هر دم از این باغ بری میرسد ! :: گاه نوشت یک خانم معلم

  گاه نوشت یک خانم معلم


هر دم از این باغ بری میرسد !

خانم معلم | سه شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۸۹، ۰۸:۴۸ ب.ظ | ۲۰ نظر

به علت بی توجهی شهرداری شهر ماسوله ،  شهری که به عنوان یک اثر ملی در سال 1354 شمسی به شماره 1090 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است ، !!! یکی از خانه های این شهر که محل عکسبرداری و فیلم برداری توریست ها بوده تبدیل به یک آپارتمان جدید نوساز شده است !!

این خبری بود که بعد از ظهر امروز وقتی داشتم از مدرسه بر میگشتم در رادیو شنیدم !!! سرم داشت سوت می کشید ، اخه چطور ممکنه شهرداری یک روستای !! کوچک از نوع ساخت و ساز در انجا مطلع نباشد . صاحبخانه قرار بود خانه را به شکل قدیم خودش بسازد ولی .....

بعد به خانه امدم و مطابق معمول یه دوری توی نت زدم ... در وبلاگ برادر عزیز جناب کاوسی در پستی به نام " کمک "  مطلبی خواندم که واقعا ناراحت شدم .... حتما شما هم بخونین ...

در کامنتهای مربوط به مطلبشان نیز برادر سامع به این موضوع اشاره کردند :

قزوین- خبرنگار کیهان:
مسئول واحد مهندسی ستاد بازسازی عتبات عالیات کشور گفت: عملیات اجرای احداث بیمارستان تخصصی 120 تختخوابی امام زین العابدین (ع) در کربلا آغاز شد.
رضا قاسمی در مراسم گلریزان و تجلیل از خیران استان قزوین گفت: عملیات اجرایی این بیمارستان که در 10 هزار متر مربع زیربنا و 6 طبقه ساخته می شود تاکنون 30 درصد پیشرفت فیزیکی داشته است.
وی افزود: برای این بیمارستان 6 اتاق جراحی، 17 تخصص و24 بخش پیش بینی شده است و مهندسان عراق نیز در ساخت این بیمارستان مشارکت خواهند داشت.
قاسمی اضافه کرد: تجهیزات پزشکی این بیمارستان نیز توسط سازمان هلال احمر جمهوری اسلامی ایران تأمین و پزشکان متخصص ایرانی و عراقی نیز کادر درمانی آن را عهده دار خواهند شد.

نمیدانم واقعا چراغی که به خانه رواست ...ضرب المثل صحیحی می باشد یا نه ؟ !!! ..... وقتی هنوز در کشورمان روستایی داریم که از نعمت داشتن آب و سوخت محروم است و با کرسی خودشان را گرم میکنند و فرزندانشان به علت نداشتن راه از تحصیل محرومند ، صرف بودجه برای کشور دیگری حتی عراق و عزیزتر از آن شهری چون کربلا معنا دارد ؟ !

من که گیج شده ام از این همه توجه به ایران و ایرانی !!!

  • خانم معلم

نظرات (۲۰)

