روضه ی شلمچه :: گاه نوشت یک خانم معلم

  گاه نوشت یک خانم معلم


روضه ی شلمچه

خانم معلم | پنجشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۶:۱۸ ب.ظ | ۱۴ نظر

نمایشگاه کتاب که بودم رفتم غرفه ی روایت فتح ... طرح روی جلد و عنوان کتاب ، توجهم رو جلب کرد ... رفتم کتاب رو برداشتم هنوز باز نکرده بودم که فروشنده ای که اونجا ایستاده بود شروع کرد به خوندن :

گلای حضرت زهرا ،

همشون سرشار رنجن

همشون سیراب ِ جام ِ

غم کربلای پنجن

 

همه خسته همه خاکی ،

همه تشنه ی پریدن

چش به راه آسمون و

منتظر برا رسیدن

 

حتی لیلی حتی مجنون

این جوری عاشق نبودن

خیلی هاشونو میدید

هنوزم بالغ نبودن

 

بر و بچه های گردان ،

اون شبو فرصت گرفتن

دلاشونو گرفته بود و

دوباره هیئت گرفتن

به اینجا که رسید دیگه نخوند ، گفتم شعرش از شماست ؟ گفت نه ، شاعرش گفته اونایی که تو شلمچه شهید شدند خیلی هاشون گمنامند ، منم مث اونا ...

کتاب رو دیگه باز نکردم ، همون چند بیت دیگه اجازه ی تردید نمیداد ، خریدمش ... اومدم خونه و بعد نماز ، هوس کردم همونجا سر ِ سجاده بخونمش ، دیدم نوشته هر وقت دلت گرفت بخونش ، هر وقت حالی داشتی بخونش و خوندم و اشک ریختم ، روضه ایه برای خودش ...

داستان عاشقای " حضرت زهرا " سلام الله علیها ، داستان ِ عملیات کربلای پنج ، روایت عاشقی ، روایت دعوا بر سرِ سر بند یا زهرا ، داستان تشنگی ها ، داستان ِ زجر کشیدن ها ، داستان ِ بغض کردن ها ، منتظر موندن ها ، روی مین رفتن ها ، فدایی شدن ها ، آسمونی شدن ها ...

اگه نمایشگاه نرفتید ، برای خریدن این کتاب هم که شده برید ، انتشاراتش توی بابله ... خدا حفظ کنه شاعرشو ، اول کتاب میگه :" سن و سالم نذاشت جنگ رو درک کنم . این پاره نوشته ها هم همش از شنیده هاست . من متحیرم که شهدا این همه بزرگی رو از کجا یاد گرفتن ! ؟ "...

برای روزهای دلتنگی ، برای روزهایی که از این دنیا و مردمش ، از خودت  آزرده شدی ، از بی وفایی ها، فراموشی ها ، دنیا زدگی ها ... میتونی بری سراغش و بخونیش ..مخصوصا اونایی که سن شون اجازه میده اون روزها رو بیاد بیارن ، مطمئنم اونایی که بودن و جبهه رو دیدن و الان به سختی دارن زندگی رو پیش میبرن ، این کتاب یه روضه ی واقعی میشه براشون ...

آخرش دعا کرده و گفته :

خدایا !

خیلی از جوون مرد های اون روزا ، امروز یا دست ندارن یا پا ، اما بی دست و پا نبودن ، ایستادن و از اعتقادشون دفاع کردن .

موج انفجار ، بدچیزیه ! موجی ، یعنی بعضی وقتا تحمل شنیدن برخورد استکان به نعلبکی رو نداشتن . آره ، موجی اون استکان رو به سمت دیوار پرتاب میکنه و می شکنه ، سر ِ زنش داد می کشه ، دخترش با گریه از اتاق فرار میکنه ، اما به خدا بیشتر از همه خودشه که داغون میشه ،

خدایا ، تو نسبت به همه ی اینا مهربون تر از مادری و من فقط دلم گرفته برای ....

با نفهمی و دل ِ گرفته ام ، رفاقتی میگم ، تنهاشون نذار ، آمین

ا

موسسه فرهنگی هنری حدیث مهتاب

 نشانی : بابل ، چهار سوق ، طبقه ی ۳ مجتمع خاتم الانبیا تلفن  ۲۱۹۵۴۲۰- ۰۱۱۱       ۰۹۱۱۳۱۳۰۴۶۲

  • خانم معلم

نظرات (۱۴)

دارم میان کوچه تو را جار می‌زنم
ای یادگار کهنه‏ مثل‌های سوخته

داری به اوج می‌روی و پیش پای تو
افتاده ‌اند ماه و زحل‌های سوخته ...

