رسوا شدم و طعنه شنیدم ، تو چه کردی ؟ :: گاه نوشت یک خانم معلم

  گاه نوشت یک خانم معلم


رسوا شدم و طعنه شنیدم ، تو چه کردی ؟

خانم معلم | جمعه, ۹ اسفند ۱۳۹۲، ۱۲:۱۸ ق.ظ | ۱۴ نظر


امروز رفته بودم مدرسه مون . بچه های سال سوم هنوز فارغ التحصیل نشدن و منو یادشون بود . اومدن سلام علیکی و از این حرفای لوس دختروونه که : خانوووم چرا نمی یاین ، خانوم دلمووون براتون یه ذره شده بود !!!! ، خانوم اتفاقا چند روز پیش به یادتون بودیم و .... ( البته خب ممکنه راست هم گفته باشن دیگه دروغ وراستش با خودشون )

اما چیزی که مهم بود سه نفر از بچه های نقشه کشی اومدن پیشم وسلام و علیکی و یکیشون گفت : خانم چرا نمی یاین دیگه؟.   از وقتی رفتین ما همش همین مقنعه سرمونه همین شکلی !  یادش بخیر ، یادتونه منو از طبقه چهارم بخاطر مقنعه ام همین جور کشیدین آوردین تا پایین ؟ !! 


( همیشه وقتی از روبرو نگاهش می کردی انگار هیچی سرش نبود چون مقنعه تا منتهی الیه سرش عقب رفته بود و اون روز تا نصف بیشتر سرش رو پوشونده بود !)


به بچه ها گفته بودم مقنعه رو میتونین توی کلاس در بیارین ولی توی راهرو ها درست سر کنین وگرنه خود دانید ! 


گفتم آره ،اون موقع لازم بود . ولی حالا حلال کن . خندید و گفت نه بابا !! (  یعنی مثلا چیزی نبود ) و در همین موقع رفت سراغ یکی از همکارا که داشت رد میشد . اما دوستش که کنارش بود و داشت نگاهمون می کرد پرسید : خانم چرا همه ی بزرگترا بعدا یادشون می افته حلالیت بطلبن ؟!!

گفتم : مسئله اینه که اون موقع من نقشم معاون یه هنرستان بود . اگه بنا بود اجازه میدادم هر کسی هر کاری که دلش میخاد انجام بده اون وقت دیگه مدرسه رو نمی شد جمعش کرد . باید کاری که گفته بودم انجام میدم رو انجام میدادم وگرنه ...

اما الان دیگه معاون نیستم . الان میتونم به عنوان یک انسان حلالیت بطلبم . همین .

خندید و گفت : بله ... ولی مطمئنا حرفم نه خودم رو قانع کرد و نه احتمالا اون بچه ها رو ...


وقتی سوره ی همزه رو می خوندیم ، وقتی فهمیدم کوچک کردن بنده های خدا مثل تحقیر کردن خود ِ خداست ، وقتی پرتاب در " حطمه " یعنی شدت عمل خدا در برخورد با افرادی که دچار همز و لمز می شوند ، پرتاب انسان درون اتش توسط خود ِ خداست ، تمام تن وبدنم لرزید که ای واااای من ! یک عمر بچه های مردم رو لرزوندم حالا بگیریم نیتم واقعا از روی منیت نبوده ، برای خودم نبوده ولی تاثیری که روی بچه ها گذاشته رو چکار باید بکنم ؟


عروسی یکی از بچه های هنرستان بود . (که الان یکی از بچه های این وبلاگ هم هست ). خواهر شوهرش دو سال پیش شاگرد هنرستان ما بود و به شدت بچه ی شر وشیطون و درس نخون و شدیدا هم از من حساب میبرد . این بنده خدا از روز نامزدی با دیدن من تن وبدنش لرزید تا شب عروسی . به طوریکه وقتی فامیل هاشون بهش میگفتن برقص ، منو با چشم نشون میداد که فلانی هست و نمیشه !!! لرزیدن رو کاملا تو وجودش حس میکردم ( یعنی یه همچی موجود وحشتناکی هستما !! ) با اینکه باهاش حرف زدم ، بغلش کردم و گفتم مدرسه تموم شده اما دیدن من هنوز مثل همون موقع روش تاثیر میزاره . حالا این یکی رو دیدم و فرصت کنم از دلش در بیارم با بقیه چکار کنم ؟!!!


شدیدا فکرم درگیر این موضوع شده . به چه قیمتی من محیط مدرسه رو آروم نگه میداشتم ؟ اصلا نیازی بود ؟ آیا تاثیری داشت ؟

بگذیم که من اصلا چنین روحیه ای نداشتم و کم کم مجبور شدم چنین نقشی بپذیرم ( البته ماده م مساعد بود ) ولی فکرش رو بکنید اون دنیا چه بلایی قراره سرم بیاد ...


