگرگونی بنیادی است یک شی نیست که خراب شود یا خراب کند نظام و سیستمی که از دل انقلاب خارج می شود ممکن است خراب کند اما انقلاب یک آرمانی است برای بهم ریزی وضع نامطلوب حاکم و ایجاد نظم مطلوب . پس انقلاب هیچگاه نمی تواند خراب باشد که آن را دور بیندازیم ! ممکن است آقا مهدی بخواهد بگوید نظام جمهوری اسلامی خوب نیست اما ربطی به انقلاب ندارد. نظام مورد خواسته مردم بود و برقرار شد حال اگر خوب در نیامد داستان دیگری دارد .
    اگر ایشان اصرار دارد خواسته مردم در بهم ریزی نظم ضد عقلی و دینی شاهنشاهی را به زعم خود خواسته درستی نداند . این یک نظر هست در مقابل صدها نظر دیگر که عکس ایشان فکر می کنند . این نظر هیچ برتری عقلی یا تاریخی نسبت به نظرات دیگر ندارد که بگوییم حق با شماست . مگر اینکه ایشان اصرار داشته باشد که نظر وی حق و بقیه باطل است که داستان دیگری است
    2- اگر ایشان اصرار خود را در مورد بد بودن انقلاب تقلیل دهد و بگوید نظام جمهوری اسلامی مثل یک سیب خراب یا یک دندان خراب است و هر سیب خراب و دندان خراب را نباید تا جایی که امکان دارد ترمیم و استفاده کرد آنگاه ادعای ایشان معضلی بزرگتر از معضل خرابی جمهوری اسلامی ایجاد می کند و آن معضل این است که ایضا اگر نظام دیگری جایگزین نظام جمهوری اسلامی شود دیگری هم می آید و می گوید این نظام فاسد است و دندان فاسد را باید دور انداخت بنابراین چون مسئله فساد برای همه نظام ها یک امر محتمل است پس بی نظامی بهتر از نظام داری است و این یعنی آنارشیسم و آشوب گرایی و فتنه افروزی و جنگ های محلی و قومی و غیره
    پس از نظر عقلی آقا مهدی باید در یک نظامی توقف کند و آن نظام هم عقلا در معرض خرابی قرار دارد . در چنین حالتی ایشان فکر نکنم همه دندان های خودش را بدلیل اینکه هر لحظه در معرض فساد است یا تمام باغ خود را که ممکن است تمام سیبهای آن در معرض فساد باشند دور بریزد !! عاقل سعی می کند تا می تواند دندان فاسد را ترمیم و بازسازی کند چون می داند جایگزینی آن بسیار سخت و درد آور است اگر هم دیگر قابل ترمیم نبود باید دور ریخت و این میشود انقلاب و علی قول ایشان هر انقلابی میتوان فاسد شود پس ما در یک دور غیر عقلی قرار می گیریم و دور هم باطل است.
    دنباله
    به نظر من مسئله آقا مهدی درست است ولی صغرا کبرایی که برای پاسخ می چیند فاسد است.
    یک اندیشه خوب مانند یک ساختمان دو رکن دارد" 1- مصا لح درست و سالم 2- شکل و معماری درست و جذاب

    شما بهتریم مصالح را اگر در جایی انباشته کنید کسی نمی گوید چه ساختمان زیبایی همانطوری که اگر از نظر معماری زیبا ترین شکل را به یک ساختمانی بدهید ولی مصالح بکار رفته در این ساختمان فاسد باشد با تلنگری خواهد ریخت
    جناب آقا مهدی در ساختمان اندیشه خودش در هر دو مورد مشکل دارد . هم شکل ساختمانش کج و معوج هست و هم مصالحی که در ساختمان فکرش بکار می گیرد فاسد است.
