میترسم از آن روز که ... :: گاه نوشت یک خانم معلم

  گاه نوشت یک خانم معلم


میترسم از آن روز که ...

خانم معلم | جمعه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۲، ۱۰:۳۹ ق.ظ | ۹ نظر



میترسم از وقتی که بیایی و بعضی با تکیه بر نسب خویش برایت تعیین تکلیف کنند ...

میترسم از روزی که بیایی و جمعی از انقلابی بودن جدت و جانباز بودن عمویت سوال کنند ...

میترسم از زمانی که بیایی و عده ای رزمنده بودنشان را به رخ ت بکشند ...

میترسم وقتی بیایی ، جز قلیلی یار برایت نمانده باشد و در روبرو صف در صف متظاهران به دین ایستاده و در پی دفاع از دین شان به رویت شمشیر کشیده باشند ...


میترسم از آن روز که بیایی و من نیز بی _ بصیرت شده باشم ... 

میترسم ، می ترسم از آن روز که بیایی ... ... 



پ.ن : سخنان جناب مطهری  در مورد رد صلاحیت ها و تغییر علمای شورای نگهبان ( ونه فقها ) آن هم دو نفر ، تا رای شورا مقبول نظرشان افتد و اینکه به او چه که جلیلی پایش را در بهشت جا گذاشته یا در خیابان !!! دلم راشکست .

  • خانم معلم

نظرات (۹)

من از خودم میترسم!
حتی از آقای مطهری!
دل همه را شکست...
دعا
دعا
دعا
دعا
دعا
دعا
دعا
التماس دعا!
  • زهرا امیری
  • :- )
    هیهات..
    .
    .
    عددی نیستند ایشان!
    سلام
    به قول حاج حسین یکتا در انتخابات قبل خواص امتحان شدند در این انتخابات آحاد مردم ...
    من اینقد از این آدمای کج فهم و نفهم تو این سیستم دیدم که هیچ سنخیتی با انقلاب و امام ندارند که در مقابل این حرف آقای مطهری هیچ تعجبی نکردم ...
    نمیدونید چقد به لحاظ روحی خسته میشم وقتی این بی سوادی ها و این کوته نظری ها را و این بی عدالتی ها را میبینم... کارمان زیاد است ولی کار زیاد آنقدر خسته ام نمیکند که این روسای کج فهم
    بیرون آمدنم هم راحت است ولی گاهی میگویم باید بود و ایستاد ... مردم چه گناهی کرده اند ... مستضعفانی که وارث زمین اند انشالله
    حضرت امام فرمودند آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند و راست و درست فرمودند این همه مشکل که هست همه و همه صرفا از غلط های خودمان است ...
    دعا کنید گم نشوم گمراه نشوم ...
    دوستتون دارم
    پاسخ:
    سلام عزیزم 
    خسته نباشی ، خدا قوت 
    انشالله خدا توان خدمت به این مردم رو به همه مون عطا کنه ... 

    چی بگم ، که گاهی تف سر بالاست و از ماست که بر ماست ...

    دعا میکنم گم و گمراه نشویم انشا الله ... تا دستمان به ریسمان ولایت است انشا الله که گم نخواهیم شد ...

    ان هم چیزی نبود ، تولد مهدیه خانم بود ، داشتند از مشکلات مادر در آن زمان می گفتنتد ، 7 فروردین تولدشه ..خوب وسرحاله شکر خدا ، نگران نباش . یه شب هم مهمون خونه ی مهدیه اینا بودم . شب 15 رجب ... جات خالی خیلی خوب بود ، خیلی ، آدم خونه ی دخترش باشه خیلی از ته دلش خوشحاله ...
    خیلی سال است مطهری نشان داده راه پدرش را نمیرود...
    خد همه‌مان را هدایت کند!
    پاسخ:
    الهی آمین ...
    سلام خدا بر خانم معلم.
    چه کردید با این پست... با عکس هم که کامل تر شد.

    ایشان حرف مفت بسیار زده اند.
    پاسخ:
    سلام بر پسر خوب خودمان 

    کاری نکردیم واقعا دلم شکست . یعنی هر چی فکر میکنم چطور این مرد ( مرد که چه عرض کنم ) حاضر شد چنین حرفی رو بزنه با عقل جور در نمی یاد . یعنی به هر قیمتی باید مقام رو حفظ کرد ؟ 
    من تهمت نمیزنم ولی حتی اگه جلیلی کارش درست نبوده باشه ، آدم از ضعف جسمانی کسی باید برای خراب کردنش باید مایه بزاره ؟ تازه اونم یه جانباز ، اونم کسی که تو جبهه پاش رو از دست داده در بدترین شرایط ... اگه جلیلی هم ازش بگذره ، مردم نباید ازش بگذرن تا روز جزا پاسخگوی این مردم باشه ... 

    http://arzeshiha.ir/up/images/frr0xqx0wwtiurp9qg2.jpg

    بلی ادامه دارد.
    پاسخ:
    حتما همین طوره ...
    منم چون جناب العبد از خودم می ترسم : (
    وگرنه او .. همه ی اینها را می داند .. تمام ما را می شناسد ..تمامت ما اشک می شود در چشمانش ..
    ...
    پاسخ:
    مشکل همین جاست ... این « من » همیشه کار دستمان میدهد !

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    تجدید کد امنیتی