ادم حرف هم که بزند چنان با ادله ی خاص دهنت را میبندند که جای اعتراض نماند!
سلام
پاسخ:
پس باید چکار کرد ؟ !!! .....یعنی اونی که داراست داراتر بشه اونی که نداره ندارتر .... !
نمیدونم والا
ما هم جای سواله برامون
یه بار گفتم گفتن باید به همه ی مسلمونا توجه کرد!!!!!!!
سلام..... شروعی تازه کردیم .تامگرچون طبیعت بنویسم و بخوانیم سرود لطافت بهار را ....بفهمیم زیبایی زیستن تابستانی وهمراه شویم درخزان رنگین ....که شایدتنهانمانیم درشبهای سردزمستانی........که به او سوگندبهاردوباره بیدارخواهیم شدپرازجوانه............
پاسخ:
بهار وجودتان همیشه سبز باد .....
سلام باید به همه توجه شود ولی این که اول باید کی باشه رو هنوز نمی دونم والسلام
سلام
با عرض احترام باید بگم زیاد باهاتون موافق نیستم.
با این حساب تا موقعی که مثلا شهرداری ماسوله به حد استانداردهای بین المللی نرسیده حمایت از فلسطین هم که این همه هزینه بین المللی برامون داشته تعطیل.
کلا حرف حقی زده اید که باید سنجیده ترش کرد.
سخن آخر این که جاهل دوحالت بیشتر ندارد یا درحال افراط است یا درحال تفریط که ان شا الله ما در هیچکدام از این حالات هیچوقت نباشیم
پاسخ:
مسئله ام اصلا ادغام کردن دو موضوع نبود ..ئارم میگم چقدر داره به همین راحتی اجحاف میشه از هر نوع و به هر شکلی ..... چه با نابودی اثار و ابنیه تاریخی مون ... چه با عدم رسیدگی به روستاهامون و مردممون .... و به نظرم تا زمانیکه به یه حداقل رشدی نرسیدیم این همه رسیدگی به سایر کشورها می تونه جایز باشه ؟ !!
سلام
خانم معلم گرامی بزنم به تخته چشم نخوریم چون باعث خوشحالیه که تو این ماجرا همفکر از اب درومدیم
به عراق، لبنان و حزب ا.. ، فلسطین ، زیمباوه ، کمور ، افغانستان و هر کشور شاخ شکسته ی بدرد نخور را اضافه کنید که یه روی سکه است
روی دوم سکه سالها باج به روسیه چین و هند و ... است
راستی به برکت ......... تو یه کشور گل و بلبل داریم زندگی میکنیم
پاسخ:
من اصلا با کمک به سایر کشورها مخالف نیستم ولی هر چیزی حدی داره .... شنیدیم که حضرت فاطمه از غذای خودشون و بچه هاشون زدن و دادن به دیگران و خودشون گشنه خوابیدن ولی نه ما زندگی آل عبا رو داریم و نه بچه هامون ( مردممون ) تفهیم کردیم که میشه گشنه خوابید تا دیگران سیر باشند .... وقتی بچه ی در مملکت خودمون سر بی شام رو بالش میزاره نمیدونم کمک کردن و به سایر کشورها چه معنایی داره ...شاید سیاستیه که من ازش سر در نمی یارم و احتمالا باید از این نوع باشه ولی کاش حداقل مثل فاطمه و علی ماها رو تفهیم کنن که اگه غذامون رو دادن به دیگران جای اعتراضی برامون بوجود نیاد ...نه اینکه ....
با عرض سلام و ادب،

از اینکه هیچ حکومت و دولتی خالی از ضعف و دور از انتقاد نیست بحثی نیست و اصلی ترین دلیل نقاط ضعفها را اگر خیلی خوشبینانه فرض کنیم و فساد ها را در حد صفر بدانیم همان عدم وجود مدیریت صحیح میباشد و خیلی چراغها هستند که هنوز منتظر روشن شدن میباشند، .... ولی ....
حتما" مستحضر هستید که همانطور که در خبر مذکور آمده ستاد بازسازی عتبات عالیات کشور که بودجه ی آن از قبل تعیین شده و از طرفی نیز بخشی از بودجه ی آن از وقوفات مردم تامین میشود فقط قابل مصرف در پست مربوط به خودش میباشد و نمیتوان مثلا" آنرا برای آبرسانی یک بخشی از یک شهر و یا ساختن مدرسه ای در جای دیگر بکار برد و همانطور که در بالا عرض شد یک مدیریت صحیح خواهد توانست نسبت به اولویتها و تقسیم کارشناسانه ی بودجه در اجرای طرح های سازندگی موفق تر عمل نماید.
ضرب المثل معروف چراغی که به منزل رواست و به مسجد حرام است وقتی مصداق پیدا میکند که دولت با انجام خلافکاری، بودجه ی تصویب شده مربوط به چراغ منزل را برای روشن شدن در جائی دیگر، مثلا" در عراق مصرف کند، والا استفاده نابجا از این ضرب المثل گاها" موجب تائید و تمسخر غیر منصفانه قرار میگیرد.

