درد ِ دل :: گاه نوشت یک خانم معلم

  گاه نوشت یک خانم معلم


درد ِ دل

خانم معلم | سه شنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۰، ۰۶:۵۲ ب.ظ | ۱۱ نظر

 

امام صادق (ع) : هر مسلمانی که نیاز و حاجت مسلمانی را برطرف نماید خدای متعال به او میفرماید : اجر و ثواب تو به عهده من است و به کمتر از بهشت برای تو راضی نخواهم شد. 

بحارالانوار جلد 73 صفحه 312

 

امام حسین علیه‏السلام: اِتَّخِذُوا عِنْدَ الْفُقَراءِ اَیادى فَاِنَّ لَهُمْ دَوْلَةٌ یَوْمَ الْقیامَةِ؛

[با نیکى و کمک به نیازمندان] نزد آنان جایگاهى براى خود بیابید، که آنان روزقیامت مقام و منزلتى دارند. 

 

 

                                               

 

میگفت : پسرش مهندسی عمران میخونه توی دانشگاه سمنان ... شوهرش بعد از 8 سال زندگی ترکش کرده بود و هیچ خرجی نداشت با سه تا بچه . دستش تنگ بود و از کمکهایی که میگرفت بچه ها رو به جایی رسونده بود . میگفت چند روز پیش که پسرش از دانشگاه اومده بود خونه ، هیچی توی خونه نداشت و تنها چیزی که داشت نونی بود که یکی از همسایه ها چند روز پیش براش اورده بود و تو یخچال گذاشته بود ....

 

میگفت : بهم زنگ زدن که بچه هات اگه بزرگ شدن اسباب بازی هاشونو میشه بیاری برای خانواده ای که چند تا بچه داره ولی یک دونه اسباب بازی ندارن ؟ ... گفت منم به بچه هام گفتم همه ی اسباب بازی هاتونو جمع کنید. اونام گوش کردن و جز یه ماشین برای پسرم و یه عروسک برای دخترم باقی رو بردم برای اون بچه ها ...

 

میگفت : هوا خیلی گرمه ، گرما امونمون رو بریده ، کولر داریم  ولی پول برق انقدر زیاد میاد که با این پول کارگری از عهده خرج و مخارجش بر نمی یایم ، پسرم در یخچال رو باز میکنه کمی خنک بشه ، توی یخچالمون که چیزی نیست برای خنک شدن حداقل بچه که خنک میشه ...

 

میگفت : دخترم رو زود شوهر دادم که خرجی مون کم بشه ، شوهرش مرد و با یه بچه برگشت پیش خودم . دومی رو شوهر دادم نساخت با شوهرش چون خیلی پیر بود و اونم برگشته پیشم ، با این اوضاع خراب کار ، با شوهری که کارگر فصلیه ، چطور اینا رو سیر کنم ...

  

میگفت : ماه رمضون خیلی خوبه ، اقلا وعده ی غذایی میشه دو بار ،خودش جای شکرش باقیه ، یه وعده کمتر ...

 

میگفت : دو تا اتاق داریم تو در تو ، بینشون دیوار کشیدم یه اتاق رو اجاره میدم ، یکی دیگه رو خودم و دو تا بچه ام زندگی میکنیم . دختر بزرگترم رو گذاشتم پیش مادر بزرگش که هم تنها نباشه و هم کمکش باشه و هم ...یه دونه تخم مرغ رو نیمرو میکنم و نصف رو به این میدم و نصف رو به اون و بهشون میگم من خوردم گرسنه ام نیست ...

  

میگفت : پدرش گذاشت رفت . من موندم و این دختر . از عراق فرستادنمون ایران . اینجا کسی رو ندارم . اونجا هم، دیگه کسی رو ندارم . اتاقی اجاره کردم که آبش فشار نداره ، خونه ای کار میکردم که الان صاحبش رفته خارج و من درآمدی ندارم . گاهی شبا نون هم توی خونه نیست که بخوریم . اگه کاری بهم بدن و از اون پول بتونم یه مدت رو بگذرونم وگرنه ....

 

میدونم که شما هم با این « میگفت : » ها آشنایی دارین . میدونم شما هم زیاد شنیدین ولی ،  شنیدن کی بود مانند دیدن .

