سلام سلامت باشین خانوم معلم اتفاقا منم به خاطر وزن شعری پیشنهاد اون تغییر رو دادم اون طوری بیشتر شبیه یه بیت میشه اینطوری انگار مصرع دومش یه جمله هست تا یه بخش از یه بیت
جسارت حقیر رو ببخشید التماس دعا یا حق
پاسخ:
سلام عزیزم
احتمالا این بیت بخشی از یه شعر بوده که همین یه بیتش دست من رسیده و دیدمش . منم بی تغییر آوردمش .
جسارت نبود ، پیشنهاد خوبی بود .باید فقط شاعرش رو گیر بیاریم بهش بگیم .
یک عکس دارم. از روزِ اول کلاسِ اول. با بچههایی که نمیشناختمشون اصن. و بعدِ اون یه سالم دیگه ندیدمشون. ولی خیلی دوسش دارم... و خیلی از اونروز لذت بردم. از اون روز که بابام منو برد مدرسه و بعد رفت. تنهام گذاشت. که مرد بار بیام لابد، و خب بار نیومدم! از روزی که وقتی برادر کوچکترم از دستش داد، خیلی ناراحتش شدم. از اینکه نتوانست جشنِ روزِ اول مدرسه داشته باشد. ولی بعدتر او چیزی داشت که من حسرتش را خوردم. سه سالِ عوضِ آقا معلم، خانم معلم داشت، و من نداشتم! خانم معلم خیلی بهتر از آقا معلمه. اقلش اینه که کلاسِ اول با شلنگ نمیزنه کفِ دستت که تا چند روز ردش بمونه!
پاسخ:
سلام
من از روز اول مدرسه عکس ندارم ولی خاطره اون روز رو بعد گذشت ِ این همه سال فراموش نکردم ، حتی جایزه هایی که معلممون یعنی همون خانم معلم مون بهم میداد رو هم یادمه ...
یه عکسایی دارم از اون روزا ، بشه اسکنش میکنم میزارم ، از روزای اولی که معلم شدم هم عکس دارم . خیلی دوستشون دارم . آدم رو انگار در چشم به هم زدنی بر میگردونه به همون سالها و اصلا متوجه نمیش گذر زمان رو ...
خب فک کن الان اینجا یه خانم معلم داری ولی متاسفانه این یکی هم مث همو آقا معلما میمونه از بس خوش اخلاقه !!! ))):
سلام خیلی وب زیبایی دارید عالی بلاگ هم کارش عالی من منتظرم اطلاعی بدید تا تبادل لینک کنیم
پاسخ:
سلام ...
ما معلما میگیم خوب و عالی معنا نداره ، باید یه مقیاسی باشه که با توجه به اون بگیم چیزی خوب یا عالیه ...حالا شما منو وبلاگمو با کی و چی مقایسه کردین ؟
بعدشم من اگه بببینم وبلاگی رو دوست دارم هیچ وقت به نویسنده اش نمیگم با تبادل لینک موافقی ، خودم لینکش میکنم ، میرم مطالبش رو میخونم ، براش نظر میزارم ، خودش خواست میاد بهم سر میزنه ، خواست لینک میکنه ، نخواست هم نمیکنه ... تاجر که نیستیم ، نه ؟!!!
سلام میگم خب بده میگیم بیاین مشهد؟ یعنی شیرینی حضور کنار امام رضا(ع) با یه افطاری قابل مقایسه است؟؟ (فقط منطقو داشتیددددددددددددددددددد!!!! آیکون خودشیفته!) اگه اینجا بودید توی این افطاری های حرم که دل رو میبره یه جای دیگه، یکی از اون کارتهای دعوت رو براتون جور می کردم تا اون وقت ببینید افطاری مشهدیا چه حالی میده... ازما گفتن بوداااااااااا جدای از شوخی، دعا می کنم به حق این شبهای عزیز همه اونایی که آرزوی تنفس توی این صحن و سرا رو دارن هر چه زودتر قسمتشون بشه بیان و خود آقا اون ها رو مهمون سفره اش بکنه. انشالله منتظر دیدارتونم البته اول توی افطاری شما!!!(آیکون اعتماد به نفس!!!)
پاسخ:
سلام عزیزم ...
دیگه دارین وسوسه ام میکنین شدیدا که پاشم بیام مشهدا !!!
در دیدن مهدیه که شک ندارم ولی شما رو چطوری پیدا کنم و ارمینه رو و بقیه دوستان مشهدی رو ؟!!! ...
من اصلا کارم حساب کتاب نداره ، مث نیمه رجب که یهو پا شدم اومدم مشهد دو روزه ...
