همیشه صاف وآبی باشی :: گاه نوشت یک خانم معلم

  گاه نوشت یک خانم معلم

     گاه نوشت یک خانم معلم

گاه نوشت یک خانم معلم

تا کسی رخ ننماید، ز کسی دل نبرد
دلبر ما ، دل ما برد و به ما ، رخ ننمود

منوی بلاگ                 
موضوعات                  
آخرین مطالب          
بایگانی                        
پیوندهای روزانه      

همیشه صاف وآبی باشی

خانم معلم | سه شنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۸۸، ۰۳:۲۹ ب.ظ | ۱۳ نظر
مطمئنا شده که کسی رو خوشحال کنید . حس خوبی به آدم دست میده وقتی میبینه که بنده ای از بنده های خدا رو خوشحال کرده .... امروز یکی از اون روزهاست که بنده ی خوب خدا ، جناب صنوبری عزیز منو خوشحال کردند .... نمیتونم وصف کنم زمانی رو که از دیدن قالب وبلاگ چقدر خوشحال شدم .... شاید حالا کمی بیشتر وسریعتر  با اینجا مانوس بشم .

از خدا براش آرامش و سلامتی آرزو میکنم چیزهایی که همیشه برای بهترین کسانم از خدا خواسته ام .... امیدوارم دلشون همیشه شاد باشه ...

بازم ممنون ( با آبی نوشتم چون رنگش آبیه مثل آسمون صاف )

  • خانم معلم

نظرات (۱۳)

  • ۲۷ بهمن ۸۸ ، ۱۶:۳۲
  • ایده
    • سلام
    شکر خدا شما همنقل مکان کردید
    برای خیلی از بالگ ایپوتی ها کامنت نمی ذاشتم چون عذاب الهی بود
    پاسخ:
    خوش اومدید به کلبه ی زیبای ما !!! تعریف از جناب صنوبری است البنه !! .... امیدوارم که با امدن به اینجا در رحمت هم به روی ما باز شود و کامنتدونی مون پر از کامنتهای خوب شما دوستان مهربان
  • ۲۷ بهمن ۸۸ ، ۱۷:۲۴
  • محمد حسین(پارسا علوی)
    • پدرم گفته بود : "پسر برو وردست علی آقا!فتوشاپ و از این قرتی بازی ها!یاد بگیر شاید برای خودت کسی شدی و به درد مردم خوردی..."
    این می شود عاقبت گوش ندادن حرف پدر.
    و گرنه من این جا را طراحی می کردم و بعد یک خانم معلم مهربان پا می شد می آمد همچین دعایی برای ما می کرد که خیر بر سر و روی ما ببارد.(نویسنده با حسادت وصف ناپذیری این چند خط را تحریر کرده است!)
    پاسخ:
    شما بدون فتوشاپ هم قابل تقدیری ..... مخصوصا که پسر باسلیقه ای هستی از گل و شیرینی ات پیداست ..... دنیا همیشه به کامت شیرین و عمرت مثل گل نباشه
  • ۲۷ بهمن ۸۸ ، ۲۰:۲۰
  • مهدیه
    • اجازه خانم
    چقدر این اهنگه را آدم میشنوه یک چیز هایی اینجاش
    اینجایی که دستم را گذاشتم میبینید
    اینجا یک جایی است بین گردن وسینه ی ادم یک چیزی توش وول وول میکند
    یک چیزی که همینجوری میاید بالا
    و بالا تر و میخورد درست وسط گلویت
    اجازه خانم از مادرمان که پرسیدیم مهربان نگاهمان کرد گفت اسمش بغض است بغض
    گفتم چی؟
    گفت بزرگ میشی خودت می فهمی وقتی گرفتارش بشی
    گفتم پس حتما بزرگ شدم که حالا با این اهنگ گرفتارش شدم
    اجازه خانم
    ادمی که بغض کند بزرگ شده؟
    پاسخ:
    اخی ییییییی بغض ات رو نبینم ..... چرا بغض میکنی ؟ .... من این آهنگ رو دوست دارم وگرنه عوضش میکردم که بغضت نگیره .... می تونی بری صداش رو قطع کنی که اذیت نشی .... ضمنا بچه ها هم بغض میکنن ندیدی بچه کوچولوها لب ور می چینن ؟ اونام بلدن فقط مفهومش رو نمی دونن حالا که شما مفهومش رو یاد گرفتی یعنی هم میدونی بغض چیه ، هم میدونی مفهوم چیه !!!! معلومه که خـــــــــــــــیلی بزرگ شدی .....
  • ۲۷ بهمن ۸۸ ، ۲۰:۲۳
  • مهدیه
    • دست درست کننده ی این قالب هم درد نکند خیلی قشنگ شده!
    البته اجازه خانم شما هرجا که باشید انجا قشنگ است
    (من همه ی معلم ها را دوست دارم! نمیدانم خیلی هم زیراب بیچاره ها را میزنند
    اما من دوستشان دارم چون خیلی صبر دارند خیلی بردبارند خیلی
    چیزی که من ندارم)