    اما خراب بودن مصالح ساختمانش این است که می گوید :
    دربا ره ی شهدا هم بگم که من حاضرم واسه ی این موضوع روی جونم شرط ببندم که بیشتر اون شهدایی که رفتن و جونشونو گذاشتن به خاطر خاک و ناموسشون رفتن وگرنه یه پسر 19 ساله اونم توی اون زمان با شرایط خاص خودش چه چیزی از آرمان های انقلاب میدونه.و اینکه اگه اونا امروز بودنو میدیدن که چطور داره به خونشون بی احترامی که چه عرض کنم داره مورد تمسخر قرار میگیره مطمئنا رفتارشون تغییر میکرد.
    1- اگرآقا مهدی کمی فکر می کرد اینگونه قاطعانه بر سر جانش معامله نمی کرد و نظر قاطع نمی داد زیرا انسان منصف و عاقل به همان میزان که در درستی اعتقادات خودش اصرار دارد و قاطعانه نظر می دهد باید این حق را برای مخالف خودش قایل باشد و قاطعانه نظر دادن او را تمکین کند . آقا مهدی عزیز اگر شما قاطعانه می گویید شهدا برای خاک و ناموس رفتند ( که آنها هم از نظر دین ما مقدس هستند) یکنفر دیگر قاطعانه می گوید آنها برای پول رفتند و نفر دوم قاطعانه می گوید آنها برای خودنمایی رفتند و نفر سوم قاطعانه می گوید آنها برای کشور گشایی رفتند و... آنوقت به عدد انفاس خلایق نظر قاطعانه داریم که هیچ دلیلی برای غلط دانستن آن نظر ها نسبت به نظر خود نداریم مگر اینکه بگوییم فقط من حق هستم و بقیه باطل و این می شود استبداد و آنوقت علی قول شما چنین دندان فاسد و سیب خرابی را باید دور ریخت.
    2- 2- شما که بر اثبات نظر قاطعانه خود در باره شهدا بر سر جان خود معامله کردید هیچ فکر کردید چگونه می خواهید نیت های شهدا را در رفتن به جبهه اثبات کنید ؟! بر اساس کدام دلیل و منطق؟ نکند شما از نیات درونی گذشتگان خبر دارید و یا نیات ارواح را می خوانید . اگر به اسناد بجا مانده رجوع می کنید اسناد بجا مانده خلاف فرمایش حضرتعالی را اثبات می کند!
    3- مشکل شما بزرگوار این است که خیلی قاطعانه به خودتان و باورهای خودتان اعتقاد دارید و لحظه ای حاضر به تردید در آن نیستید برای همین هم ساختمان اندیشه شما و هم مصالح اندیشه شما سست و قابل تردید است.
    دیگر حال نوشتن ندارم وگرنه دلایل بسیاری برای نفی نظر قاطعانه شما وجود دارد . آیات و روایات نیز زیاد داریم ولی گفتم خارج از آیات و روایات باهم عقلی و نقلی مجادله کنیم.
    اولا باید اینو بگم که من اصلا با شما دو عزیز گفتگویی رو آغاز نکردم و نمی خواستم بکنم دفعه ی قبل هم که جواب نا شناس و دادم به این خاطر بود که حمل بر بی ادبی و بیشتر از اون کم آوردن نباشه.این یه مکالمه ای بین من و خانوم معلم بود ولی اگر مایلید که توی بحث شرکت کنید به نظرم این خواستم عادلانه است که شما باید به طور مستقل به سوالای من از خانوم معلم جواب بدین.
    جواب نا شناس:
    به نظر من شما دارید با کلمات بازی می کنید چه انقلابی خوبباشه یا با نیت خوبی بنا شده باشه چه اینکه نظام خراب باشه جفتش نتیجش یکیه اونم خراب شدنه دندونه.بله خیلی کارا هم در نفس خوبه ولی بستگی داره کجا بکار برده بشه.انقلاب هم از این قاعده مستثنا نیست.