التماس دعا داریم.
پاسخ:
سلام ممنون از توضیحاتتون .... اما این درست که مردم من انقدر مهربانند که از مالشون برای وقف در عتبات عالیات خرج می کنن اما ایا این مردم توجیه شدن که این پولی که دارین میدین برای اونجا ها رو میشه برای همین مردم مسجد ساخت ؟ !!! میشه مدرسه ساخت ؟ ..میشه بیمارستان برای همین مردم ساخت و اجرش کمتر از اون نیست ؟ .... مهم اینه که گاهی از سادگی و اعتقادات مردممون چی بگم استفاده یا بگم سوء استفاده میشه ... این همه تبلیغات جور واجور داره میشه ... اوقاف این همه در امد داره ( چیزیه که دقیقا ازش با خبرم ) ، نمیتونه برنامه ای تلویزیونی درست کنه و مردم رو آگاهی بده ؟ با این حرفتون کاملا موافقم که عدم مدیریت صحیح از عوامل اصلی این روند نزولیه ولی اینها چیزی از مسئولیت هیچکس اعم از مسئولین و کسانی که مطلع میشن کم نمیکنه .... حالا که می دونیم چنین روستایی در کشورمون وجود داره سهم ما از مسلمانی مان چیست ؟ !!!
  • دست نوشته دانشجو
  • سلام خانم معلم

    اول اینکه ممنون که به فکر مائید و سرمیزنید ولی به بابا قول دادم مواظب باشم دیگه برای همینه که یکم دیرتر اپ می کنم ولی می ایم و مطالبتون را می خوانم همه شان زیبا هستند ممنون به خاطر عیدی هایتان و سفره ایی که دلم را اب کرد
    سلامی مجدد خدمت خانم معلم،