    منه بی ادب سلام نکردم آیا؟
    اگر نکردم سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
    پاسخ:
    فکر منو نکردی این هنونه ها رو چه جوری حملشون کنم ؟ ..... بیا کمک !!ٍ!ٍ!ٍ ببخشید علیک سلام خانـــــــــــــــــوم
  • ۲۷ بهمن ۸۸ ، ۲۰:۲۷
  • مهدیه
    • بعد تر یک چیز دیگه
    اجازه ما خودمان را توی عکس هدر شما پیدا کردیم هااااا
    اونی هم که مستاصل(درست نوشتم؟) نشسته زل زده را شما میشناسین؟اون یکی هم که داره مثل بچه خوب ها "مخش"هاش رو مینویسه
    پاسخ:
    اونی که زل زده معلومه کیه !!! .... اما اونی که داره مخشاشو می نویسه مث یه پسر خوب حسن آقاست و اونی که فکر میکنه می تونه از یکی کمک بگیره و شاید اونم بهش کمک کنه مهدیه خانومه که شیطونی کرده حواسش به درس نبوده و احتمالا داشته جواب یکی !!! رو میداده که عقب افتاده از مخش ....اما من میدونم و اونی که زل زده و بر وبر داره منو نیگا میکنه که یعینی هیچی نفهمیدیم !!!
  • ۲۷ بهمن ۸۸ ، ۲۱:۴۹
  • دلداده
    • خانم معلم عزیز دلم ،
    سلام
    خوشحالم که خوشحالید ، خیلی زیاد ...
    دست جناب آقای صنوبری واقعا درد نکنه ...
    خونه ی جدیدتون قشنگه . به خصوص با رنگ سبز و قالب وبلاگ قشنگی که جناب آقای صنوبری لطف کردن ...
    مبارک باشه !

    پاسخ:
    ممنون ا زتشریف فرمایی تون ... بابت گلها هم دستت درد نکنه .... دست اقای صنوبری هم همین طور .....
  • ۲۷ بهمن ۸۸ ، ۲۲:۴۳
  • مهدیه
    • اجازه خانم اونی که داره برو بر نگاه میکنه وقتی "اقای مسئله این است کوچک بود"ه
    بعد نههههههههههههههههههههههههههههههههههههه
    اهنگ رو اصلا من نه قطعش میکنم نه گوش نمیدم
    اتفاقا از اون بغض خوباست از اون بغض قشنگ ها
    از اون بغض باحال ها که دوست داری وسط برف های ریز ریزی که از اسمان میاید و
    همینجور کف همه ی جا را فرش میکند
    بگیردت
    از اون بغض های ناب...
    من هم دوست دارم این اهنگ را

    بعد تر تر
    این دوتا شاگرد تنبل برای چی اند
    شما که گفتید حسن اقا از اون بچه خوباست خودش میاد هندونه هاتون رو حمل میکنه

