درس دوم - نقش دعا در زندگی تان چیست ؟ :: گاه نوشت یک خانم معلم

  گاه نوشت یک خانم معلم


درس دوم - نقش دعا در زندگی تان چیست ؟

خانم معلم | جمعه, ۱۷ آذر ۱۳۹۱، ۰۱:۱۳ ق.ظ | ۱۱ نظر

با بی حوصلگی از رختخواب بلند شد . 2 ساعت بیشتر نخوابیده بود  . نماز ِ صبح را کاملا خواب آلوده خواند. مقداری از دعای عهد را در حین جمع کردن جانماز و مقداری را در حین رفتن به زیر پتو خواند . باید سر ِ کار میرفت ولی چند دقیقه ای برای یک چرت ِ الکی فرصت داشت .  . 

داخل مترو بود که یادِ دعای عهد افتاد . تازه یادش آمد در چه وضعیتی دعا را خوانده اصلا به یاد نمی آورد که تا به اخرش رسیده بود یا نه ؟ ... 

از اینکه چرا باید این طور دعا بخواند حرصش گرفته بود. اصلا چه اصراری بر خواندن دعا با این وضع داشت ؟ به خودش ، به دعا خواندن هایش ، به با خدا ارتباط برقرار کردنش ، حتی به باورِ عشقش ، امام ِ زمانش ، شک کرده بود . 

یاد سالهای اول ِ خدمتش افتاد .شهرستانی دور . سه جوان ، دور از خانواده در یک اتاق اجاره ای که هم اتاق خواب ، هم آشپزخانه ، هم اتاق مطالعه و هم شاهدی برای روزهای تلخ و شیرین زندگی شان بود ...

در یکی از روزهای سرد زمستان ، گوش درد شدیدی گرفته بود . بیمارستان تشخیص بستری داده  تا با زدن امپول درد را کنترل کنند . اولین باری بود که بستری میشد. به شرط ماندن دوستانش بستری شد! . شب هنگام عذر دوستانش را خواستند. قبول نکرد و به همراهشان به سمت خانه به راه افتاد. شهر سرد سیر بود و باید برای گرفتن وضو به حیاط میرفتند . شبی سرد و سوزناک . با همان حال ، به حیاط رفت و وضو گرفت .با همان درد نماز خواند . هنگام سجده انگار تمام بدنش داخل گوشش فرو میریخت . درد شدیدی داشت . ولی احساس لذت میکرد از اینکه برای خدایش همه چیز را تحمل می کند . شب ِ جمعه بود و باید از زبان امامش با خدایش حرف میزد . دعایش را خواند . گریه هایش را کرد و آرام گرفت .

چقدر لذت داشت حتی داشتن دردی چنین . حس میکرد خدایش خواسته است . باید تحمل میکرد . شکر لازم داشت که آدمی را در این میدید که یا در دام لغزش هایش گرفتار است و یا بر بام نعمت های پروردگارش استوار . یا باید در حال ذکر و توبه و استغفار باشد و یا شکر و حمد و سپاس از این همه نعمتها . پس توفیق شکر به درگاه احدیتش ، شکر دیگری لازم داشت . و اینگونه فکر میکرد تا روزگار گذشت و گذشت ....

حال به سر ِ آن جوان چه آمده که برای خواندن دعای عهدش این چنین ...


و شما دوستان عزیز ،

شما چگونه فکر میکنید ؟

1- عادت کردن به خواندن دعا چقدر تاثیر گذار است ؟ ... 

2- چگونه و چه زمانی دعا میخوانید ؟ ...

3- چه وقت از دعا خواندنتان لذت میبرید ؟ 

4- از خواندن چه دعایی بیشتر لذت میبرید و چرا ؟ ...

5- دعا چه نقشی در زندگی تان ایفا میکند ؟

 

اگر دوست داشتید جواب این سوالات را بدهید . شاید جواب هایتان کمکی برای بقیه هم باشد تا راه را پیدا کنند . یا درد مشترک را بیابند و برای حلش همفکری کنند .

لا اقل پیش خودتان به این سوالات فکر کنید .