    شما گفتید:آقا مهدی بخواهد بگوید نظام جمهوری اسلامی خوب نیست اما ربطی به انقلاب ندارد. نظام مورد خواسته مردم بود و برقرار شد حال اگر خوب در نیامد داستان دیگری دارد

    ج:خوب من از شمایی که از لحن حرف زدنتون بر میاد که خیلی ادعاتون میشه این جمله انتظار نمیرفت.مگه هندونس که ببینیم چی از آب در اومد واسه ی این انقلاب هم قصه همینه.واسه ی این انقلاب به قول شما خون رفته اونوقت ما باید بشینیم ببینیم چی از آب در میاد؟تا حالا نشستیم که این از آب در اومده دیگه.
    جناب آقا مهدی در ساختمان اندیشه خودش در هر دو مورد مشکل دارد . هم شکل ساختمانش کج و معوج هست و هم مصالحی که در ساختمان فکرش بکار می گیرد فاسد است

    ج: فکر نکنم جالب باشه که بجای جواب دبدن به هم دیگه بی احترامی کنیم چون شخصیت خودمونو زیر سوال میبریم.اگر حرفی هست بگید میشنویم اگرم نیست که آدم حرف نزنه بهتره تا اینکه حرف نا حسابی بزنه.
    ج بند 2:شما که همینطوری هم از طرف خودتون حرف زدیدو هم از طرف من برای خودتون جواب هم دبدیدو آخرش هم نتیجه گیری کردید.تبریک میگم.ولی من به این مسئله معتقدم که آره هیچ حکومتی ماندنی نیست اینم حرف من نیست حرفه تاریخه.توی قرآن هم این مسئله رو داریم.
    جواب namdar:
    خوب شما دلیلی برای درستی حرفاتون ارائه نکردید فقط دارید منو نفی می کنید که اگر از این دید بخواهید به همه چیز نگاه کنید در اصل دارید خودتونم نفی می کنید.
    شما که بر اثبات نظر قاطعانه خود در باره شهدا بر سر جان خود معامله کردید هیچ فکر کردید چگونه می خواهید نیت های شهدا را در رفتن به جبهه اثبات کنید ؟! بر اساس کدام دلیل و منطق؟ نکند شما از نیات درونی گذشتگان خبر دارید و یا نیات ارواح را می خوانید . اگر به اسناد بجا مانده رجوع می کنید اسناد بجا مانده خلاف فرمایش حضرتعالی را اثبات می کند!
    ج:نه خوشبختانه برای خودم و متاسفانه لرای این حکومت من اعتقادی به خرافات ندارم چون اگه داشتم تا حالا چند بار رفته بودم سر چاهی که امام زمان یه چند سالیه توی جمکران افتتاح کرده یا میرفتم پیش آقای احمدی نژاد بخاطر اینکه هاله ی نور دور سرشون بوده ازشون التماس دعا می کردم.بعد میشه بگید آدم به کدوم اسناد باید رجوع کنه؟اسنادی که در عرض چند دقیقه توی این مملکت بوجود میآن و در همون زمان هم از بین میرن؟پیشنهاد میکنم بهتون کتاب 1984 جرج اورول رو بخونید تا دید خوبی درباره ی نظام ما بهتون بده.تا دیگه انقدر به اسناد دولتی اتکا نکنید.
    مشکل شما بزرگوار این است که خیلی قاطعانه به خودتان و باورهای خودتان اعتقاد دارید و لحظه ای حاضر به تردید در آن نیستید برای همین هم ساختمان اندیشه شما و هم مصالح اندیشه شما سست و قابل تردید است
    ج:نه باز مشکل شما برداشت غلط شماست اگه من همچین شخصیتی داشتم که الان اینجا نبودم مثل خیلیای دیگه که میان توی این صفحه و میبینن که نظریاتشون با این چیزا مطابقت نداره و با یه اشاره صفحه رو میبندن منم همین کارو میکردم و میرفتم من خواستم که یه چیزی از این مطالب یاد بگیرم و اگر تونستم در حد خودم یه چیزی به بقیه بگم.
