نامحرم .... :: گاه نوشت یک خانم معلم

  گاه نوشت یک خانم معلم


نامحرم ....

خانم معلم | جمعه, ۲۶ آبان ۱۳۹۱، ۱۲:۰۰ ق.ظ | ۷ نظر



محرّم آمد و مَحرَم نشدم ...


جمعه نوشت : 

آقای من ، 

                

از دور در گوشه ای ایستاده و نظاره گرم . صدای کاروان حسین است که به گوش میرسد . به کربلا رسیده اند ... شما ایشان را می نگرید و من شما را ... دل ِ شما با انهاست و من اشک هایتان را میشمارم . داغ ِ دلتان ، بی تابی تان .....وااااای که چه خواهد شد ، بگویید که چه کنم ؟!


ســلام  من  به  محرم  به  غصه  و غم ِ  مهدی 

به چشم کاسه ی خون و به شال ِ ماتم ِ مهدی 

ســلام ِ من به  محرم  به  خیمه های  قشـنگش 

به  اشک ِ  مهدی  زهرا  و  قصه ی  دل ِ تنگــش 



  • خانم معلم

نظرات (۷)

  • سفیـــد کمــــرنگ
  • سلام خانم معلم
    ایام شهادت حضرت ارباب تسلیت...
    همین که اجازه دادن وارد این ماه بشیم، خودش... چی میگم من درس پس میدم ...
    التماس دعا بانو
    پاسخ:
    محتاج دعای شما بچه های دل پاکم شدید ...
    سلام خانم معلم عزیز،مطالبتونوخیلی دوست دارم،همشونو،خیلی التماس دعا،خوشحال میشم اگرنظرتونوراجع به مطالبم بدونم.
    پاسخ:
    شما لطف دارین ... چشم .
    خانم معلم سلام. وبتان را دوست دارم و گه گاهی سری میزنم. گاهی هم پیامکی میگذاشتم که البته شما التفاتی ننمودید... و بعد از آن دیگر پیامی نگذاشتم و فقط خواندمتان... و با خودم گفتم اجباری نیست در برقراری ارتباط با اینکه حتی گاهی فکر کردم شما مثل همان معلمین دوران دبیرستانمان کمی لطفتان سنگین است که انگار این رسم تمام معلمان این مرز و بوم است...

    دلگیر نشوید مهربان...که ما از مهربانیهای آموزگارانمان هم زیاد دیده ایم و بدی از ما شاگردان شاید حق نشناس است


    وغرض از مزاحمت.مدتی است به وبسایت آقای رضی زاده دسترسی ندارم ، گویا دوستان دوباره حکشان کرده اند.از آنجایی که شما را در وب ایشان میدیدم و در واقع از آنجا بود که شما را پیدا کردم،خواستم اگر اطلاعی از ایشان دارید به من بدهید.
    اگر همین جا هم پیامی بگذارید ممنون میشوم... و اگر هم نه که...اشکالی ندارد.. باز بی پیام مزاحمتان خواهم شد
    پاسخ:
    خدا یارتان باد
    سلام بانو
    کاش این محرم ، محرم شویم ....
    ...
    ...
    این روزها خوب گوش کن!

    خبری در راه است... حواست را جمع کن!

    صدای زنگ کاروانی می آید

    تو هم می شنوی؟
    پاسخ:
    چه روزهایی در پیش است ، چه شبهایی در پیش است ، چه طوفانی در راه است ...
    نا
    محرم
    .
    .
    .
    یاد اون شعر داداش صنوبری افتادم که محرم محرم نوشته بودن و شما هم دوسش داشتین
    ایشالا که محرم تموم نشده "نون" نشدم رو برمیدارید
    این شبا و روزا .. خیلی التماس دعا و گریه
    پاسخ:
    منم التماس دعا و گریه ... خیلی
    ممنونم خانم معلم عزیز.
    امیدوارم پیدایش کنم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    تجدید کد امنیتی