و این کوفی ها .... :: گاه نوشت یک خانم معلم

  گاه نوشت یک خانم معلم


و این کوفی ها ....

خانم معلم | سه شنبه, ۲۹ دی ۱۳۸۸، ۰۶:۴۶ ب.ظ | ۲۱ نظر

نگاه اول
شهر ماتم زده بود . کوفی ها عزا گرفته بودند . می ترسیدند از خشکسالی ، پیش علی رفتند تا چاره ای بیندیشد ، علی فرزندش را اورد . حسین دعا کرد و بقیه امین گفتند . باران گرفت ......

نگاه دوم
شهر غرق شادی بود . کوفی ها جشن گرفته بودند . لشکرشان لشکر خوارج راشکست داده بود . قرار بود سرهای بریده شان رابیاورند به همراه زن و بچه های اسیرشان . همه امده بودند برای تماشا . خوارج را اوردند . امیرشان انگار آشنا بود ، حسین پسر علی .
  • خانم معلم

نظرات (۲۱)

mahdis
دختری که با مغزش ...

عزیزم جواب شما را تو وبم دادم
  • محمد مهدی
  • سلام گرم و بلند خدمت شما
    ممنون از حضور و ابراز نظرتون
    بدون شک استفاده از دیدگاه و نظر افراد مختلف را مد نظر دارم و چه کسانی بهتر از معلمان که وظیفه ی تعلیم و تربیت افراد جامعه ی ما را بر عهده دارند.
    حداقل وظیفه ی هرزگاهی خود را عرض سلام و احترام خدمت شما بزرگوار می دانم.
    موفق و شاد باشید.
    سلام خانم معلم بزرگوار
    کربلا دیباچه ی فرزانگی

    یک زن و هفت آسمان مردانگی

    کربلا غمنامه ی افسوس ماست

    کربلا عطر گل ناموس ماست

    گر چه باید با غمش بگریستن

    ای خوشا یکدم حسینی زیستن
    خاک بر سر رژیم بی لیاقتی که نتوانست بنویسد “خلیج فارس” !
    -------------------------------------------------------------
    [گل] درود برخلیج همیشه فارس ....

    ایران زنده است وبرای خلیج همیشه فارسش می جنگد ....
    -------------------------------------------------------------------
    خواهرو برادر من ای هموطن تمدن ایرانی ها هست در خطر

    همه ما سربازهای زیر پرچممیم نمیزاریم از ما بگه هر اجنبی

    واسه ما ایرانی ها ملاک هر نفره که تو گردنامون پلاک فروهره

    اتحاد ما واسه دشمن اضطراب اسم ایران واسه مایه افتخاره

    احترام ما به ایران یک خار تو چشم

    کسانی که میخوان بزنند ضربه بهش



    [گل] ** خداوند نگهدار ایران و خلیج فارس باد ** [گل]
  • میرباقری
  • سلام
    نگاه متفاوتتون در این پست قابل تحسینه .

    پیروز و پاینده باشید .

    یا حق .
    "دنیای تاریکی"
    پیاده رو به روز شد
    بخوانید و نظر دهید
    منتظر قدمهایتان هستم
  • خانم معلم
  • @ مهدیس جان سلام
    نمیدونم چرا با ناشناس خودت رو معرفی میکنی توی قسمت نام / ادرس اینترنتی اسمت رو وارد کنی نیازی به ایمیل یا وب سایت هم نیست به اسم خودت کامنت گذاشته میشه ....
    ممنون از اینکه سر زدی ...
  • خانم معلم
  • @ جناب سامع سلام
    ممنون که سر زدید ... حس میکنم این روزها این اختلاف نظرها باعث شده که عده ای از هم کدورت به دل داشته باشند در صورتیکه اختلاف مظر به نظرم همیشه جایی برای رشده ... خدا کنه با این نظرها بشه به جایی رسید همینکه من همه ی نظرات رو با دید بی طرفانه نگاه و بررسی کنم قدمی به جلوست ... باور کنید هیچ کس فکر نمیکنه این کشور کشور کاملیه ، تنها چیزی که هست اینه که همین یه مقداری که برامون از دین باقی مونده رو هم از دست ندیم فقط همین ... مطمئنا با این آشوبها بیشتر از چیزی که بدست میاریم از دست میدیم ...
    همیشه منتظر نظرهایتان هستم .
    در پناه حق باشید .
  • خانم معلم
  • @ جناب کاووسی سلام
    شعر بسیار پر محتوا و زیبایی بود ممنون که با تمام رنجی که میبرید سری هم به ما میزنید ...
    امیدوارم که همه راه حسین و پیام حسین را فراموش نکرده در آن راه قدم برداریم .
    در پناه حق .
  • خانم معلم
  • @ افشین
    سلام
    نمیدونم اینایی که نوشتی شعر بود ! شعر گونه بود ، نثر بود ، چی بود
    اما محتواش اینه که ملیتمون رو فراموش نکنیم ویادمون باشه ایرانی هستیم ...تا اینجاش مشکلی نیست ... اما اینکه فروهر به گردنمونه !!! نه جانم من فروهر به گردنم نیست من به آیین زرتشت نیستم ... من یک مسلمانم و به مسلمانی ام افتخار میکنم ...
    و تا اونجا که من میدونم هیچگاه ایران در هیچ کدام از حکومت هایی که داشته ( بعد از انقلاب ) ایرانی بودنش را به فراموشی نسپرده اگه ننوشتن نام خلیج فارس در کتاب درسی منظور نظرته که خیلی وقته اون رو تصحیحش کردن و اعلام هم کردن ماجرا چی بوده متاسفانه نتونستم وارد وبلاگت بشم تا ببینم چی نوشتی در هر صورت رزی بین تر از این باش که هستی جوون ...
    موفق باشی
  • خانم معلم
  • @ جناب میرباقری
    سلام
    ممنون که سر میزنید ... منتظر پست جدیدتان هستم ...
  • ممد حسین(پارسا علوی)
  • کربلای ایران را چه کنیم؟!
    کربلای ما دارد در خود باقی می ماند،راویان فتح کجایند؟
    با دل بی قرار مان چه کنیم؟
  • خانم معلم
  • @جناب پارسا علوی
    سلام
    میخواستم این قسمت متنی از شهید اوینی را بگذارم ... باید بگم واقعا دلم برای روایت فتح و راوی اون تنگ شده ... گرچه اعتقادم بر اینه که راویان زیادی چون اوینی هستند که نمینویسند و نمیگویند ...باید شروع کرد ... اگر دشمن از ابزار رسانه ای استفاده میکند ما باید قوی تر عمل کنیم ... شما جوانان امیدهای فردای این کشورید ... حرکت کنید ... پیام رسان کربلای ایران شمائید ...
    در پناه حق باشید .
    و امان از این کوفی ها ...

