بهانه ای برای بودن :: گاه نوشت یک خانم معلم

  گاه نوشت یک خانم معلم


بهانه ای برای بودن

خانم معلم | جمعه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۱، ۱۰:۵۸ ب.ظ | ۱۳ نظر


 

از دیشب تلفن ساختمونمون کلا قطع شده بود . گفتم اگه وصل نشه ، نوشتن پست جمعه را کنار میزارم . شاید هم کم کم وبلاگ نویسی را . اما وقتی ساعت 9 شب  تلفن وصل شد ، دیدم نخیر رابطه ما با این جمعه ها از جنس دیگه ایه ... منتظر تماسی از یکی از بچه ها بودم و با ابنکه  فکرش رو نمی کردم تماس بگیره ساعت 11 شب بهم پیامک داد . اینا همش نشونه ایه برام که باید باشم هر چند به قول  سید محمد  این جور نوشتن ها خیلی قشنگ و درست نیست . اما بهانه ای هست برای بودن . شاید این نوع بودن  هم بتونه مفید باشه ، کسی چه میدونه !..

 

 

 

سوگند به عشق و صبر و لبخند بیا

بر شعر و شعور و شور سوگند بیا

یکسال دگر گذشت و ما منتظریم

این  جمعه ی  آخرین  اسفند  بیا

 

 

  • خانم معلم

نظرات (۱۳)

سلام

یاد عبارت ظهور مشروط افتادم !!
پاسخ:

سلام

هه هه  بالاخره پیدات شد ؟!! ... خوش اومدی  

باشید ، فقط همین ):
پاسخ:
چشــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم ...
  • آفـتابـــــــ گـردان
  • بسم الله الرّحمن الرّحیم

    سلام : )


    توفیقی است همان سطرهای جمعه ای...توفیقتان مستدام که عهدی است زیبا
    پاسخ:

    سلام عزیزم

    زتده باشی ... خدا شما جوونای خوب و سر حال و پر انرژی رو ازمون نگیره ... دلمون به وجود شماها خوشه ...

    یک وقت هایی همه چیز دست به دست هم می دهند برای نوشتن... فقط...!
    اما خلاف این قضیه هم به وقوع پیوسته...!
    پاسخ:

    سلام

     

    بله توفیقاتیه که خدا گاها میده و یا میگیره !

    انشاالله هستید , فقط خانم معلم الان این بلاگ(بیان) بهتره یا بلاگفا؟!
    اصلا برای چی شما خودتون عوض کردید؟1!
    اگه میشه لطفا بگید اگه هم نه فقط بگید کدوم راحت تر و بهتره
    ممنون ازتون
    بودید , هستید , خواهید بود انشاالله
    ممنون
    یا علی
    پاسخ:

    هر چی خدا بخاد همون میشه ... بودن یا نبودن ((:

     

    والله اینجا رو پسرم سید محمد رضی زاده برام درست کرد . علنش هم برخورد های جناب شیزاری با بچه های متهعد بود . دیدی که خیلی هم بهش بر خورد و تمام اونایی که به بلاگ اومدن رو تحریم کرد و وبلاگمونو بست . در صورتیکه من فقط یه نقل مکان داشتم نه توهینی توی مطالبم بود و نه کار اشتباهی !

     

    اما اینحا از نظر آپلود عکس راخت تره و بقیه اش مث بلاگفاست و اشکالش اینه که بروز رسانی دوستان رو نشون نمیده که بناست درست بشه ...

     

    زنده باشی و ممنونم از انرژی دادنت ... به مجمد حسین  منم سلام برسون و به مادرتون خصوصا ...

    سال تونون هم مبارک

    سلام بانو

    یک سال دیگه هم گذشت... گذر عمر را به خوبی می توان حس کرد و دوری از حضرت یار را
    اگر در دنیای مجازی اشتباهی از من سرزده به بزرگوایتان حلال کنید.
    در بارگاه سلطانی حضرت علی بن موسی الرضا به یاد دوستان خواهم بود. التماس دعا
    پاسخ:

    سلام عزیز جان

     

    خدا ببخشه منکه چز مهربونی ازتون چیزی ندیدم ... خیلی التماس دعا و انشا الله زیارت سیدالشهدا علیه السلام ؛ زیارت خانه ی خدا رود نصیبتون بشه

    خیلی التماس دعا ... حضرت که کلا متو بایکوت کردن از قرار معلوم !!

     

    سال نوتون هم مبارک ....

  • سفید کمرنگ
  • ...من خوب می دانم
    در مطلع یک روز
    از شرقِ مادر
    شرق زاینده
    بر گرده ی اسب سیاهت باز خواهی گشت
    خورشید بر پیشانی اسبت
    چون گوهری خواهد درخشید
    ...
    من خوب می دانم که روزی
    باز خواهی گشت
    اما زبانم لال
    یک روز اگر برگردی و نعش عزیزانت
    بر دست صحرا مانده باشد؟
    حتی ...
    اگر...
    آه...
    می ترسم اینگونه که مردان می شکیبند
    وین سان که دیوان می شتابند
    تا بازگردی خیمه ها یکسر بسوزند
    و دشت چندان پیر گردد
    که هیچ امّیدی
    حتی امید بازگشت تو
    او را دوباره تا جوانی برنگرداند
    تا بازگردی بیم دارم
    نامردمانی را ببینی
    که جای گل بر مقدمت گل میخ می ریزند
    و سرزمینی را ببینی
    که واژه ها در آن
    تمام اعتبار خویش را
    گم کرده باشند...