نیمه رجب امسال؟؟؟؟؟؟؟/ چشمم روشن من چطور نفهمیدم؟؟؟؟ حالا ما هم همچین پشت کوه نیستیم بالاخره تو شهر مشهدیمااااااااا شما بیا من خودمو به قله قاف میرسونم، دیگه حرفیه؟؟؟ بقیه رو هم یه کاریش می کنیم
پاسخ:
خب ببخشید شما که تو نت نبودی یه مدت ، ازت شماره هم که ندارم تله پاتی رو هم چند وقته قطع کردیم ترسیدیم بعضی ها استفاده ی نامربوط از انرژی مون ببرن ((:
میگم پس بیاین مجاور اقا بشید چه حالی میدههههههههه ببینید من غیر از غرغرو بودن حسود هم هستما !! با مهدیه جان برید ددر اونوقت من نیام؟؟؟دلتون میاد؟؟
پاسخ:
بعله مطمئنا مجاور بودن با آقا حال خوشی داره ولی لیاقت میخاد که ما نداریم
نه به طفلی مهدیه ی من حسودی نکن .بچه ام کلی اذیت شد همون یه روز هم . کلی اون روز تو صحن تو گرما نشست تا دعای ام داوود تموم بشه چون در صحن ها رو بسته بودن و من داخل مصلی نشسته بودم . بعدشم که شب رفتم خونه شون از شام پیشش بودم تا دم ِ صب نزاشتم نه خودش بخوابه نه حسین ... به این میگن مهمون پر آزار !!! ... اصلا هوس نکن من بیام مشهد !
نمیدونم شاعرش کی بود ، اصلا یادم نمی یاد از کجا برش داشتم ، معمولا چشمم بیفته به یه مطلبی و خوشم بیاد یادداشتش میکنم .اینم از همون دست بوده احتمالا اونجا هم شاعرش معلوم نبوده ، راستش سرچ هم نکردم ...
نه خانم حدیث ارزومندی جان از این حرفها خانوم زیاد میگه توجه نکن بهشون پیر شدن فکر کردن آزار دارن برا همه :)))))
فرااااااااااااااااااررررررررررررررر
پاسخ:
کوفته !!! ...مگه دستم بهت نرسه ، با محمد پور غلامی و علی میکایلی و ارمینه دست به یکی شدی ؟ !! نیس اونا کم میگفتن ، تو هم بگو ...ولی کور خوندین همه تون ، از قدیم گفتن دود از کنده بلند میشه جوجه این ... (((((((:
چقد دلم تنگ شده برا کلاس و بچه ها و حرصایی که میدادن و شیطونیایی که ینی میخواستن یواشکی بکنن ومن همیشه میفهمیدم...
یاعلی
پاسخ:
سلام همکار گرامی سابق ..گرچه ما هم دیگه کارمون با اموزش و پرورش رسمی تموم شده !
بله ، به نظرم زیباترین شغل دنیا معلمیه اونم توی ابتدایی و مخصوصا کلاس اول ... با هیچ رده ی تحصیلی عوضش نمیکنم . گرچه سه سال بیشتر در این پایه ندریس نداشتم ):
خدائی معلم کلاس اول ما یه خانوم سن و سال دار بود که روز اول با چوب اومد سرکلاس!
یه بارم داشتم موقع املا گندم شاهدونه میخوردم که اومد یهو یجوری کوفت زیر گوش ما که بغل دستیم از اصابت کله بنده به کلش گریش گرفت و ما همین هاج و و اج نیگاه میکردیم (نمیدونستم چیز خودن تو کلاس ممنوعه خب!!!)
ولی خدائی اگه ببینمش دستش رو میبوسم البته اگر در قید حیات باشن خانم شیردل
تاثیر بسزایی در تربیت ما داشتن. هنوز که هنوزه از چیز خوردن میترسم!!! حتی تو خونه خودم!!! حتی پیش زن و بچه و اینا.... به این تربیت عمقی!!!
مخلص همه معلما دس همشونو میبوسیم از راه دور
یاعلی
پاسخ:
بابا ضرب دست !! ... عجب معلم خشانت باری بودنا ! ... خب قبلنا همه ی بچه ها از طریق مادر پرداشون میدونستنن که تو کلاس نباس چیزی خورد ، حالا چرا شما نمیدونستین نمیدونم ..تقصیر اون معلم بی نوا که نبود ، خودتون مقصرید ، همیشه حق با معلماس ...
انشا الله که خدا به همه ی معلم های خوب این دنیا توفیق و اجر بده ...