    سلام علیکم !

    غرض از مزاحمت ! گفتم یادی کرده باشم ، سری زده باشم و سلامی داده باشم !

    امروز روز شهادت کودک سه ساله ، حضرت رقیه (ع) هست . این روز رو تسلیت میگم
    می شود صد ساله را یک لحظه رفت
    می شود با شمع و با پروانه رفت
    می شود هفت آسمان خون گریه کرد
    قبل حج در محضر سبحانه رفت
    می شود با چشم تر تا کوی طور
    رو به سوی کوفه کرد و با عباد هم ناله رفت !
    می شود رو سوی یاران کرد و گفت :
    گر شما خواهید می باید به سوی مکه رفت !
    عرض نمودند جان ما هفتاد بار قربان تو !
    می شود فردا به پیش جد تو شرمنده رفت !
    خواهرم زینب بیاور آن عزیز خردسال
    می شود خونین بدن جانانه رفت
    درس جان دادن پیام عترت است
    می شود صد پاره در حال رکوع و سجده رفت
    از قیام عاشورا تا روز حشر
    می شود با کاروان کربلا هم ناله رفت
    سجده گاه در قتلگاه تفسیر شد
    زین سبب تا محشر کبرا همه لب تشنه رفت
  • ممد حسین(پارسا علوی)
  • سلام خانم معلم،
    راستش روی سخن و کنایه زدنم با شما نبود،بلکه به قول شما به کسانی بود که می توانند و نمی نویسند.
    ای کاش نظرتان را در مورد شعری که سرودم می دادید و از نظرتان بهره ای ببرم.
    @ جناب پارسا علوی
    سلام
    ولش فکر کردم در باره کامنتی که توی وبلاگتون گذاشتم سوء نظری پیش اومده حالا موجه شدم منظورتون جوابیه که تون دادم
    نه من اصلا فکر نکردم مخاطبتون من بوده باشم فقط یه حس نیاز منو واداشت که اینو بنویم .... نظرم رو راجع به شعرتون نوشتم فقط تجربه چندانی در این زمینه چون ندارم اظهار نظر نمیکنم ...
    در پناه حق باشید.
    @ دلداده ی عزیز
    ممنون که سر میزنی و وقت می زاری
    شعرت هم قشنگ بود ...
    امیدوارم بتونیم مثل اون سه ساله کریلا پیام رسان کربلائیان ایران باشیم .
    در پناه حق باشی .
  • ممد حسین(پارسا علوی)
  • سلام
    اتفاقا هیچ سوء نظری پیش نیامده،و بنده از نظرات شما خیلی هم استفاده می کنم و ان شاء الله خواهم کرد.اگر منظورتون نظرتان در مورد شبهای امتحان یا نماز را می گویید که اتفاقاً تا حد زیادی موافقم،نماز ما هم که جای احسنت دارد!(به شما جسارت نشود)
    در مورد شعر شاید جدایی ابیاتش به خاطر ماهیت غزل باشد که کمی اینگونه به نظر می رسد.
    در مورد مخملباف از زبان یکی از دوستان سابقش:http://www.rajanews.com/detail.asp?id=42987
    مطالب متنوعی در مورد سروش در هفته نامه ی پنجره :http://www.panjerehweekly.com/main/index.php?Page=search&query=%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%B4
    فعلاً این ها را نگاهی بیندازید اگر باز مطلب داشتم خدمتتان می دهم.
    سلامت باشید.
    ...و بکم ینزل الغیث و بکم یمسک السماء ان تقع على الأرض ...
    (زیارت جامعه کبیره)

    و به قول مرحوم سید حسن حسینی :
    پشت به اقیانوس هرگز دعای باران بالا نمی رود!
    (گنجشک و جبرییل)

    یاحق
  • محمد حسین(پارسا علوی)
  • سلام
    چشم.
    امتحانات هم خوب بود الحمدالله،خودش درست کرد قضیه را!
    پست جدید را فکر نمی کنم به این زودی ها بزارم.
    به قول شما ان شاءالله دلتنگی مان روزی آنقدر با کیفیت شود.نه مثل دلتنگی های سوسولی ما!!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    تجدید کد امنیتی