    پس شما هم به دردی که خودتون ازش صحبت کردین دچارین.
  • خانم معلم
  • مهدی جان سلام
    س- آیاآقای خامنه ای از همه ی 70 میلیون ایرانیه این مملکت بیشتر میفهمه؟

    کسی که معتقد به ولایت فقیه مطلقه باشه ، تن به فرمان رهبرش میده و آره فکر نمیکنه .... مثل این می مونه که توی کلی پزشک تو یکی رو قبول داشته باشی وقتی بهت میگه باید اینو بخوری دیگه نه و نمیخورم و نمیتونم و چرا نمی یاری ... قبول میکنی و می خوری .... ولی فقیه هم حکم همون پزشک رو داره در تمام امورات مربوط به دین و دنیای یه مقلد .... اگه بحث مقلد بودن رو بخوای پیش بکشی اون خودش مبحثش جداست
    اما اینکه 70 میلیون آیا تن به فرمان رهبر داده باشند یا نه !!! اینو باید از خودشون بپرسی چون من فقط با تعدادی شون آشنا هستم اما ولایتی هاش هر چی رهبر بگه رو گوش میکنن همین و والسلام
    س- شما هر چقدر هم پایه ی یه ساختمونو محکم و صاف بسازید اگه بقیه ی طبقاتتونو کج برید بالا بعد از یه مدت اون ساختمون خراب میشه.حالا من هزاریم بگم که خدایا منکه پایه های این ساختمونو عالی پایه گذاری کردم
    ج- خودت که بهتر میدونی اون چیزی که توی بنا بسیار اهمیت داره فوندانسیون کاره ..اگه پایه ریزی درست نباشه همه چی از بین میره ولی بقیه ساختمون اگه کج رفت زود مشخص میشه و میشه جلوی کار رو گرفت یهنی بخش آشکار بناست اما فوندانسیون بخش پنهان کاره .... یه خورده دقت کن همه چی رو با این جور مثالها نمیشه توجیه کرد
    س - هنوزم معتقد هستم که مردم به اسلام آری گفتن نه به ولایت فقیه
    ببین وقتی مردم امام رو به عنوان رهبر انتخاب کردند یعنی همون موقع به ولایت فقیه سر سپردند اما زمانی که مردم به قول تو به اسلام آری گفتن و نماینده های منتخب ملت ( که واقعا منتخب بودند امثال آیت الله طالقانی و .....) نشستند و به بررسی قانون اساسی پرداختند و قانون اساسی ولایت فقیه رو به عنوان یه اصل که لازمه ی اجرای یک حکومت اسلامی ایه تایید کرد دیگه نمیتونیم منو شمای نوعی بگیم نه این با سلیقه ی من جور در نمی یاد چرا اون چیزی که ما گفتیم نشد دقیقا میرسیم به حرف ناشناس که میگه حکومت هرج و مرج .... هر کسی بخواد خودش یه حکومت با نظر خودش راه بیاندازه چی میشه ؟
    اینا لازم و ملزوم همند .... توصیه میکنم کتاب ولایت فقیه آقای جواد محدثی رو که خیلی کوتاه و مختصر و مفید بحث ولایت فقیه رو توضیح داده مطالعه کنی ...
    س- که یه معصوم از لفظ ولایت فقیه استفاده کرده باشه یا توضیحی دربارش داده باشه به من معرفی کنید آیا فقط حرفای صانعی و منتظری بدعته یا اینا هم بدعته؟
    جواب تمام مشکلاتی که توی این کامنتت به اون اشاره کردی و همش هم بحث ولایت فقیهه در همون یه کتاب کوچک جواد محدثی هست ......