بنابر این « همز و لمز » حاصل ارزش قائل نبودن برای دیگران و عدم محبت کامل و خالصانه به آنهاست .

انسانی که برای دیگران هیچ ارزشی قائل نیست ، یعنی تنها به خودش فکر میکند و کسی که برای دیگران ارزشی قائل نیست و فقط به فکر خودش بوده ، چیزهایی که برای خودش جمع میکند ( چه مال باشه و چه هر چیز دیگه ای که ارزشمنده به نظرش ) به دردش نخواهد خورد .

دارایی های شخصی انسان ( پول ، مقام ، فرزند ، زیبایی ، مدرک و ...) هیچوقت او را از دیگران بی نیاز نکرده و فرد همز و لمز کننده خیال میکند داراییش به او زندگی جاودانه خواهد داد در حالیکه این خطای عملی ناشی از خطای فکری اش می باشد .


کلا خداوند در این سوره ( همزه) به عده ای از مردم که برای دارایی خودشان حساب خاصی باز کرده اند هشدار میدهد که بواسطه این مستقل دیدن ، از خیرات جدا افتاده و به طعنه ی دیگران روی می اورند .

طعنه زدن به دیگران وسرزنش کردن انها باعث میشود نا امنی های مختلف در جامعه گسترش پیدا کرده و زندگی اجتماعی انسان را به شدت از هر جهت به خطر انداخته به همین خاطر در سیره انبیا و اولیا با آن به شدت مقابله شده و می شود .


نتیجه :

آاااااای خانم و آقایون متاهل ، حواستون به زبونتون با همسراتون باشه . سر هر اشتباه کوچکی ، پتکش نکنید بکوبید تو سرشون ...

آی دختر و پسرای مجرد ، آی خواهرو برادرا ، حواستون به حرف هاتون به هم ، به دوستاتون ، به بزرگ ترهاتون باشه ، مبادا لغزش اونها ، یا اشتباه شون ، و حتی نقص بدنی شون رو بکوبید تو سرشون و به رخشون بکشید و طعنه بزنید ... دلِ شکسته رو جمع کردن خیلی سخته ها، خیلی سخت ...



و اما ای آقای من ، مولای من !...


اشتباه زیاد داریم ، جهلمون انقدر زیاده که به عمل درست نمی رسیم ، ولی شما به کرم و بزرگی تون برامون دعا کنید .

دعا کنید تا اگر کسی به ناراستی با ما رفتار کرد ما به درستی و راستی جوابش رو بدیم و کسی اگر ما را از خودش روند ما اونو از خودمون نرونیم . از خدا بخواهید صفت کظم غیض را در ما قرار داده و به ما یاد بده نیکی مردم رو بازگو کنیم وبدی ها و عیبهاشون رو بپوشونیم . از خدا بخواهید کارهای خوب خودمون رو هر چند زیاد باشه کم بشمریم و بدی هامون رو چه در رفتار و چه در گفتار زیاد ببینیم  .


آقا جان ، جمعه ای دیگر در راه است ، دیدارتان که هیچ ، حتی به دیدار مسجدی که بوی شما را دارد هم نائل نشدم . روسیاهم ، از تمام گناهان دنیا همین که جزء همز و لمز کنندگان قرار بگیرم و مورد خشم یار و او خود مرا به حطمه وارد کند برای جدایی ام از او کافیست ، به کسی که می خواهد خود را از این آتش که نه ، از این دوری برهاند کمکی نمی کنید ؟!!

دلتنگم ... دلتنگ ... 




گوش کنید :

مقام معظم رهبری : هر جاییکه اسرائیل باشد یک طرفش ماییم ...


http://ia600604.us.archive.org/22/items/abbasi-zehenva-zohur12.ir/abbasi-zehenva-zohur12.ir.mp3


  • خانم معلم

نظرات (۱۴)

  • فانوس جزیره ...
  • اللهم عجل لولیک الفرج ..

    سلام علیکم
    دعوتید به وبلاگ فانوس جزیره ..
    عاقبتتون بخیر
    پاسخ:
    سلام

    چشم ...
    زنده باشید .
    سلام بانو

    اگه گفتن دلشون تنگ شده ، حتماً شده! دانش آموزا دلشون صافِ!
    ولی شما ک قصد و نیت تون خیر بوده مطمئنن خدا خودش کمک میکرده ک اثری مطلوب بذاره
    حالا تعدادی هم از جزبه شما این طوری ترسیدن دیگه دست شما ک نبوده
    کلن اگهـ معاون خیلی هم نرم باشه یا کلن با بچهـ ها ی جورایی راه بیاد دیگهـ نمیشه جمعشون کرد! البته خوب چاشنی محبتــ عموماً ب کار میاد !

