تنهاترین تنها ...... :: گاه نوشت یک خانم معلم

  گاه نوشت یک خانم معلم


تنهاترین تنها ......

خانم معلم | شنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۸۹، ۰۱:۲۲ ق.ظ | ۱۷ نظر

 

دکتر  علی  شریعتی     معلم  شــــهید  ما

جان به کفش نهاده او      الله الله چه همتی

آغاز بیــــــــداری        ضد  استعــــماری

زنده   باد   یاد  او        یاد  او ،   نام  او

این سرودیه که سال 57 موقع انقلاب می خوندیم .......همون موقع که برعلیه شاه راهپیمایی میکردیم ،

هیچ وقت یادم نمیره که درنوجوانی ، شناخت دین و شخصیت های دینی ام رو با کتاب های دکتر شروع کردم .....

علی (ع) رو شناختم با قاسطین ، مارقین و ناکثین ...آنگاه که می گفت :

 گفتم که غیر از هزاران درس که از سخن علی ، عمل علی ، جهاد علی ، اندیشه و احساس علی وزیباییهای لایتناهی روح شگفت علی می توانیم آموخت ، سه درس دیگر نیز هست که بسیار ارجمند است و سخت اموزنده و امروز و همه روز ، زنده و ان :

درسی است که باید از « خاندان علی » اموخت : « خودش به عنوان یک پدر  ، فاطمه به نام یک مادر ، حسین ، یک پسر ، زینب یک دختر » و انچه از ان مجهولتر است ، درسی  که باید از« جبهه دوستان » علی اموخت : ابوذر ، سلمان ، بلال ، میثم ، عمار ، حجر .... و از ان هر دو مجهولتر :

درسی که باید از « جبهه دشمنان » علی  اموخت !

و چه درس بزرگ و عمیق و اگاه کننده ای !

به همان اندازه که دوستان علی ، ما را یاری میدهند تا علی را به درستی بشناسیم ، دشمنان علی نیز در این راه ، آموزنده اند . چهره های پلید اینان است که نقش بزرگی داشته اند تا چهره پاک علی ، در تاریخ نمودار گردد .

و این است که سیاهی سپیدی را جلوه میدهد و شب ، روشنایی را و زمستان آتش را و جاهلیت اسلام را .

و این است که توحید را کسی می تواند فهمید که بداند شرک چیست .

 

و فاطمه را شناختم با « فاطمه فاطمه است » آنگاه که گفت :

خواستم بگویم که :

فاطمه دختر محمد (ص) است .

دیدم که فاطمه نیست .

خواستم بگویم که :

فاطمه همسر علی است .

دیدم که فاطمه نیست .

خواستم بگویم که :

فاطمه مادر حسنین است ،

دیدم که فاطمه نیست .

خواستم بگویم که :

فاطمه مادر زینب است .

باز دیدم که فاطمه نیست .

نه ، اینها همه هست و این همه فاطمه نیست .

فاطمه ، فاطمه است .

اوست که در" تشیع سرخ " چنین می گوید :

شیعه – که نماینده طبقه ی ستمدیده و عدالتخواه در نظام خلافت بود – در این خانه ، هر چه را و هر که را می خواست می یافت ،

برای او فاطمه ، وارث پیامبر ، مظهر " حق مظلوم " ودر عین حال نخستین " اعتراض " و تجسم نیرومند و صریح " داد خواهی " که شعار ملتهای محکوم و طبقات مظلوم در نظام حاکم بود .

و علی ، مظهر " عدل مظلوم " ! تجسم پر شکوه حقیقتی که در رژیم های ضد انسانی قربانی شد و در مذهب رسمی حاکمان کتمان .

و حسن ، مظهر اخرین مقاومت پایگاه " اسلام امامت " ، در برابر اولین پایگاه " اسلام حکومت ،

و حسین ، شاهد همه ی شهیدان ظلم در تاریخ ، وارث همه ی پیشوایان آزادی و برابری و حق طلبی از ادم تا خودش ، تا همیشه ، رسول شهادت ، مظهر خون انقلاب . و بالخره زینب ،

شاهد همه ی اسیران بی دفاع در نظام جلادان ، پیامبر پس از شهادت ، مظهر پیام انقلاب !