 میدونم که اگه ببینین باورتون میشه که چطوری توی یه اتاق 9 متری 8 نفر زندگی میکنن ... میدونم که اگه ببینین باورتون میشه که از سر ِ نداری بچه ی خوبِ خونه از گرسنگی جلوی چشم مادرش جوون داد..خونه ای که تنها بچه ی سالمش همون بود که رفت و دو تا عقب مونده رو گذاشت رو دست مادر علیلش . ولی چطوری این همه آدم رو ببریم که ببینن وباور کنن ؟

این اتفاقها فکر نکنین توی روستاهای دور از تهران اتفاق می افته ، نه ، همین پایین شهرتون ، تو شهر ری و یا کمی اون ورتر توی پاکدشت ...

میدونم که سر ِ سفره ی افطارتون حداقل نون و پنیر و کره ای هست ، ولی باور کنید خانه هایی هستن که داشتن نون براشون حسرته ، یعنی خوردن یه دلِ سیر نون ، وگرنه یک دونه نون رو میبرن توی خونه اما کی بخوره کی ببینه ...

خدا هیچ مردی رو شرمنده ی زن وبچه اش نکنه ، فکر نکنین که فقط ایتام مشکل دارن ، خانواده هایی هستن که با وجود داشتن مردی بالای سر ، اما محتاج نون شب هستند .

نمیدونم باید چکار کرد ، نمیتونیم بگیم فقط دولت باید رسیدگی کنه ، مگه مسلمون نیستیم ؟ ... مگه سیره ی پیامبر و ائمه این نیست که اگه همسایه تون گرسنه است ، نمیتونی سرت رو به راحتی روی بالش بزاری و بخوابی ؟

نمیدونم باید چکار کرد ، خیلی درد داره ، خیلی ...گاه ندونستن خیلی بهتر از دونستنه ، گاه حساب میکنیم واای من میخوام برم برای بچه ام لباس بخرم و چراغی که به خانه رواست  ... من نمیتونم کمک کنم .بابا نگفتیم که کل مخارج خانواده یک خانواده رو پرداخت کن ، اندازه یه وعده ی غذایی که از عهده مون بر میاد . فکر کنید اگه هر کسی یه بار از یکی از چیزهای مورد علاقه اش بزنه و پول اونو بده برای نیازمندان ، چقدر جمع میشه ، گرچه اینا حکم ماهی دادن رو داره و نه ماهگیری یاد دادن رو اما چاره چیه ؟

جوجه گنجشکها رو دیدین منتظر مادر چطوری دهانشون رو باز میکنن که مادر غذایی بهشون بده ؟ ...

شما بگید چکار کنیم ؟!

 

 

 

 

 

 

 

  • خانم معلم

نظرات (۱۱)

خدایا
یاری کن
شرمنده این دردها نباشم
و لقلقه ی زبانم نشود
این ایام ... اللهم اشبع کل جائع
که حق ِ این سطر را فقط ...
داشتم فکر می کردم اگه بشه همین کاری که از ماه رمضان پارسال شروع کردید رو ادامه بدیم خودش برای خودش کاریه ! البته اگه همه یا اکثریت در حد توانشون سر حرفشون بمونن ! این طوری مثلن میشه هر ماه با مبلغی که جمع میشه نیاز چند خانواده رو تامین کرد ! حتی در حد همون غذا یا اسباب بازی یا هر چی ! بالاخره خودش یه قدمه برای کمک ! یا به قول شما واقعا میشه از پول لباسی که می خوایم بخریم بگذریم و کنار بزاریم برای کمک ! ..... دعا کردن هم همین طور ! اگه حداقل برای همدیگه و برای همه دعا کنیم هم یه کاری کردیم ! ..... اما انگار آدما هر چی خدا بیشتر بهشون میده شکر کردن و فکر بقیه بودناشون کمتر میشه ! بعضی وقتا فکر میکنم نده بهتره ! ..... مشکل اینه که اول خودمونیم بعد دیگران ! اینو باید درست کرد ! .....
سلام خانم معلم گرامی
خداقوت
متاسفانه این می گفت ها در مملکت ما الا ماشاالله فراوونه
ماه رمضونه و افطاری دادن صوابه. بروید ببینید چه کسانی پای سفره های افطار نشسته اند. ایا فقیری هم در کنار این سفره ها یافت می شود؟
پاسخ:
بگذریم دلم خیلی خونه جناب کاووسی ، خیلی .
ـ سلام آقا! ببخشید میخواستم بپرسم این داروها واسه چه بیماری ایه؟