    همین ک شما در حق شون دعا میفرمایید بس هست!
    خودش باعث میشه اگرم چیزی بوده رفع بشهـ!

    ان شاءالله ک عامل ب دستورات خدای متعال باشیم همگی! حرف زدن راحتِ ای کاش ب عرصه عمل برسه!

    زرشکی نوشت تون هم 20 ! من هم همه اش را باخودم تکرار میکنم! عهد و پیمان جمعه ای دیگر
    التماس دعا
    پاسخ:
    سلام عزیز جان

    ممنون از آرامش دادن هات ... انشا الله که خدا هم همین طوری فکر کنه ...

    انشاالله که همگی عامل خواهیم بود ...

    ممنون که سر میزنی ...
    سلام
    با مطلب "همت را از این حلزون یاد بگیر" بروزم
    تشریف بیارید لطفا
    سلام علیکم دوست گرامی
    با شعری بی نظیر از علامه حسن زاده آملی در نکوهش نفس بروزم.
    این شعر به صنعت تعریب سروده شده است. در صنعت تعریب شاعر از الفاظ فارسی به شیوه ای نوین و در قالبی عربی استفاده می کند.
    پیشنهاد می کنم این پست را مطالعه کنید.

    ممنون
    یا علی

    .:: اَللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم ::.
    پاسخ:
    سلام

    بله اومدم و دیدم
    زنده باشین
  • خادم الحسین
  • سلام.
    با شعری در مورد عید امسال و فاطمیه به روزیم...
    منتظر شما و نظراتون...
    یا علی مدد...
    التماس دعا...
    پاسخ:
    سلام علیکم

    انشا الله سر میزنم
    ممنون
    علی یارتون
    سلام خانوم معلم جان


    وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
    که در طریقت ما کافریست رنجیدن...



    یاعلی
    پاسخ:
    سلام پسرم

    حالا این شعر از زبان دانش اموزان بود ؟((:


    علی یارت
    "هوالحکیم"
    از هر چیزی تعریف کردند،بگو مال خداست و کار خداست.نکند خدا را بپوشانی و آن را به خودت نسبت بدهی که ظلمی بزرگ تر از این نیست.
    اگر این نکته را رعایت کنی،از وادی امن سر در می آوری
    هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی،از ربّت تعریف کن.بیا از این تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او.
    هر زیبایی و خوبی که دیدی،ربت را یاد کن؛همان طور که امیر المؤمنین(ع)در دعای دهه ی اول ذیحجه می فرماید: به عدد همه ی چیزهای عالم ، لا اله الا الله
    *حاج اسماعیل دولابی*
    پاسخ:
    سلام

    انشا الله که زین پس چنین باشیم ...

    روحش شاد ...
  • محمدمهدی باقری
  • سلام برادر
    خدا قوت
    واقعا قشنگ بود
    احسنت
    خیلی خوشحالم که بین این همه وب به شما هدایت شدم
    بنده هم وب حقیری دارم
    با مطلبی تحت عنوان "هر کس پولدارتره، عزیزتره!" به روزم همرزم
    خوشحال میشم قدم رنجه فرمایید و نظر خودتون رو بگویید و اگر لایق دونستید تبادل لینک کنیم
    البته اگر لایق دونستید حقیر رو
    منتظرتم دادا
    امیدوارم که بیای
    مواظب خودت باش
    یا علی مدد
    http://sarbaz0.blog.ir/
    پاسخ:
    خنده ...

    سلام برادر !
    اخه یه نگاهی به اسم نویسنده می انداختی برادر جان !

    یه کامنت رو برای همه کپی پیست نکن برادر ، خوبیت نداره دادا ...
    علی یارت
  • منصوره طوسی

  • سلام خانوم معلم عزیز
    من نوشته های شما رو توی وبلاگ کارگاه داستان نویسی دنبال کردم و حالا از شما خواهشی دارم.با روحیات مذهبی که در شما دیده می شه، ازتون تمنا دارم داستان کوتاهی که نوشتم رو مطالعه بفرمایید.

