چشمه ی عشق :: گاه نوشت یک خانم معلم

  گاه نوشت یک خانم معلم


چشمه ی عشق

خانم معلم | جمعه, ۶ اسفند ۱۳۸۹، ۱۲:۰۴ ق.ظ | ۱۸ نظر

 

 

من همان دم که وضو ساختم از چشمه ی عشق

چار تکــــــبیر زدم یکـــــسره بر هر چه که هســـت

 

مهدی جان ،

اینها یارانت ... اینها آبرویت ...

من،کمترین ...

من ،بی ارزشترین ...

                                 نه به خاطر من و مایی اینچنین ...

                                            تو را به حق اینانی که دوستشان داری ،

                                                                                          بیــــــــــــــــا !

 

  • خانم معلم

نظرات (۱۸)

سلام خانم معلم
خیلی اهنگ قشنگی است
سلام

منم میگم آهنگ وبتون قشنگه ! دارم گوشش میدم ! آرامش بخشه !

می آید ... بالاخره می آید ...

چقدر راحت و قشنگ میشه با امام زمان حرف زد ! من که هیچ وقت این کار رو نکردم !
سلام ، رهبر عزیز حضرت آیت الله خامنه‌ای فرمودند آزادی سخن و تظاهرات برای مصر ییها و تونسیها و همچنین مردم لیبی حلال است ، فقط می‌خواهم بپرسم آیا این آزادی فقط برای سنی هاست یا برای شیعیان هم هست ؟ چیزی که خیلی واضح است اینکه کشتن مسلمآنانی‌ که فقط آزادی حقیقی میخواهند دوباره مد شده ، چه در خارج و چه در مملکت خودمآن.
و چشم آینه ها انگار بدون تو زنگاریست
تو ای حضور اهورایی!به یک تبسم بارانی......
بیا و جام مرا پر کن!کنون که لحظه سرشاریست..........

سلام
  • روح موروثی!
  • زندگی زیباست، اما شهادت از آن زیباتر است؛

    سلامت تن زیباست، اما پرنده‌ی عشق، تن را قفسی می‌بیند که در باغ نهاده باشند ، و مگر نه آنکه گردن‌ها را باریک آفریده‌اند، تا در مقتل کربلای عشق، آسانتر بریده شوند

    ای شهید ، ای آنکه بر کرانه‌ی ازلی و ابدی وجود بر نشسته‌ای، دستی برآر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز، از این منجلاب بیرون کش


    "شهید سید مرتضی آوینی"
    اگه گفتی این چار تبریک چیه که حاقظ میگه؟
    چرا 4تکبیر
    نه به خاطر ما بلگه به خاطر خدا بیا
    سلام


  • دستی در آسمان
  • سلام. خوبید خانوم ؟؟
    الا که راز خدایی ، خدا کند که بیایی



    تو نور غیب نمایی ، خدا کند که بیایی



    شب فراق تو جانا خدا کند به سرآید



    سرآید و تو برآیی ، خدا کند که بیایی



    دمی که بی تو سر آید خدا کند که نیاید



    الا که هستی مایی ، خدا کند که بیایی



    با شمایم
    ای آدمهای شیشه ای!
    من در حسرت یک تبسم صمیمی مانده ام.
    ای کوچه های گِلی رؤیا
    آیا گام های دیروز کودکی ام را،
    با شادی به من باز می گردانید؟
    با شماهایم ای اسطوره های قصر ماتم !!!
  • بازماندگان
  • سلام خانم معلم عزیزوبزرگوار

    ازحضورتان سپاسگزلرم.انشاالله موفق وسربلندباشید.شعربالای خط خودم نوشتم

    امابازهم نقدنکردی.همیشه زنده باشیدوسرافراز

    در زمینی که ضمیر من و توست

    از نخستین دیدار.

    هر سخن . هر رفتار.

    دانه هایی است که می‌افشانیم.

    برگ و باری استکه می‌رویانیم .

    آب و خورشید و نسیمش مهر است.

    گر بدان گونه که بایست به بار آید.

    زندگی را به دل انگیزترین چهره بیآراید.

    آنچنان با تو در آمیزد که این روح لطیف.

    که تمنای وجودت همه او باشد و بس

    بی‌نیازت سازد. از همه چیز و همه کس.

    زندگی گرمی دلهای به هم پیوسته است

    تا در آن دوست نباشد. همه درها بسته است.

    در ضمیرت اگر این گل ندمیده است هنوز.

    منتظرحضورسبزتان هستم...........یاعلی
    پاسخ:
    نمیدونستم ...چشم می نویسم ...
    سلام
    خسته نباشید
    شاید به خاطه همانها است که نمی اید
    چه انکه از عشق بازی با انها لذتی می برد
    که با هی چیز هیچ چیز عوضش نمی کند
    کاش ما هم سعی می کردیم مثل انها باشیم
    کاش
  • کــولــه پشــتی
  • آقا امیر المومنین علی " علیه‏السلام " می فرمایند :


    لا تَقْسِروا اَوْلادَکُمْ عَلى آدابِکُم ، فَاِنَّهُمْ مَخْلوقونَ لِزَمانٍ غَیْرِ زَمانِکُم؛


    آداب و رسوم خود را به فرزندانتان تحمیل نکنید، زیرا آنان براى زمانى غیر از زمان شما

    آفریده شده‏اند .


    " شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید ، ج20، ص267، "


    سلام

    خسته نباشید

    نیستین همشیره!
  • سید محمد حسین
  • سلام ... !
  • سید محمد حسین
  • اللّهم عجّل لولیک الفرج ...

    خداوندا گناهان ما را ببخش و بیامرز ...

    انشاالله همه ی ما را در زمره ی پا در رکابان امام موعود ( عج ) قرار بگیریم .
    سلام دوست گرامی
    استفاده کردم
    با ارزوی موفقیت