  • خانم معلم

نظرات (۱۱)

  • سفید کمرنگ
  • به گریه های بدون صدا دلم تنگ است
    قسم به ندبه ی « آقا بیا» دلم تنگ است
    ستاره می چکد از خلوت شبانه ی من
    به وسعت همه ی گریه ها دلم تنگ است
    شکسته بال و پرم در هوای دلتنگی
    قفس نشین شده ام بی تو تا دلم تنگ است
    تو نیستی متعلق فقط به خوبان که
    شبی به خلوت من هم بیا دلم تنگ است
    به حلقه های ضریح مجعد زلفت
    گره زدم دل سرگشته را دلم تنگ است
    چه می شود که شبی میهمانتان باشم
    برای خیمه ی سبز شما دلم تنگ است
    شبیه عطر بهشت است عطر سردابت
    برای خانه یتان، سامرا دلم تنگ است
    قسم به پرچم مشکی روضه ی ارباب
    برای دیدن کرب و بلا دلم تنگ است
  • سفید کمرنگ
  • سلام خانم معلم عزیز
    عادت کردن، اگر لذت دعاخوندن رو نگیره، از این نظر که جزئی از برنامه ی آدم بشه، خیلی خوبه. اما چون به ناچار  عادت کردن و طبیعی شدن با کم شدن شعف همراهه، به نظر من خوب نیست...
    از خودن هر دعایی که متناسب حالم باشه. گاهی مجیر عزیزترین دعای زندگیم بوده. گاهی عهد. گاهی ندبه... این روزها اما، عرفه... بیشتر به حال آدم بستگی داره...
    ممنون :)
    پاسخ:
    سلام عزیزم 

    منظور همونه که خوندن دعا باید با لذت همراه باشه ، با یک میل درونی ، اینجوریه که اون وقت هیچ چیزی مانع خوندن دعا نیست ... 

    ممنونم از اینکه نظرت رو گذاشتی ... دعاهایت همیشه مستجاب ...
    سلام
    عادت کردن به دعا خواندن یا نماز خواندن خوب است اما بی حس شدن نسبت به این ها خوب نیست بعضی از ما نسبت به تکرار بی حس می شویم
    این بستگی به خاصیت خود /آدم دارد
    من به شخصه وقتی می دانم تکرار یکنواخت یک کار فقط مرا از ان کار منزجر و زده می کند خودم باید به انجام کارم هیجان بدهم.
    هر وقت احساس کنم دارم افسرده می شوم دعا می خوانم. شاید خوب شاید بد. اما هر بار حس بد اخلاقی غم ناراحتی افسردگی یا عصبانیت دارم دعا می خوانم
    وقت خوشی نه اما وقتی از هیجانات خوب فارغ می شوم شکر خدا می کنم تنها دعایی ست که توی آن شرایط به مغزم می رسد ( خیلی رو راست بودم).

    چون اصولن وقت های ناخوب دعا می خوانم خیلی از دعا خواندنم لذت می برم اینقدر ک دوست ندارم هیچ وقت تمام شود

    دعای کمیل. زیارت عاشورا دعای عهد حرف ندارند منتها من قاعده و قانونی برای خواندنش ندارم
    یک وقت دیدید ظهر یک شنبه شد و کمیل خواندم


    مهمترین سوالتان اخرین سوالتان بود
    دعا تمام زندگیم را تغییر داد
    مسیرش را شاید باور نکنید اما دگرگونی عالی مقدرات زندگیم را با تمام وجود از دعا کردن ها و دعا خواندن هایم دیدم.
    پاسخ:
    سلام عزیز دلم 


    مطمئنا هر کسی یه جور با خدای خودش خلوت میکنه و نیازی نیست این خلوت حتما در شرایط خاصی صورت بگیره ، به قول خودت همون یه شکر خدا رو بجا آوردن ولی از صمیم قلب اثرش بر روح وروان از خوندن مناجات شعبانیه شاید بیشتر باشه ... 


    فقط یادمون باشه وقتی خودمون کاملا حس میکنیم سیم مون وصل شده یاد همه باشیم وبرای همه دعا کنیم برای تمام محبین حضرت علی از اول تا به آخر ....

    خیلی التماس دعا 
    سلام بر عزیز دل من...

    عادت اگه مثه همه ی عادتا که می شن روزمرگی نباشه، خوبه...ولی اگه بشه روزمرگی و فقط از روی عادت خونده بشه نه...
    زمانی که بیشتر لذت می برم وقتاییه که درمونده ام و یا نیمه شب ها...
    و این که از مناجات امام علی علیه السلام خیلی لذت می برم...خیلی خیلی...
    التماس دعا...

    پاسخ:
    سلام گل قشنگم که دلم سوخت این هفته از ندیدنش ...