و در مکتب علی ، شیعه به عنوان تجسم درد ها و آرزوهای توده های مظلوم و اگاه و عاصی بر جبر حاکم ، اساسی ترین  شعار های خود را می یافت :

برای رهایی از " ولایت جور " :

ولایت علی !

برای زدن داغ باطله و مهر کفر و غصب بر جبین خلافت :

" امامت " !

و برای واژ گون کردن نظام تضاد و تبعیض مالکیت :

" عدالت "

و برای " اعتراض به وضع موجود " ، که حکومت  و روحانیت و اشرافیت حاکم ، با فتح ها و غنیمت ها و مسجد سازی ها و جماعت ها و مدرسه ها و نذر ها و وقف ها و خیرات و مبرات و تعظیم شعائر و انجام مراسم ، می کوشیدند تا همه چیز را طبق مشیت بالغه ی خدا و شرع و رضای خدا و خلق نشان دهند :

اصل " انتظار "!

و برای ایجاد مرکزیت در نهضت :

" مرجعیت "  ،

و برای تشکیل نیروها و نظم و دیسیپلین و تعیین جهت :

" تقلید "

و برای داشتن یک رهبری مسئول :

" نیابت امام "

او از تشیع گفته است که درد دین دارد ، از فلسفه ی تاریخ ، از جامعه شناسی ، از انتظار ، از سیاست از هنر و از یاران پیامبر وعلی ، از ابوذر و سلمان و از حسین و زینب گفته است . گفته هایی که بر دل مینشیند ....

او داستان هبوط را آنچنان به تصویر کشیده که عشق الهی را به بنده اش کاملا می توان حس نمود ... 

گرچه بسیاری دکترشریعتی را مورد نکوهش قرار داده اند اما امام ، از ایشان به نیکی یاد کرده اند چرا که بین خسروی و شریعتی تفاوت قائل بودند و می گفتند شریعتی دلش برای اسلام می سوزد .

دکتر رحیم پور ازغدی در باره دکتر گفته اند :

ساواک ، دکتر شریعتی را تئوریسین شاخه دانشگاهی خط خمینی می دانست. آن زمان که در رساله ها حتی جرات نمی کردند نام امام خمینی را بیاورند و به اختصار « خ » می نوشتند دکتر شریعتی اعلام کرد که مقلد امام خمینی است.

متن کامل را اینجا بخوانید .

برای دیدن سایر دیدگاهها اینجا را بخوانید .

و او تنهاترین تنهاست ... چون هیچ  گروهی نتوانست او را از ان خود نماید و علی تنها بود و تنها مرد .

روحش شاد .

  • خانم معلم

نظرات (۱۷)

  • ناصر عزیزخانی
  • سلام
    الهی همیشه بهاری باشی
    پاسخ:
    ممنون .....
    روحش شاد
  • سید محمد حسین
  • خانم اجازه ...

    مطلبتون یه کم گنگه . یه جایی از علی گفتید . منظورتون امام علی (ع) است . و جای دیگه اسم علی را آوردید و منطورتون ، دکتر است ...

    گیج شدم ...

    ااا... خانم معلم ببخشید سلام یادم رفت .

    سلام و عرض ادب .
    پاسخ:
    ممنون تصحیح می کنم ... ولی درست متوجه شدید ....
    سلام خانم معلم
    این روزها داشتم بکوب کتابای رضا امیرخانی را می خواندم . ارمیا و ناصر ارمنی را خواندم و در حال حاضر کتاب از به را گرفته ام.ارمیا را خیلی دوست داشتم . به اندازه ی " من او"
    یک بار آمدم برایت پیام بگذارم ، قسمت نظرات باز نشد.
    به یادتان بودم .تابستان خوبی داشته باشید
    پاسخ:
    ما که هنوز مدرسه ایم و تابستون هم !! ..... شهریور که کامل .... دعا بفرمایید زودتر بازنشسته بشم ....
    راستی از شعرهای شریعتی خیلی خوشم می آید به خصوص آن نوشته ی " زن عشق می کارد و کینه درو می کند"
    خیلی است که یک مرد این قدر زیبا در مورد یک زن صحبت کندروحش شاد
    پاسخ:
    زمان ما شعر های دکتر کتاب نشده بودن .... این شعرها این اواخر اومده بیرون ....ما دکتر رو با فاطمه فاطمه است .... علی تنهاست ....پدر مادر ما متهمیم .... تشیع سرخ .... تشیع علوی ، تشیع صفوی و کتابهایی در زمینه تاریخ و جامعه شناسی و دینی شناختیم ....البته دفتر سبز دکتر رو خریدم و دارم منتها بوی دکتر رو از توی همون کتابها حس میکنم ....
    سلام خانووووووووووووم معلم جونم