    اگر مطالعه فرمودین و تمایل به هم لینکی شدن داشتید، خیلی خوشحال می شم.
    منصوره طوسی

    این هم لینک دانلودش.
    http://s4.picofile.com/file/7987566983/%D8%A7%D8%AB%D8%B1_%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%B4%D8%AA_%D8%B1%D9%88%DB%8C_%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%D9%87_roman_khonhaaaaa_mihanblog_com_.pdf.html
    پاسخ:
    سلام

    خوندن رو میخونم ولی من در حدی نیستم که بخوام نظر کارشناسانه بدم ، ما خودمونم شاگردیم عزیز جان !
    [گل][گل][گل][لبخند][گل][گل][گل][لبخند][گل][گل]
    ای چشم و چراغ آل طاها زینب(س)

    ای چشم و چراغ آل طاها زینب(س)

    ای آینۀ جمال زهــرا (س) زینـب(س)

    ای نــور رخت فروغ دلها زینب(س)

    کن گوشه چشمی به من گوشه نشین

    ای چشم و چراغ آل طاها زینب(س)
    من شاید سر یک مساله بعضی از معلما و استادام رو هیچوقت حلال نکنم
    اونم فقط بخاطر کم کاری شون بوده
    ایشالا شما از این دسته نبوده باشید.
    پاسخ:
    سلام

    تنها چیزی که هیچوقت تردیدی در اون نداشتم اینه که هیچ کجا هیچ وقت کم نزاشتم ... البته اگه خداوند بیشتر از این ازم انتظار نداشته باشند !!!
  • سامیه(الشافیه)
  • سلام خداقوت
    وقت کردید این پستها رو بخونیدش،
    کتی پری" به خاطر اعتراض مسلمانان، موزیک ویدئو خود را عوض کرد...
    نامه مادر 3 شهید به اشتون ...
    [بدرود]quran-r2.blogfa.com
    پاسخ:
    سلام و خدا قوت به شما

    خوندم . ممنون از اطلاع رسانیتون
    خدا کنه همه جا بتونیم ما مسلمانان موثر واقع بشیم ...
  • میشه شفاعتم کنی پسرخاله
  • سلام بزرگوارخیلی زیبامطلبت رابیان نمودی لذت بردم کارتان معاونت بوده جای هم میبایست خشونت باشه اماهدفتان نظم دادن به محیط کاربوده ان شالله بخاطرنیت پاکتان خداهم ارحم الراحمین ست
    واین جای مطلبتان بسیاربدل نشست :آقا جان ، جمعه ای دیگر در راه است ، دیدارتان که هیچ ، حتی به دیدار مسجدی که بوی شما را دارد هم نائل نشدم
    ان شالله اعمال مان باعث ناراحتی آقایمان صاحبمان نشوند
    اللهم عجل لولیک الفرج
    التماس دعا
    بماهم سر بزنید
    مقنعه سر کردن و دو تا تار مو درنیاوردن رو تو مدرسه یاد نمی گرفتیم،موقع مصاحبه استخدام یاد می گرفتیم،گشت ارشاد یادمون می داد،حراست دانشگاه یادمون می داد...احترام به حقوق دیگران،از دیگران نردبون نساختن،دیگران رو خورد نکردن،کینه بدل نگرفتن،مال حروم رو تحت هیچ اسم و عنوانی نخوردن....اینا رو یاد نگرفتیم،تو مدرسه هم یادمون ندادن!هیچکس حواسش نبود.
    خانم!زیادن نماز خون های الکی،دعاخون های الکی،زیادن چادری های نمایشی...و مقصر شما و اون نظام آموزشی هستید که خدا رو با نمره انضباط معامله کردید و بهمون یاد دادین می شه برای منافع پست این دنیا،تظاهر کرد!
    پاسخ:
    چه سریع مقصر شناسی کردین ( لبخند) 

    البته در اینکه فرهنگ سازی نشده و یکی از ابعاد ساختن فرهنگ مدرسه هست که شکی نیست ولی دختر خوبم شخصیت بچه به گفته ی نه علمای دین ، به گفته ی همون روانشناسان خارجی تا 6 سال اول زندگی پی ریخته میشه ، میشه از خانواده ها پرسید به بچه ها تون چی یاد دادین و فرستادینشون مدرسه 
    میشه پرسید که وقتی میگیم مقررات ، حتی اگه با نظر وسلیقه ی من متفاوت باشه باید انجامش بدم و اینهاست که بهمون نظم رو یاد میده و داشتن نظم هم یکی از ابعاد فرهنگی در جامعه است که اول در خانواده و بعد در مدرسه تثبیت میشه .... 

    مشکلاتی که گفتی هست من منکرش نیستم چون جامعه ی ما هنوز یه کودک خردساله که فقط سی و اندی سال از سنش می گذره وسی سال برای انقلاب سن کمیه ... 

    به هر شکل گردن ما از مو باریکتر ... اصلا نمی گم اشتباه نکردیم ولی هر چه که بود نیت اصلاح بود ...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    تجدید کد امنیتی