    از اینکه بنده را در موارد فوق مسئول توزیع و استفاده ی بودجه دانستید هم تعجب کردم و هم بنوعی شاد، چون فرموده بودید: ....مردم توجیه شدن که این پولی که دارین میدین برای اونجا ها ....
    راستش اولا" اگر اینجور کارها و اموراتی از این قبیل بنوعی خدمت به بندگان خدا بحساب بیاید بنده متاسفانه از این نعمت محرومم و چه کنم که دست ما کوتاه است و خرما بر نخیل.
    ثانیا" بنده اعتقادم بر اینست که آن انسانهای خیِّری که نام بردید و احساس میکنید که توجیه نیستند و نمیدانند که در کشور خودمان نیازهای اولویت دارتری هم هستند که باید وقوفاتشان را برای آنجاها در نظر بگیرند باید عرض کنم که اتفاقا" اکثر این قبیل افراد با این دردها هم آشنا هستند و بسیار هم توجیه میباشند و بعید میدانم که از وجود افراد زیادی که در کمک به ساختن مساجد، مدارس، بیمارستانها و غیره همت والائی دارند بی خبر باشید و انصافا" نباید فقط به قسمت خالی استکان چای عنایت داشت و تا توان داریم ضمن جبران قسمت خالی سعی در بازگو کردن قسمتهای پر بکنیم.
    کم نیستند خدمات و عمران و آبادانیهائی که فقط در این چند ساله اخیر انجام شده و بسیار عادلانه خواهد بود که انتظار معجزه از دولت زحمت کش نداشته باشیم، البته درست است که هنوز خیلی کارها باید انجام شود و حتما"، هم مردم و هم مسئولین باخبرند و اینطور نیست که انسان این شبهه را داشته باشد که منابع و بودجه ها صرف جاهای دیگر میشود و به اموری که لازم است تعلق نمیگیرد.
    پاسخ:
    اون که اشتباه تایپی بنده بود و شما می بخشید .... کسی منکر خدمات انجام شده نیست ولی واقعا فکرش رو بکنید آیا انجام چنین کارهایی برای کشوری که هنوز در ان چنین روستاهایی یافت می شود ، لازم است ؟
    همانطور که شما خانم معلم محترم در جریان امورات یک مدرسه هستید و میدانید که صرف ساختن یک چهاردیواری با آجر و سیمان به اسم یک مدرسه هیچ افتخار و پیشرفتی محسوب نمیشود و تا دفتر و کتاب، معلم، ناظم، مدیر لایق و کارآمد (و نه خائن و بیگانه پرست) استخدام و پرورش داده نشود روی هم گذاشتن گچ و آهن و سیمان چیزی جز گول زدن خلق اله نمیباشد و مهم تر از مدرسه و مسجد، ساخت بیمارستان و درمانگاه و مراکز بهداشتی ست که به مراتب نیازمند زیرساختارهائی به غیر از خود ساختمان میباشد.
    البته همانطور که خود شما اشاره فرمودید خیلی از کمکهای خارجی، علاوه بر ظاهر خداپسندانه و مردمی بودن آنها، ریشه های سیاسی و تاکتیکی دارد که بنوعی استحکام بخشیدن به خاکریزهای مقدم ما میباشد.
    با اینهمه و ذکر تمام مشکلات ظاهر و باطنی که در ایجاد عمران و آبادی در مملکت وجود دارد ما هم همانند شما دغدغه ی مدیریت صحیح و استفاده درست از منابع و امکانات کشورمان را داریم و امیدواریم که مدیران ما هر روز از روز قبل با تجربه تر و متقی تر گردند.
    التماس دعا داریم خانم معلم.
    پاسخ:
    مطمئنا بسیاری از این کارها به سیاستمان بر می گردد ...سیاست هم انگار چیزی است که نباید همه از ان سر در بیاورند وگرنه دیگر سیاست نیست پس فقط باید گردن نهاد و پذیرفت که " این بهتر است برای ما تا آن "
    خب اول ایران و ایرانی عزیز بعد هر کشور البته نه شاخ شکسته و به درد نخور و هر چی !!! این درسته ...
    کی فکر این حرفا باشه !؟ البته اگه فکری باشه ! این ور ، اون ور ... خدا می دونه چه خبره ! به کی چی میرسه ! جیب کی پر میشه که نمیشه !
    با سلام خدمت خانم معلم
    من با نظر شما موافق نیستم - فارغ از دلیلی که دوست عزیز در مورد موقوفات و موظف بودن به هزینه در مورد مشخص شده حتی اگر دولت بخشی از بودجه عمومی را ( البته در حد متعارف ) هزینه در دیگر کشورها کند برای توسعه انقلاب لازم است . حتی اگر این کشورها کشورهای محروم امریکای لاتین غیر مسلمان باشند .
    موضوع توسع در هر کشور امری نیست که پایان پذیر باشد حتی رسیدن به حداقل های سطح استاندارد معیشت هم در هر کشور و زمان دائما تغییر میکند پس به امید روزی که با به حداقل توسعه رسیده باشیم و بخواهیم به کمک به کشورهای دیگر بیاندیشیم اشتباه است . مثال آن صدقه دان است و کمک کردن به دیگران که یک وظیفه اجتماعی است با هر میزان از درآمد . اینطور نیست که مثلا شما در زندگی شخصی تان باید حتما به حد خاصی برسید بعد شروع به کمک کنید. این قاعده را در سطح بین المللی و با توجه به تفکر جهانی اسلام و انقلاب بسط بدهید . اساسا تفکر اسلامی مرز نمی شناسد
    پاسخ:
    سلام و ممنون از توضیحاتتون فکر میکنم تا حدودی قانع شدم ولی واقعا نباید فکری برای این بیچاره ها کرد ؟
  • مساله این است
  • خب این که خیلی طبیعی بود. کجاش تعجب بر انگیزه ؟
    ضرب المثلی که به کار بردید هیچ دلیل و پشتوانه عقلی و شرعی نداره و با عرض معذرت یکی از بیخودترین مشهورات زبان فارسی است چون با همین استدلال تا وقتی که همین تهران خودمان یک گوشه خراب دارد نمیتوان مالیات مردم تهران را که عمده مالیات کشور است خرج ماسوله کرد
    دوم کربلا یک شهر بین المللی است که عمده زایران آن هم ایرانی هستند
    سوم برای دیدن یک سری آمار غلط!!!درباره تعداد وبلاگهای ایرانی میتوانید به اینجاها سر بزنید
    http://www.blogherald.com/2005/10/10/the-blog-herald-blog-count-october-2005/

    http://www.blogherald.com/2006/02/02/the-blog-herald-blog-count-february-2006-200-million-blogs-in-existence/