    اولین کتابی که از دکتر شریعتی خوندم کتاب
    "آری اینچنین بود برادر"ش بود
    و بعد پدر مادر ما متهمیم

    فکر میکنم کمتر متفکری توی ایران مثل ایشون باشه که روی همه قشر آدم رو ی تفکرشون چنین عمیق تاثیر بذاره
    حتا اگر دنباله رو تفکراتشون هم نباشن جهت گیری هایی حتما کردن

    روحش شاد.

    خدا همه ی معلمینمون رو که باعث پیشرفت
    و بالابردن فکرمون میشن برامون نگه داره
    پاسخ:
    و الهی آمین ...
    سلام خانم معلم یاد شهید شریعتی گرامی باد من تقریبا خیلی میخواندم مطالبش را خیلی افکار و فکرهای عالی و باز و خوبی داشت خیلی خوب کسی که شاید مثل او کسی نتواند بیاید یادش گرامی
    پاسخ:
    یادش گرامی .....
  • پابــرهنگان
  • خدا رحمت ش کنه. کتاب هاش برای نسل امروز خیلی به درد بخوره. مخوصا کتاب شهادت و پدر مادر ما متهمیم. البته من همه کتاب هاش رو نخوندم. ولی فکر می کنم خوندن کتاب هاش نیازمند داشتن استاد است. چون خیلی از مصالب ش به لحظ روشی و معرفتی دارای اشکال است.
    پاسخ:
    اما به هر شکل انسان بزرگ و درد آشنایی بود خدا رحمتش کنه .......
    سلام
    درباره این پستتون هیچ نظری ندارم
    چون تا حالا هیچی ازشون نخوندم
    پس بهتره چیزی نگم.
  • مهدی (دونبش)
  • خدا رحمتشون کنه.
    درباره ایشون ضد و نقیض زیاد میگن (البته درباره کی نمیگن)
    اما به نظر من اگر هر کسی رو به اندازه خودش قبول داشته باشیم دچار این ضد و نقیضها نمیشیم
    شریعتی استاد دانشگاه ی با شور و شعور انقلابی بود و بسیار تاثیر گذار
    اگر شریعتی هیچ حرف و کلامی نداشت جز اینکه " فاطمه فاطمه است " می شد شیفته همین یک عبارتش شد
    اما مشکل آنجاست که [متاسفانه] بعضی می خواهند انقدر شریعتی را بالا ببرند که بگویند اسلام شناس بود و اسلامشان را از دیدگاه ایشان بگیرند و در مقابل هم [متاسفانه] برای مقابله با گروه اول عده ای به ایشان تهمتهایی روا می دارند که خلافش در حرفهای شریعتی ثابت می شود.
    از هر چه بگذریم : "فاطمه فاطمه است"

    راستی :
    پیشنهاد میکنم اگر وقت داشتید این پستها رو بخونید (البته ربطی به شریعتی نداره):