    معصوم پس از حضرت حجت که نداریم ولی به احادیث و روایاتی که از معصومین رسیده اگه رجوع کنیم متوجه میشیم که برای برپایی حکومت اسلامی که جهت اجرای دستورات دین بوجود می یاد ( نمیگم حکومت اسلامی پیاده شده ها اشتباه نکن تا ظهور حضرت نمیشه جامعه ی کاملا اسلامی داشته باشیم فقط تلاشمون بر اینه که چنین حکومتی رو برپا کنیم و سعی کنیم چنین حکومتی داشته باشیم ) باید کسی باشه که حرف آخر رو بزنه فکر کنم کمی کتابهای مربو به مدیریت و رهبری مطالعه کنی بیشتر متوجه بشی در یک شورا هم همیشه یه رئیس وجود داره که حرف اخر رو میزنه .مثل همین شورای شهر ... مثل شورای نگهبان مثل تشخیص مصلحت و .... هر کار شورایی هم یه رئیس داره بالطبع یک حکومت هم باید یه رهبر داشته باشه که حرف آخر رو بزنه و این شخص میشه ولی فقیه که اختیاراتی داره و این اختیارات رو قانون براش مشخص کرده که چیه و دیگه من و تو نمیتونیم بگیبم چرا ؟ قانونیه که به تصویب رسیده اگه مشکلی هست از نظر آقایان صانعی و منتظری خوب نظریه که دارن ولی نمیتونن ورای قانون صحبتی بکنن .... نظرشون جای خودش هر کسی نظری داره ....اینجوری باشه شب بخوابن صبح یه نظر داشته باشن راه به راه باید قانون عوض بشه ... این که مقدور نیست جان من ....

    ادامه ....
  • خانم معلم
  • س- افرادی مثل شما و آقای ناشناس که حرفای یه آدم براشون حجته هروقت دلشون میخواد یه نفرو مجاهد و لحظه ای بعد اونو منافق مینامند که به نظر من خطزناکترین اسلحه بر علیه اسلامه.
    ج – افرادی متحجر !!! مثل من واین ناشناس که ولایت فقیه رو قبول داریم حرف ولی فقیه برامون حجته .... بازم مثال یه خونه رو بزنم اگه قرار بر یه مهمونی رفتن باشه توی یه خونه 4 نفری و هر کی ساز خودش رو بزنه در هر بار که قراره یه تصمیم جمعی گرفته میشه تکلیف چیه ؟ ... هر کسی حرف خودش رو حق میدونه وبقیه رو باطل .... ابنجاست که اسلام میگه پدر سرپرست خونه است و باید حرف آخر رو بزنه .....
    به نظر من تمام مشکل تو با ولایت فقیهه .... یعنی اگه این مشکل رو بتونی حلش کنی تمام مشکلت حل میشه چون توی تمام بند های نامه ات بر میگردی یه گذری به ولایت میزینی پس حتما مطالعه کن و به جایی برس ... من مطمئنم که تو طالب حقیقتی و این همه جوش و خروش هم به همین خاطره میشناسم کسایی رو که اصلا هیچ نظری ندارن و فقط باری به هرجهت میرن و میان وهمین دردی داشتن خودش یه نعمته !!! ...
    س- مثله اینه که برای فهمیدن خواص و فواید گوشت برم یه کتاب نوشته ی یه قصاب بخونم.
    عزیز من برای فهمیدن اینکه ماکس وبر چی گفته بایدرفت کتابهاش رو خوند – برای اینکه بفهمی سرش چی گفته باید بری کتابهاش رو بخونی خوب معلومه که برای اینکه بدونی امام از ولایت فقیه چی گفته باید بری کتابش رو بخونی این چی بود که تو گفتی ؟ !!!! ...... کمی عمیقتر و دقیق تر باش ..... حالا نظر رو فهمیدی انتقادات وارده به این نظریه رو برو بخون .... بعد برو کتابهای ایکس و ایگرگ رو بخون که علیه این نظریه گفتن .... بالاخره اونام نمیشینن و این اتهامات رو بی جواب که نمیگذارن ....راجع بهو لایت فقیه کتاب آقای جوادی املی هست که کامله – کتاب آقای مکارم هست .... کتاب خود امام هست و کلی منابع دیگه که با یه سرچ کردن بهشون میرسی .....