    البته موتور ابداعی ما این آمار را تایید نکرد!!!!
    پاسخ:
    اما قبول کنید که خیلی سخت است که در خانه بیمار داشته باشید و پولتان را صرف دیگری کنید .... در چند کامنت قبل هم از خانه ی علی و فاطمه گفتم و اینکه باید توجیه بشویم .....
    سلام .

    نوشته های آقای قزوه را خوانده ام (دومیش یک جورهایی ماست مالی بود)

    برای شهرداری ماسوله واقعا متاسفم .

    پست آقای کاووسی را هم خواندم .

    در مورد عتبات و مشکلات خودمان هم نظر قطعی ندارم ولی شما نگاه کنید بیشتر زائران کربلا و نجف همین روستایی های فقیر هستند ، مسلمان های پولدار "عمره" های پی در پی را به کربلا و نجف ترجیح می دهند . نمی دانم مشرف شده اید یا نه
    ولی من رفته ام (هر دوش را) وضعیت شهر نجف آنقدر اسف بار است که فقط می شود آن را با کینه ی صدام نسبت به مولا توجیه کرد . تازه می گویند شهرهای دیگر زیارتی بدتر از نجف است . الا یک روستایی که 60 سال صرفه ای جویی کرده تا بتواند یک بار با خیال راحت به زیارت آقایش برود می آید آنجا و با آن مشکلات ترسناک اگر زنده بماند باید کلاهش را بیندازد هوا .
    بهمین خاطر فکر می کنم کربلا و نجف یک جورهایی استان خودمانند ، واعا هم انقدر آنجا ایرانی ها زیادند و انقدر عرب ها هم فارسی صحبت می کنند وقتی وارد می شوی بر خلاف سفر حج احساس می کنی به یکی از شهرهای ایران سفر کرده ای .

    خلاصه پولشهم راه دوری نمی رود . اینجا هم یک جورهایی همان خانه است نه مسجد .

    یاعلی مدد .
    پاسخ:
    اصلا منظورم این نبود که کربلا آباد نشه ...بله نجف رو از نزدیک دیدم و خیلی تاسف خوردم برای شیعه که امام اولشون باید این جور خاک و خل بخورن ، بدون نماز جماعت ، بدون امام جماعت !!! .... نه اصلا منظورم این چیزا نیست .... ولی واقعا غصه خوردم وقتی شنیدم که چنین روستایی داریم ..داستان بشاگرد رو که یادتونه ... از قرار معلوم از این روستاها باید زیاد داشته باشیم ....اونم کی ؟ بعد از 30 سال پیروزی انقلاب .... دلم از این چیزا می سوزه ... وگرنه همه مسلمونیم و هیچکس بدش نمی یاد جایی که مسلمون توشه تمیز باشه ..من حتی برای غیر مسلموناش هم دلم می سوزه ..این مردم بدبخت آفریقا رو که می بینم ، دلم ریش میشه .... به امید روزی که در جهان هیچ فقیری نباشه ....
    سلام به خانم معلمی که دغدغه ایرانی بزرگ و جهانی و البته در اولویت دیگر پسوندها ،اسلامی رو داره
    راستش موضوع مطرح شده زیاد خوشایند نبود ولی چون از نگاشته های خانم معلم شیعه مسلکمون هست و بر نقد دوستان و البته شاگردای کمتری چون بنده خرده نمیگیرید مخالفت خودمو با مخالفت کلی با ساخت بیمارستان اعلام میکنم
    خانم معلم ما معتقدیم بر جامعه واحد اسلامی فرا مرزی و اینکه یه کمی و در حد توان به بچه مسلمونای دیگه کمک کنیم بد که نیست بلکه وظیفه شرعی است و یه تمرینه برای پذیرش جهانی بدون مرز و فاضله.
    و انتظار ظهور و دعای فرجی که هست کلا برای رسیدن موعودی است تا جهان را از بدی ها خلاص کنه نه اینکه من و ما و ایرانی جماعت و گروه خاص...
    هر آنچه که انجام میشود برای دستیابی به امتی واحد است نه ملتی واحد .
    ببخشید اگه بیراه میگم لطفا شما راهنمایی بفرمایید
    یاعلی
    پاسخ:
    مسئله من چیز دیگه ایه .... برای جناب صنوبری توضیح دادم ....
    خب خانوم!،
    ما دروغ نمیگم،تازه از خودتون یاد گرفتیم،
    ما عید رو به کار پیش دستی گذاشتن و خوابیدن و ظرف شستن مشغول بودیم!