    دعاهای شما جوونها دیدن داره ، وقتی اشک میریزید و آدم محو شماها میشه فکر میکنم همونم یه عبادت باشه برای مایی که سنی ازمون گذشته ... 

    خوش به حال دلهای پاک وقشنگنون 

    مناجات حضرت امیر در مسجد کوفه فوق العاده است ..منم عاشق این دعا هستم ... 

    سلام خانم معلم عزیز!

    چه خاطره زیبایی!!

    عادت به دعا بسیار در من اثرگذاره!برای همین مدام دعاهای مختلف میخوانم! دعای ثابتی نیست که همیشه بخوانم! چون بعد از چند روز برایم تکراری میشه و توجه نمیکنم!!

    از دعاهایی که با جمع خوانده میشود بسیار لذت میبرم!

    معمولا اگر بخواهم دعایی بخوانم بعدازنمازهایم سرسجاده میخوانم!

    دعای توسل را خیلی دوست دارم...

    التماس دعا...

    پاسخ:
    سلام عزیز جان 

    خوش به سعادتتون که دعا در شما اثر گذاره ، انقدر دیدم کسانی را که مثلا زیارت عاشورا را به مدت کوتاه بسیار تند و فقط من باب ثواب بی هیچ انگیزه ی دیگری میخوانند . دعا بعد نماز بسیار بسیار خوب و تاثیر گذار است ... 

    موقع خواندن دعای توسل همه را دعا بفرمایید . شاید شامل حال ی من هم بشود ! 
    سلام مهربونم 
    خسته نباشید 

    به نظر من نماز ، دعا ، ذکر ، و امثال این ها اگه با حس و حال و لذت خونده بشه که عالیه ولی اگه بی حس و حال و لذت هم خونده بشه بهتر از نخوندنشه ... به هر حال تأثیرش رو حتی اندک میزاره ... مثل این می مونه که آدم به روح و روانش هیچ توجهی نکنه ... و هیچ چی بدتر از بی توجهی و بی ضربگی نیست ... توجه باشه حتی خیلی اندک ... ضربه باشه حتی منفی ... 

    تا جایی که یادمه دعای عهد رو فقط اون موقع ها که مدرسه بودم می خوندم ... این روزا هم گاهی دعای عهد رو با همون صدای دعای مدرسه گوش میدم ... امروز صبح هم با صدای دعا بیدار شدم ... رسیده بود به اون جاش که میگه اللهم انی اجدد ... با خودم فکر کردم مگه عهدی هم هست که بخوام تجدیدش کنم ... 
    مدتی بود عادتم شده بود شبا با شنیدن دعای کمیل آرووم می خوابیدم و وقتی شبی گوش نمیدادم انگار یه چیزی کم داشتم ... مدتی هم دعای ندبه ی هر صبح جمعه ی حرم  شده بود عادتی که دوست داشتم ... ولی حالا ... با این حال بعد از نماز به نظر من دعا حالا در هر شکلی که باشه باید باشه ... امروز توی نمازخونه ی دانشگاه به خودم گفتم ما اگه همین یه نماز بی حس و حال و به درد نخور رو از خودمون بگیریم قراره چی بشیم نمی دونم ... پس به درد بخوره حتی خیلی کم ... 

    این حرفتون یادم نمیره ... این که گاهی همین یه نیمچه ایمانی که داریم اون جاهایی که می لغزیم به دادمون میرسه ... 

    خدا نکنه آدم بلغزه ... گیر میکنه بدجور ...




    پاسخ:
    سلام خانم خانمای خودم 

    نمیدونم چی میشه که گاهی از خدا دور میشیم ، گاهی نزدیک ، گاهی خیلی دور ، گاهی خیلی نزدیک ، اما میدونم وقتی خیلی نزدیکیم خیلی لذت بخشه و باز نمیدونم با اینکه شیرینی این لذت رو چشیدیم چرا باز خیلی دور میشیم ... 