    حسین منزوی


    این شعر رو خیلی دوست دارم... حرف جدیدی از انتظار میزنه...
    پاسخ:

    سلام عزیزم ...

     

    بله ، متفاوته ...

     

    اما آبا به حقیقت نزدیکتر نیست ؟

    وین سان که دیوان می شتابند ....

    بسم الله
    سلام

    ای منتظر غمگین مشو
    قدری تحمل بیشتر
    گردی بپاشد از افق
    گویی سواری می رسد...

    هرکس یک بار انتظار کشیده باشد میفهمد که چقدر انتظار کشیدن سخت است و چقدر مرد راه انتظار برای امامش ...
    امیدوارم که باشیم، بشویم با عنایت خودشان ...
    پاسخ:

    سلام ...

     

    کاش از منتطرین باشیم !

    سلامی دوباره
    نمیدونستیم , سلامتون رو می رسانیم انشاالله
    بله درسته , با خداست
    جالبه , آقای شیرازیه دیگه:))))
    :()
    الان وبلاگ من هم برداشته میشه:)
    موفق باشید انشاالله
    دعا
    دعا
    دعا
    .
    .
    .
    یا علی
    پاسخ:

    سلام

     

    بله ... خدا همه مونو به راه ِ راست هدایت کنه ...

    نه تا عضو بلاگ نشدی وبلاگت هست نگران نباش (((:

     

    سلام
    نه تورو خدا قهر نکنین
    به بزرگی خودتون این کاستی هارو ببخشین
    انشالله ایام به کامتون
    و کامتون مثل سمنو شیرین و کش دار باشه
    پاسخ:

    سلام

    کی گفت قهر کردم ؟

     

    حس کردم نیازی به این نوع نوشتن ها نیست ...

     

    حالا که هستم ...

    انشا الله سلامت و عاقبت بخیر باشین انشا الله ...

  • فرزند کوچیک شما سید محمد حسین
  • سلام.
    خانم معلم اون وقت قطع شدن تلفن چه ارتباطی به قطع کردن وبلاگ نویسی داره؟ نمی گید ما هم دل داریم... دوست داریم ببینم شما رو و بشنویم حرف هاتون رو؟
    پاسخ:

    سلام

    خوبی؟

    تقریبا نزدیک دو ساله که هر هفته جمعه تحت هر شرایطی شده در حد دو بیت شهر مطلب برای پست جمعه گذاشتم . مسافرت بودم نت نداشتم ، پست رو اماده میکردم قبل رفتن و روز جمعه میگفتم بچه ها برام به روزش کنن .

    این دفعه تلفن که قطع شد هی منتظر شدم زود وصل بشه تا بتونم بیام نت . ولی نشد گفتم نخیر این هفته بنا نیست که پستی بزارم مخصوصا که نزدیک دو ماهه کامپیوتر خونه هم اماده نبود و با لپ تاپ همسر جان اخر شب کانکت میشدم .

    دیگه گفتم اگه نشه ، ینی نمیخان که بشه ، و وقتی تلفن وصل شد دیدم نمیتونم مطلبی نزارم ، انگار یه چیزی تو وجودم اجازه قطع کردنش رو نمی داد .

     

    اما شما لطف دارین ، به قول محمد پور غلامی ما که چیزی نمی نویسم جز اباطیل ! دیگه خوندن و نخوندش توفیری نمیکنه ...

    سلام خانم معلم , ببخشید زیاد مزاحم میشم , شرمنده
    میخواستم بگم سایت بیان رفتم دیدم که دعوت نامه میخواد , چجوری میتونم دعوت نامه داشتم؟!؟!
    اگه نمیشه هم خب که هیچی...
    خیلی خیلی شرمنده , آخه خیلی جدیدا مزاحم میشم
    ممنون
    .
    .
    .
    منتظرم , یا مولا علی
    پاسخ:
    سلام 
    باید یکی از اعضای بیان برات بفرسته 
    فرستادم به ایمیلت . ( یاهو )... 


    اصلا هم مزاحم نیستی  هر وقت بیای قدمت وسط ِصفحه ی دلمون ...
    [گل][گل][گل]
    سلام
    امام صادق (علیه السلام): هیچ نوروزی نیست مگر آنکه ما در آن منتظر گشایشیم. چرا که نوروز از روزهای ما و شیعیان است.
    نوروز آیین رفاقت را نگاهبانی می کند که باور کنیم قلبهامان جای حضور دوستانمان هستند. از نوروز می آموزیم که هیچ وقت کسی را ناامید نکنیم، شاید امید تنها دارایی اش باشد. نوروز و سال نو بر شما مبارک باد. امیدوارم در پرتو عنایات حضرت ولی عصر امام زمان(ع)، سالی پر از خیر و برکت برای شما و خانواده محترمتان پیش رو باشد.
    پاسخ:
    سلام خدمت برادر بزرگوارم جناب کاووسی 

    زحمت کشیدید ... انشا الله سال جدید برای شما و خانواده ی محترمتان سالی پر برکت همراه با سلامتی و آرامش روح باشه ... امیدوارم هر آنچه آرزو دارید و برایتان خیر است در پرتو عنایات خداوندی محقق گردد ... همیشه شاد باشید که وجودتان انرژی بخش و سرشار از شادی است و سایه تان بر سر خانواده همیشه مستدام  ... 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    تجدید کد امنیتی