    منم فکر کنم به تمام سوالاتت جواب داده باشم ...یه مهندسی فکر بکن وببین آیا واقعا مشکلت فقط ولایت نیست ؟ !!..... اون وقت همه چی حل میشه ....

    ضمنا کسی که جویای حقیقته اینو از هر کسی و از هر جایی که باشه کسب میکنه و نمیگه طرف صحبت من شماها نبودین من فقط از ایشون جواب میخوام هر کسی که بتونه کمکت کنه باید ازش تشکر کنی نه اینکه جبهه بگیری و فکر کنی دارن باهات می جنگند ...از دشمن هم میشه خیلی درسها گرفت
    موفق باشی ........
    آقا مهدی عزیز!!
    شلتاق خاتونی میزنی دوست من!! جواب نمی دی!! 1984 اورول را منبع میدانی اما فلان نوشته فلان متفکر وطنی را چون معتقد به این نظام و معتقد به دین و ولایت هست را نفی می کنی و بعد هم می گویی اهل خرافات نیستی !
    برو بنداز این چشمی که داری
    که در دیدن ندارد استواری
    یکی چشم دگر بی نقص و بی عیب
    بدست آور برای دیدن غیب
    تو که چشم دیدن بعضی چیزها را نداری چرا چشم دیدن دیگران را نفی می کنی و آن را مترادف با خرافات می بینی؟ تو هرچه را که نمی فهمی یک انگ خرافاتی رویش میزنی و خودت را راحت می کنی و بعد مثلا کیف می کنی که حساب همه چیز را رسیدی و هرچه را هم که با توهمات شما جور در می آید یک مارک علمی به آن میزنی تا دهن دیگران بسته شود و جرئت تردید در آن را پیدا نکنند.
    تو اگر از دین و امام زمان و ولایت فقیه و چاه و غیره چیزی نمی فهمی بگو نمی فهمم ! نگو این خرافات است زیرا آنوقت 1984 تو هم خرافات می شود و خیلی چیزهای دیگر.
    1984 اورول یک اثری خیالی است . چگونه آن تمثیل را می پذیری و اسم آنرا خرافات نمی گذاری اما این تمثیل را نمی پذیری و اسم آن را خرافات می گذاری؟
    خانم معلم جواب عقلانی خوبی بتو داد به شرط اینکه به جواب فکر کنی نه به پاسخی که از قبل پیش خودت آماده داری و برای هر سوالی آنرا تکرار می کنی!!
    به شما گفت : وقتی از میان صدها دکتر یک متخصص را انتخاب کردی در دواهایی که بتو می دهد چون و چرا می کنی و چون نمی فهمی می گویی خرافات است؟؟ دوست عزیز به این سوال فکر کن در همه علوم ما انسانها چه عالم و چه جاهل اهل تقلیدیم نه اهل چون و چرا !! چون و چرا را کسی می کند که خود صاحب علم در آن معرفت باشد وقتی شما نسبت به معرفت دینی جهل مطلق داری و آیین و اداب آن را نمی فهمی با کدام عقل و منطق آن را خرافات می نامی؟ مگر شما از گردش سیارات و ستارگان و زمین و زمان علم داری؟ پس چرا نظر دانشمندان را در آنها پذیرفته ای و چون نمی فهمی نمی گویی خرافات است؟ مگر تو از عالم پزشکی و ساختمان پیچیده بدن انسان آگاهی داری پس چرا وقتی دکتر به تو می گوید برای آرام گرفتن تب بدن پاشویه کن و دستمال مضحکی را بر سرت ببند این کار به ظاهر مضحک را که در میان جمع غیر طبیعی هست خرافاتی نمی دانی و این تقلید احمقانه از دکتر را عین عقل می بینی؟
    عجیب است از انسانی مثل شما که نفهمیده و چون و چرا نکرده هزاران تجویز را از هزاران نفر در حوزه دانش تجربی که در آن علم ندارد می پذیرد و برای آنها در نزد خود دلیلی ندارد ولی هزاران بلکه میلیاردها نفر از پیروان پیامبران الهی در طول تاریخ را خرافاتی می نامد؟؟!!اگر پیروان پیامبران خرافاتی هستند پس باید پیروان دانشمندان نیز خرافاتی باشند چون هر دو طایفه ندیده نظر رهبران خود را می پذیرند.