    خدا نظرش رو ازمون بر نداره که بی نظر اون بیچاره میشیم ... 
    یاد اون فراز دعای کمیل افتادم که میگه یَا إِلَهِی وَ سَیِّدِی وَ مَوْلاَیَ وَ رَبِّی صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِکَ فَکَیْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِکَ‏ وَ هَبْنِی یَا إِلَهِی صَبَرْتُ عَلَى حَرِّ نَارِکَ فَکَیْفَ أَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ إِلَى کَرَامَتِکَ‏أَمْ کَیْفَ أَسْکُنُ فِی النَّارِ وَ رَجَائِی عَفْوُکَ‏
    به اینجاها که میرسم بی اختیار اشک میریزم چون واقعا واقعا میشه صبر کرد بر عذابش ولی بر جداییش نه . بر اینکه نظرش را از ما بر دارد نه ، بر اینکه ما را از خودش جدا کند نه .... 
    التماس دعا ...
    سلام
    تا جایی که من می دانم باید هنگام خستگی فقط به واجبات اکتفا کرد و مستحبات را در وقت نشاط انجام داد اما باید حواسمان باشد نشاطمان و حالمان آن قدر کم نشود که مستحبات حدف شود. و این حفظ حال دعا و عبادت با تقواست...

    خدا هدایتمان کند ان شاالله
    یاعلی
    پاسخ:
    سلام 

    مطمئنا حرفتان صحیح و متین است . اما ما عادت کرده ایم بیشتر در وقت نیاز به سراغ دعا برویم ، وقت نشاطمان معمولا به خوشی های دیگر می گذرد تا به دعا . 
    اما اگر در وقت نشاط به سراغ خدا برویم و دعاگویش باشیم چه لذتی خواهیم برد ... 

    التماس دعا 
    دعا ....
    پاسخ:
    محتاجیم به دعا ....
    چی شد ؟زنگ زدی؟ صحبت کردی؟
    خیلی‌وقت‌ها برنامه می‌ریزیم و مثلا چله می‌گیریم یا قصد می‌کنیم یک‌سال یک دعای خاص را هر روز بخوانیم و ...
    تا ده بیست روز همه‌چیز آسان و خوب می‌گذرد اما یکهو خسته می‌شویم و احساس تکرار و بی‌فایده بودن بهمان دست می‌دهد.
    این حس تقریبا مشترک است و خیلی‌هایمان را از از ادامه‌ی برنامه منصرف می‌کند...
    من هم اسیر این درد بودم تا این‌که یک روز که سلسله بحث استاد پناهیان را درباره‌ی اهل عمل دنبال می‌کردم رسید به همین قضیه.
    آن‌وقت یک حدیث آورد از معصوم با این مضمون که این حالت علامت این است که برنامه‌‌ات دارد به ثمر می‌رسد و شیطان دست به کار شده تا جلوی موفقیتت را بگیرد. و اگر در همین لحظه‌ای که این حس به تو دست داده به قصد مالیدن پوزه‌ی شیطان برنامه را ترک نکنی و ادامه بدهی ثمرات برنامه یا دعای روزانه‌ات را انشالله می‌بری...

    این فکر خیلی برای من موثر بود تا از تکرار خسته نشم. کلا خودش یه انگیزه‌ی روزانه به آدم می‌ده و هیچ‌وقت تموم نمی‌شه!
    پاسخ:
    یه ایمیل برام اومده بود دقیقا در این باره که هر وقت بنده ای در حد پیشی گرفتن در سلام و انجام کار ِ نیک اهتمام میورزد ، شیطان را بیش از پیش عصبانی می کند . فکرش را بکنید سلام اذیتش میکند دعا خواندن ، و آن هم با حضور قلب و خلوص نیت چه بر سرش می آورد ؟ 

    انشا الله که از جنود شیطان نباشیم ... راهنمایی بسیار خوبی بود ، ممنونم .... 

    به ماه آسمانتان  هم بسیار سلام برسانید .

    دعا کن بعد از بازنشستگی بخونم و بنویسم ... 
     در ضمن این نقل مکان احیاناً سوری چیزی نداره؟
    گیرم که من چند وقت نبودم و زودتر متوجه نشده باشم...

    چه معنی می‌ده همه جمع شدن این‌جا شما هم هیچی به هیچکی سور نمی‌ِدی!!!!
    پاسخ:
    مگه همین جوری همین جور اونم تو این مملکت سور میدن ؟ !!! 
    ملت عروسی کردن سور ندادن ، حالا ما یه نقل مکان داشتیم سور بدیم ؟ جل الخالق !!! 
  • آهسته عاشق می شوم
  • التماس دعا
    دل بد جور گیر و گرفتاری داره...[گل]
    پاسخ:
    سلام
    دعا کنید ... بسیار دعا کنید ...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    تجدید کد امنیتی