«رحیمیان»
خوش به حال شاعر اون شعرا ... و خوش به حال خواننده ای که شما باشید ... میگن هرشعر به تعداد خواننده هاش شاعرداره ... راست میگن
سلام عزیز بی تردید
با نفهمی و دل گرفته م میگم خدا .. تنهاشون نذار.. آمین
تکه تکه تکه شدم .. رفتم برا خودم یه شعر بخونمُ برا شما بفرستم ..
پاسخ:
منتظرم ...
ان شا الله در واپسین لحظات بریم عزیز.
این نی نی اگر بزاره!!!!
بسیجی شیر جبهه ها و مظلوم کوچه وخیابانهای شهر ...
سلام

میلاد فرخنده و با سعادت اسوه تمام عیار مکارم و قله رفیع فضائل صدیقه کبری ، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) هفته ی بزرگداشت مقام زن و روز مادر را به شما و همه ی مادران ایران زمین تبریک و تهنیت می گویم.
زیباترین واژه بر لبان آدمی واژه «مادر» است.
پاسخ:
زنده باشید .
  • فرزند کوچیک شما
  • من هم وقتی به غرفه ی روایت رفتم( اگه اشتباه نکنم همین روایت فتح بود دیگه- که کتاب هایی با طراحی جلد صدفی و پلاک رزمندگان ساخته بودند. شاید هم یه غرفه ی دیگه. اما کارش کتاب های دفاع و مقاومت بود.) غرفه داران خیلی خوب، شیوا و جذاب توضیح می دادند. کتابی گرفتم تحت عنوان: بخش دار چهارده ساله/( زندگی و خاطرات شهید مهرداد عزیز اللهی، نوجوان شهید دفاع مقدس)

    این کتاب، روایت های شیرین و تاثر بر انگیزی است از زندگی این شهید. که نامش کمتر به گوش ها خورده.
    وقتی فکر می کنم کاش میشد دل ِ زنگار گرفته رو فروخت و به جاش یه دل ِ جدید خرید یاد شهدا و دل هایی می افتم که خریدارشون خدا بود ...
    الا ای دوست قلبم کربلاییست،دلم تنگ شهیدان خداییست،کجایید ای شهیدانی که گفتید،اطاعت یک سرود کربلاییست
    سلام
    همینجوری حس روضه بهمون دس داد
    ممنون
    سلام
    انشالله فرصت بشه کتاب رو تهیه کنیم. باید جالب باشه.
    پاسخ:
    انشا الله ...
    سلام چه خوب کردید گذاشتید اینو
    نمایشگاه 100تومن کتاب دفاع مقدس خریدیم
    این یکی نبود توشون
    خیلی دنبال همچین محتوایی میگشتم

    محتاج دعاییم..
    پاسخ:
    اگه نخریدینش من متنش رو تایپ میکنم براتون می فرستم ... نقاشی هاش قشنگه ولی بازم جای کار کردن داره ... ولی متنش یه چیز دیگه است ...
    100تومنش دفاع مقدس بود
    150تومن دیگه ش درسی بودو اخلاقی اونا هم تموم شده بود؟!!
    میخریمش حتما حتما
    شما دقت کردی متن منو نخوندینو برام کامنت نذاشتین؟!!
    حالا من هیچی نمیگم دلیل نمیشه که اصلا متوجه نشدم تحویلمون نمیگیریداااا
    پاسخ:
    مبازبش باش ...
    تو این چند سالی که ایترنت دارم تو هر سایتی که سرزدم جز عشق و عاشقی چیزی ندیدم خیلی خوشحالم که سایت به این خوبی رو پیدا کردم بچه ها بیاید یه گروه راه بندازیم و درباره ی شهدا تحقیق و چند تا وبلاگ براشون بسازیم بیاد شهدارو معروف تر از اینی که هستن بکنیم بیاد جمع شیم و اون جوون مردارو به همه بشناسونیم میدونم امثال من تو ،تو ایران هستن ولی کمن بیاید زیادشون کنیم بیاید هم دیگه رو کامل کنیم بیا ید دور هم جمع شیم و نذاریم خون اون مردای بی ادعا پایمال بشه برام پاسخ بذارین ختم کلام بیاید نذاریم مردم شهدارو آرمان اونارو فراموش کنن

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    تجدید کد امنیتی