ـ مگه برای خودتون نیست خانم؟

زن از همین سؤال می ترسید؛ مانده بود چه جوابی بدهد! بگوید به شما ربطی ندارد؟! یا بگوید اینها را از لای آشغالهای همسایه مان برداشته ام؟

« محمد مبینی »
سلام طاعاتتون قبول
یک پیشنهاد دارم برای این کار
شما تخمین هزینه بزنید که بطور مثال برای این خانواده ها درکل ماهی چه مبلغی فقط برای خوراکشون لازمه؟
بعد بصورت ساماندهی شده از همون چند نفری که ثابت هستند کمک گرفته و کسری موجودی را از طریق سایت اعلام کنید این طور اگر باشد میشود مثلا با نفری 10 هزار تومان مشکل حل شود
اینکه شما به صورت مستمر اعلام کنید انگیزه ها ان شا الله بیشتر شده و کسانی که کمک کردند میدانند این مبلغ صرف چه کاری شده تبلیغ میشود ان شا الله ازین خواب غفلت بیدار میشویم

این هم که میگویم برای خوراک چون ضروری ترین نیاز است ان شا الله با افزایش کمک ها دیگر نیازهاهم جواب داده میشود

التماس دعا
یا علی
پاسخ:
ولی چشم مات قریبا 15 خانوار تحت پوشش داریم و حداقل خوراک برای یک خانواده 5 نفری در نظر بگیرید چقدر می شود چیزی که ما با حدود 40 تومان برایشان تهیه کردیم غذای دو روزشان را تامین میکند . حساب کنید جقدر کمک لازم است ؟ !!
سلام

سحرتون بخیروخدایی
اومدم تشکرکنم ازدعاهایی که ازلحظه ماشدنمون درحقمون شده
ازانرژی مثبت هایی که برامون فرستادین
خیلی خوشحال شدم وقتی این حرف روشنیدم
ایشالله به حق این ماه خود خدا اونجاکه لازمه هواتونو داشته باشه
بازم دعامون کنید
پاسخ:
خدا هوای همه مونو اون ور و این ور داشته باشه انشا الله ...


سلام .
پاسخ:
ببخشید من هنوز نرسیدم چیزی بنویسم ، راستش فکر کردنم نمی یاد ):
سلام بر دل دریایی ات...
دل می برد این صوت وبت...
وقتی ارتباط مشترکی، با شبکه آسمان قطع شد ...
دیگر ارتباط با هیچ جایی نه به کارش می آید ...

و نه به دردش می خورد ... پس باز هم لطفا فقط خودت در دسترس باش ...

که اگر هندسه ی گیتی را به هم به ما بیاموزی و

صد گنج نهان هم به ما ببخشی...

باز هم بی تو، به هیچ کارمان نیاید تمام چراغ های روشن دنیا؛

وقتی نوری نیست که در آن غرق گردیم...
پاسخ:
التماس دعا
  • ...به جای خودم
  • من همیشه میگفتم این آدما تو همه شهر ها هستن...بهتره کمک ها مال همون شهر باشه...اما حالا میبینم که ما چنین آدمایی رو اگر هم هستن تو اراک ندیدیم...و شاید نبینیم...

    الان واجبه کمک کردن به اینا....

    به همین شماره حساب بریزم خانم معلم؟

    خدا خیرتون بده انشالله...
    پاسخ:
    این شماره حساب هست ، اما اگر در نزدیکی خودتون مستحقی رو سراغ داری اون واجب تره ...
  • چه بگویم؟....
  • سلام.
    این گنجشک ها من را یاد.....
    خسته می شویم از اینکه هستیم...
    روزگار بهمان خوش گذشته....
    خ د ا...
    چشمانمان....
    من چرا امروز این طوری شدم؟....
    خدا از سر سهل انگاری هایمان بگذرد...
    الهی...
    خدا نگه دار تان....
    پاسخ:
    در پناه حق باشید .
    سلام خانم معلم....
    چه خوبه که هنوز آدمایی هستن که بقیه رو فراموش نکردن....
    اگه اجازه بدین لینکتون کنم.....
    تا بقیه هم مطلع شوند.....
    پاسخ:
    التماس دعا .

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    تجدید کد امنیتی