مطمئنم مهدیه جان که حس پیری و ... موافقم باهات عزیزم خانوم معلم شمام هیچ کار نمیتونید بکنید تعدادمون داره زیاد میشههههههههههه
پاسخ:
به به ، میبینم که به کل کل رسیدیم ... یعنی تو یه نفر به اون سه تا اضافه شدی؟ باشه ....قم که میرم اگه مشهد نمی تونم بیام ، اون وقت بگو خانم رفتین قم برام دعا کنید اگه دیگه دعات کردم ( آیکون حرص در اوردن )
حالا با اون فراری دست به یکی میکنی ؟ ...منکه دستم به اون میرسه بالاخره .... یه بلایی سرش بیارم ...
سلام خانم یه سئوال : شما سر میزنید و نظر نمی گذارید؟ یا کلا سر نمی زنید؟ . اصلا منتظر نظر نیستم تا آمار نظرات بالا بره ، فقط بعضی اوقات بعضی نقدها به آدم کمک میکنه و براش پله ترقی میشه ... میخواستم بدونم اصلا سر می زنید؟! :))))
پاسخ:
سلام پسرم
اگه سر بزنم و متن ات رو کامل بخونم معمولا نظر میزارم برات ...اگه نزاشتم یعنی سر نزدم ...
مرســـــــــــــــــی خانوم به به یادمین :-* آیکن بغـــــــــــــل :دی
خانوم من طرف شمام زورم از همشون بیشتره :دی اصن ببینم؟! این مهدیه چی میگه؟ نوبتیم باشه نوبت اوناس بیان ! هر دیدی یه بازدیدی داره مهدیه خانوووم :دی بالاخره از صدتا دید منو یکیشم نمیخوای پس بدی؟ هان هان هان؟؟؟
پاسخ:
سلاااام دختر قهرمانم ...
همینو بگو ... همش میگه شما بیایین ... تازه ما عروسی اش هم رفتیم !!! حتی بازدید اونم پس نداده ...
ای بابا خانوم معلم حالا میری به دوستان افطاری میدید خوش می گذرونید ما هم که هییییییییییییییییییییچ0 خیلی خسته ام از صب سرکار بودم تازه رسیدم الانم فکرم درگیره یه سری نشست با موضوعات قرآنی برگزار می کنیم حالا تو شرش موندم نمی دونم چیکار کنم.. دعا کنید آبروی کاریم حفظ شه خسته ام...
پاسخ:
بعله .... ما اماده ی افطاری دادن هستیم ولی در منزل خودمان ... تشریف بیارید در خدمتیم ..
نه خسته عزیزم ... خدا وقتی یک قدم براش بر میداری مطمئنا چندین قدم برای تو بر میداره ، شک نکن ، یکی شک کرد ، میدونی چی شد ؟!!! ((:
انشاالله به حق ماه قرآن ، کارتون بسیار عالی انجام میشه ...
اصلا به من توهین شد! بمن اعتماد ندارید؟بمن میگید مشتری؟ فکرکردید من دنبال افطاریم،نه! من خواستم شما ثواب کرده باشید! دیگه افطاری هم بدید نمخوام! اصن قهر،قهر،تاروزقــــــــــــــــیامت! (آیکون شیطنت همراه با عصبانیت!)
نه من اصلا فکر نمیکنم دنبال افطاری هستی ، کی گفته ؟!!! .... چرا متوجه نشدم شما دنبال بردن من به بهشتید ، چرا فکر نکردم چقدر ساده میشه بهشت رو با سیر کردن شکم یکی که دوست داره افطاری بخوره خرید ، چرا فکر نکردم ، چرا فکر نکردم ...
(آیکون کسی که خیلی به هم ریخته و کلافه است توام با زبون درازی ! )
به من چه مگه دسته منه که بازدید رو پس بدم به اون دومادی که اومدین عروسی خانومش بگین چرا نمیاد بازدید پس بده؟ والا بعدشم تهران دوره مشهد نزدیکه حالا این سمیه یه بار اومده خونه من ببین چه کولی بازی در میاره...:دی
خلاصه دیگه من نمی دونم اگر می خواید منو بخاطر حرفم گوشمالی بدین باید بیاین مشد مشهد خوبه توش شله میدن :))
پاسخ:
بعله من میدونم تو دوس داری بیای تهران . تخسیر همون دوماد شکم گنده است که نمی یارتت تهران ... این دفعه میزنمش ...
بابا ، بهش بگو میای خونه ی ما دیگه ، مگه چیه ؟!!
گوشمالی شما هم بماند وقتی دیدمت ، چه تهران چه مشهد ، اما دعا کن امام رضا بطلبه ، من با سر میام مشهد ...
فقط می توانم بگویم : عکس خیلی خوشگلی بود ...