    نمی دانم چند بار ماسوله رفته اید،اما واقعاً بعضی خانه هایش نوستالژیک است،یعنی خیلی.
    بیمارستان که خوب است،حالا چهار تا چراغ آوردیم منزل یکی هم می بریم برای همسایه...
    پاسخ:
    از بابت چراغ هم خودشون دعات میکنن !!! ... به هر شکل ممنون چقدر مهربونی ، مثل ٍ .....!!!
    سلام و عرض ارادت و اجازه جسارت
    من فکر می کنم اون ضرب المثل اتفاقا کاملا درسته ولی می شه یه جور دیگه نگاه کرد از یه نظر مثل نظر آقای "من" اونجا هم می شه خونه ما باشه چنان که بعضی مثلا می گن اصلا کمک به فلسطین و... حفظ منافع ماست در برابر اسرائیل (این یه خورده تاجرانه ست )
    اما من می گم مشکل ما که اصلا کمبود چراغ نیست . مشکل ما عدم مدیریت و مسولین ناکارامده (حالا از دزدا بگذریم) که نمی دونن چراغها رو چه جور تقسیم کنن برای همین همیشه کم می یارن . مثلا یه خانواده رو در نظر بگیرید که که با وجود درآمد خوب خرج نمی کنن و .. . حالا می شه بهشون گفت مهمونی نرو کادو نخر فلان کارو نکن بالاخره یه وجهه ای آبرویی حتی منافعی اگر هم نرن و کادو ندن بازم یا چراغها رو می شکونن یا گم می کنن
    ایران هم همین طوره به جای این که گیر بدیم چرا اونجا ساختین چرا اونجا دادین بگیم چرا مهندست مهندس نیست چرا کار نماینده هات شده این چمد روزه فقط تعریف از صدا سیما . البته اگه بذارن
    پاسخ:
    ممنون از حضورت ...چرا وبلاگ نمیزنی ؟ !!!
    سلام به همه همکاران خوبم
    اگر اهل انتقاد هستید
    اگر به کارتان عشق می ورزید
    اگراهل درد ودل هستید
    واگر افتخار میدهید
    به وبلاگ جدید من مراجعه کنید:
    sedayeshoma.blogfa.com
    پاسخ:
    سلام .... چشم همکار
    ممنون
    در جواب جناب ساعی
    اتفاقا ضرب المثل خیلی درستیه
    از آقای قرائتی شنیدم یه وقتی حضرت پیامبر (ص) برای کسی نماز میت خوندند بعد پرسیدند خوب این چی داشته کی بوده چند تا بچه داشته؟ جواب دادند دارایی داشته ولی همه رو در راه خدا خرج کرده . حضرت فرمودند : اگر می دانستم براش نماز نمی خوندم نباید بچه هاش رو رها می کرد
    حالا هم بحث ما اینه که الان شرایط پیچیده است و علاوه بر این اگر واقعا مشکلات اقتصادی ما به خاطر این کمکها بود و بدون اون مشکلی نبود شاید باید همین کارو می کردیم مگر اینکه به قول شما این فرهنگ ایثار کاملا تفهیم شده باشه
    ولی مساله اینه که شرایط الان خیلی پیچیده تره و معادلات هزاران مجهولی
    پاسخ:
    سلام توضیح کامل تر رو در کامنت " عرفه " بخونید شاید قانع بشید .

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    تجدید کد امنیتی