    ولی این رو جدی گفتم معلم ها خیلی بردبارند و من همیشه در حسرت صبر

    ........................................
    پاسخ:
    اما در مورد صبوری معلمها نمیدونم چی باید بهت بگم چون خیلی وقتا شده صبرم لبریز شده و کاری که نباید بکنم رو کردم !!!! .... برا همین خیلی می ترسم از اون دنیا که چی قراره سرم بیاد ....فکرش رو یکن یه عالمه بچه تواین 27 سال بیان سراغت که حقشونو بگیرن !!!!!!! اون وقت چی باید بگم !!!!!!
  • ۲۸ بهمن ۸۸ ، ۰۰:۴۰
  • مهدیه
    • وااااااااای شما معلم ها اینقدر به گردن ما شاگردهای تخس وچموش حق دارید که
    به دو سه تا پس گردنی و یکی دوتا داد وبیداد هیچ حقی از کسی ضایع نمیشه!
    وای وای اما امان از این استاد ها و معلم هایی که بخاطر حس های یک جوریشان بیایندو حقت را بخورند مثل نمره و زیر اب توی دانشگاه ومدرسه این حرف ها
    اینها حق دارند اینها حق خوری اند...
    خواهر خود منم معلمه
    معلم دبستان
    یعنی واقعا من اگر جای اون بودم الان دیوانه شده بودم.
    یادمه معلم پنجم دبستانم (خدا حفظش کنه هر جا هست)پس گردنی بهم زد که هیچ وقت بعد از اون چادر نمازم رو جا نذاشتم
    چنان محکم نواخت پس کله ام که برق سه فاز از گوشام پرید
    اما دیگه هیچ وقت چادر نمازم رو جا نذاشتم
    اولین واخرین باری که کتک خوردم تو عمرم
    .......................................
    خب وقتی به شاگرد وراج رو بدین همین میشه:D
    پاسخ:
    اما از قدیم گفتن چوب معلم گله !!! هر نخوره ...... خدا رو شکر که از دایره ...خارج شدی وراجی که چیزی نیست .......
  • ۲۸ بهمن ۸۸ ، ۰۰:۵۷
  • مساله این است
    • به به !
    به به به !
    ای ول به حسن. انصافا وبلاگ شما رو از وبلاگ خودش هم قشنگ تر طراحی کرد.
    فقط می مونه فونت که خواهشا تاهما بنویسید. که دارید می نویسید و البته bold هم نکنید لطفا.

    می بینم که حسابی هوای شاگرد وراجه رو دارید و دو تایی با هم نشستید و غیبت من رو می کنید. اصلا تقصیر منه که به این شاگرد بچه مامان آدرس مکتب خونه شما رو دادم.
    پاسخ:
    دستش درد نکنه .... اما شما احیانا فرمایش دیگه ای ندارین که ؟ .... خوب فکراتونو بکنین شاید یادتون رفته باشه ها !!!
  • ۲۸ بهمن ۸۸ ، ۰۱:۱۸
  • مهدیه
    • عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد

    دلتان همچین بدجورناک بسوزد اقای مسئله!
    نگاش کن چجوری نگاه میکنه
    شکلک یک بچه وراج تخس
  • ۲۸ بهمن ۸۸ ، ۰۸:۴۰
  • کاوسی
    • سلام خانم معلم
    خداقوت
    دوست ها واقعاً جواهر های کمیابی هستند ، آنها می توانند تو را بخندانند و تو را تشویق به دستیابی به موفقیت نمایند. آنها گوش جان به تو می سپارند و انتظار احترام متقابل دارند و آنها همیشه مایل هستند قلبشان را به روی ما بگشایند
    پاسخ:
    ممنون از شما دوست خوب ..... با مطالب عالی تان که درس زندگی است ... منتظرتان هستم ...
  • ۲۸ بهمن ۸۸ ، ۱۲:۱۵
  • آرش طالبیان
    • سلام

    خب من جدیدم، مضنه چنده ؟ ببخشین دعوا سر چی بوده

    آهان به به چه قالبی پس بالاخره اون عکسه اومد این بالا

    خب من معمولا وارد هر وبلاگی واسه بار اول میش میگم مضنه چنده

    هنوز نخوندم وبلاگتون رو پس توقع تعریف نداشته باشین همین که مخ آقای کاووسی رو خردم بسه فعلا
    پاسخ:
    وب سایت نداری جدید خان ؟ !
  • ۲۸ بهمن ۸۸ ، ۱۹:۲۵
  • من
    • سلام و یاعلی مدد .
    از سر شرمندگی نمی دانستم چجوری اینجا کامنت بگذارم .
    برای انجام وظیفه از کسی تشکر نمی کنند ، آن هم کاری اینچنین که فقط قرار دادن یک عکس و نوشته بود و اصلا زحمتی نداشت .
    پاسخ:
    دشمنتون شرمنده باشه .... هیچ وظیفه ای نداشتین .... میشد این کار رو هم نکرد ... پس کارتون پر از دوستی بود و سراسر مهربونی

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    تجدید کد امنیتی



    :: کلیه حقوق مادی و معنوی این تارنما برای خانم معلم محفوظ می باشد و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است ::