    به نظر شما در چنین منطقی نباید تردید کرد؟
    مشکل شما این است که فقط می خواهی جواب دهی و نفی کنی نمی خواهی بجای جواب اندیشه کنی!!
    مهدی عزیز
    تو چه چیزی را قبول داری که بر مبنای آن با تو حرف بزنیم !!
    ما که هر چه می نویسیم می گویی قبول ندارم . مارا به کتاب داستانی که 50 سال پیش در باره نظام های کمونیستی نوشته شده ارجاع می دهی یعنی مسایل امروز را می خواهی با آثار 50 سال پیش که برای یکی از مدل های کشورهای غربی نوشته شده تحلیل کنی و اسم این را می گذاری مبارزه با خرافات !!
    دوست نادیده من!! بگو بر مبنای چه چیزی با تو صحبت کنیم بر همان مبنا بحث می کنیم. مثلا اگر تو را ارجاع بدهم به مطالعه کتاب " دنیای قشنگ و نو" اثر آلدوس هاکسلی که در ماهیت ضد بشری تمدن غرب و نظام های لیبرالیستی و دموکراسی های وابسته به آن نوشته شده و علم مدرن را اسطوره و خرافات مدرن می داند، به حرف من اعتماد می کنی؟ من نمی دانم تو به چه چیزی معتقدی ؟!
    وصیت نامه های شهدا و اثار بجا مانده از آنها را که پر است از معرفت و دلیل و برهان بدون اینکه اندیشه کنی وصل می کنی به دولت !! می دانی مشکلت چیست ؟ چون با دولت احمدی نژاد مخالف هستی حتی مسئله شهدا را که بیست سال قبل از ایشان در دوره موسوی اتفاق افتاد به سند سازی دولت منتسب می کنی . چنین ادعاهایی مصداق این شعر است :
    چون غرض آمد هنر پوشیده شد
    صد حجاب از دل به سوی دیده شد
    حجاب نفی و مخالفت جلوی چشم حضرتعالی را گرفته و شمشیر غرض را دور سر خود میچرخانی و دین و ملت و دولت و اعتقادات مردم و حتی شهدا را نیز بی نصیب نمی گذاری؟؟!!
    بابا بی انصاف !! وصیت نامه شهدا و نوشته های آنها در بیست سال پیش که دیگر ساخته دست دولت نیست این را دیگر چرا نفی می کنی؟؟
    من نه معتقدم تو امریکایی و ضد انقلاب هستی و نه معتقدم یه چیز دیگه !! فقط دو تا مشکل برای بحث با شما وجود دارد:
    1- نمی دانی به چه چیزی معتقدی که بر همان مبنا با شما صحبت کنم
    2- بجای اینکه مطالب دیگران را بخوانی فقط ذهن خودت را می خوانی
    می گویند آدمی را که بخواب رفته می توان بیدار کرد ولی آن کس را که خودش را بخواب زده نمی توان بیدار کرد!!
    من برداشتم از شما این است که خودت را بخواب زدی !! نمی گویم این برداشت ممکن نیست غلط باشد ولی به این دوست کوچک خود نشان بده که برداشتم غلط است!!البته باز نری و مرا به خرافات و چاه و در و دیوار و 1984 و امثال این مباحث حواله نکنی!!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    تجدید کد امنیتی