    1 - به بهانه کار فرهنگی شانه خالی نکنید

    http://sesakh.persianblog.ir/post/430/

    2- از مجید سوزوکی تا اکبر گنجی

    http://sesakh.persianblog.ir/post/427/

    3- یک روشنگری دیگر

    http://sesakh.persianblog.ir/post/428/
    پاسخ:
    چشم ممنون پستها رو مطالعه میکنم .....
    سلام
    من خیییییییییلی وقته که کتابای دکترشریعتی رو خوندم
    فکر کنم دیگه یادم رفته باشه.
    یه دوستی که اردت خاصی به دکتر داشت میگفت کسایی که عمق کافی از علوم اجتماعی و یا اسلامی نداشته باشن شاید باخوندن کتابای دکتر شریعتی به کفر هم برسن.
    من زیاد نخوندمشون . جسته و گریخته از اینور و اونور خوندم
    گاهی هم بعضی از کلمات قصار دکتر تو همین نت به چشم میخوره.
    راستشو بخوایید خیلی قشنگ نوشته ولی بعضی متون دکتر خالی از یاس نیست.
    البته این نظر منه و خودمو در مقام نقد دکتر شهید نمیدونم .
    روحش شاد.
    چه زیبا خلاصه ای از کتابهای آن مرحوم را در این پست آورده اید ...خدای اورا رحمت کناد اولین کتاب اورا در سال 1356با عنوان پدر مادر ما متهم هستیم را خواندم ...انصافا تا آنزمان هیچ کتابی اینچنین جهت اعتقادی مرا روشن نکرده بود و از شک به یقین رسیدیم ...گفتارهائی چون یاد ویاد آوران و نیز سنت و امامت هنوز هم جوابگوی خیلی از چراهای من در وضعیت فعلی است امیدوارم صدا و سیما جمهوری اسلامی وزارت ارشاد و نیز سازمان تبلیغات اسلامی که بخوبی شخصیت های مذهبی یک محله و منطقه و شهر را به شهروندان معرفی و با تدارک یادواره های پز هزینه این شخصیت های نه چندان شناخته شده و موثر را مطرح وملی و جهانی میکنند !؟ بیش از این جفا بر معلم انقلاب را بر نتابند و بخصوص سیما به پخش یک برنامه کوتاه شبانگاهی بسنده نکند ...که علی شریعتی مسیحای نسل ما و اشرف روشنفکران دینی آنزمان بود ...
    پاسخ:
    من نیز امیدوارم ! ......لینک را امتحان کردم باز می شود . ممنون از توجه تان
  • سه قطره عشق
  • سلام

    میخواستم زندگی کنم راهم را بستند

    ستایش کردم گفتند خرافات است

    عاشق شدم گفتند بهانه است

    خندیدم گفتند دیوانه است

    دنیا را نگه دارید میخواهم پیاده شوم.


    " دکتر شریعتی "

    خداوند روحش را غرق رحمت کند.



    پاسخ:
    فقط دقت داشته باشید این مطالب برای آن زمان گفته شده و دوره ای را که ایشان در آن تنفس میکردند فراموش نشود ...
    سلام

    فکر می کنم شریعتی نوعی دینداری تاجرانه رو به چالش طلبید و به دنبال دینداری عاشقانه بود ... فکر نمی کنم خطای چنین کسی انقدر بزرگ باشه که کسی رو به کفر بکشه ...همین نگاه عاشقانه ست که باعث میشه خودش وصیت کنه که مطالبش مورد بازنگری و اصلاح قرار بگیره.......
    اولین بار معلم فیزیکمان مرا با شریعتی آشنا کرد..با "علی" اش...شاید بشه گفت تمام آثارش را خوانده ام
    پاسخ:
    ممنون از حضورتون ..... منم موافقم که نوشته هاش نمی تونه کسی رو به کفر بکشه ....شاید نوشته هاش خیلی متند نباشه ولی نوع نگاهش طوریه که انسان رو به دین علاقمند می کنه و می باله به داشتن چنین الگوهای انسانی دین اش.
    سلام خانوم
    اعصابم به اندازه ی تمام مدت تشنج این چند وقته متشنجه
    روانم بهم ریخته
    اصلا تمرکزم رفت

    "داداش دوستم تصادف کرد و مرد"
    از بچگیش تا همین اواخر جلو چشمون بود. بزرگ شدنشو میدیدیم
    خدا هنوز قیافه اش جلو چشممه

    اصلا باورم نمیشه.
    نمیدونم باید برم با چی رو برو شم

    اصلا نمیتونم برم قیافه ی ندا رو ببینم
    سه ماه بود که داداشش رو ندیده بود یهو اومد با جنازه ی بچه 18 ساله ی خونشون
    رو برو شد.
    دارم دیوونه میشم
    اصلا چهره ی حجت نمیره از جلو چشمم.

    وای مادرش چی می کشه...!
    پاسخ:
    سخته ...ولی جز صبر کاری نمیشه کرد .....
    روحش شاد ...
    سلاااام و تشکر
    نوشتارتون برام خاطرات اونروزها رو زنده کرد

    حرف ها حرف های منم هست

    یا علی

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    تجدید کد امنیتی