زود و بی زحمت ... :: گاه نوشت یک خانم معلم

  گاه نوشت یک خانم معلم


زود و بی زحمت ...

خانم معلم | جمعه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۳، ۰۵:۱۷ ب.ظ | ۱۳ نظر

زن : دکتر قرصی دارین که عوارض نداشته باشه و بشه یکماهه 10 کیلو لاغر شد؟

دکتر داروخانه : خانم بهتر نیست ورزش کنید و رژیم بگیرید ؟

زن : سخته دکتر . نمی تونم ، نمیشه ...



مادر : علی نمازتو خوندی؟

علی: میخونم ...

مادر: داره نمازت قضا میشه ها !

علی: آه ، نمیشد یه شربتی پیدا میشد میخوردیم جای خوندن نماز !



معلم :مهری بازم که درس نخوندی؟

مهری: خانم مهمون داشتیم ...

معلم : شما یا مهمون دارین یا مهمونی میرین یا همیشه خونه تون یه کاری برای انجام دادن هست پس کی بناست درس بخونی؟

مهری: خانم اجازه ! این مخترعین نمیشه یه چیزی اختراع می کردن که اگه میخوردیمش همه ی مطالب این کتابا میرفت تو مغزمون ؟!!



مادر ِ جک : جک بیا این گاو رو ببر بفروش و پولشو بیار که هیچی پول نداریم

جک : چشم مادر

پیرمرد بین راه : جک بیا این لوبیا ها رو بگیر و گاو رو بده به من اینها بیشتر از اندازه پول گاو ارزش دارن 

 جک : فکر کنم بهتر از این باشه که این همه راه برم تا بازار . معامله خوبیه 



منتظرین امام زمان : آقا چرا نمی آیی ؟ خب حالا که دیر کردین بزارین عروسی و جشن مونم تموم شه ... 

بزارین یه معامله کلانی باید انجام بدم این بگذره ...

بزارین .....

امام زمان علیه السلام : عاشقی شیوه ی رندان بلاکش باشد ...




نه عاشق بوده اند نه عاشق می شوند فقط شلوغ اش میکنند گنجشک هایی که یک عمر از این شاخه به ان شاخه پریدن عادتشان شده ...

  • خانم معلم

نظرات (۱۳)

سید ومولای من ،سلام اقا

سلام اقا
سلام اقا
سلام اقا
سلام اقا
سلام اقا ....

من منتظرت میمانم هر که هر چه میخواهد بگوید

اقا چرا تازگیها به شما سلام میدم پشتم می لرزد ....
پاسخ:
سلام آقا ان شاالله بر شما ...
حالم خوش نبود

فهمیدم که بیمارم …
با خدا حرف زدم
وااااااای عجب پزشکیه

خدا فشار خونم را گرفت،

معلوم شد که لطافتم پایین آمده!
زمانی که دمای بدنم را سنجید،
دماسنج ۴۰ درجه اضطراب نشان داد.

آزمایش ضربان قلب نشان داد که به چندین گذرگاه عشق نیاز دارم . . .
فهمیدم که مشکل نزدیک بینی هم دارم،

چون نمی توانستم دیدم را از اشتباهات اطرافیانم فراتر ببرم.

زمانی که از مشکل شنوایی ام شکایت کردم،
معلوم شد که مدتی است صدای خدا را آنگاه که در طول روز با من سخن میگوید نمی شنوم…!


خدای مهربان برای همه این مشکلات به من مشاوره رایگان داد،


و من به شکرانه اش تصمیم گرفتم


از این پس تنها از داروهایی که در کلمات راستینش برایم تجویز کرده است استفاده کنم :

هر روز صبح یک لیوان قدردانی بنوشم.
قبل از رفتن به محل کار یک قاشق آرامش بخورم.

هر ساعت یک کپسول صبر، یک فنجان برادری و یک لیوان فروتنی بنوشم.
زمانی که به خانه برمیگردم به مقدار کافی عشق بنوشم.
و زمانی که به بستر می روم دو عدد قرص وجدان آسوده مصرف کنم.


امیدوارم خدا نعمتهایش را بر شما سرازیر کند :


رنگین کمانی به ازای هر طوفان،

لبخندی به ازای هر اشک،

دوستی فداکار به ازای هر مشکل،

نغمه ای شیرین به ازای هر آه،

و اجابتی نزدیک برای هر دعا.......[گل]

التماس دعا ....[گل]
پاسخ:
سلام

الهی که اهل دل شیم 

حاجتتون روا ...
  • مردی بنام شقایق ...
  • ما لشگری از سلاح روسی داریم

    در دوز و کلک رگ ونوسی داریم

    هر جمعه که شد بیا که ما منتظریم

    این هفته فقط نیا عروسی داریم
    پاسخ:
    خنده ...
  • مردی بنام شقایق ...
  • صد موعظه کن ولی ز تسلیم نگو

    از خمس و زکات و ضرب و تقسیم نگو

    آقا تو بیا ولی فقط با یک شرط...

    ار آنچه که ما دوست نداریم نگو!
    پاسخ:
    مشکل همون شرط گذاشتنه س 
  • گرافیست کوچولو
  • آخ داشت !
    پاسخ:
    آخخخخخ
  • گرافیست کوچولو
  • آخ داشت !
  • غریبه ی اشنا
  • سلام استاد

    با اجازه این مطلب رو کپی کردم
    پاسخ:
    سلام 
    من استاد نیستم جان خودم یه معلم ساده م
    نوش جونتون ... 
  • سید مرتضی میرعزآبادی
  • سلام
    درست دست کذاشتید روی دقیق ترین مشکل ما. اینقدر گفتیم حوصله نداریم که انتظار را هم فراموش کردیم.خدا کند خدا حوصله روزی دادن به ما بی حوصله های مزخرف را داشته باشد.
    یا حق
    پاسخ:
    سلام پسرم
    مشکل اینه که هیچی رو باور نداریم حتی بهشت و جهنم رو ... حتی پاداش و عذاب رو ... تصورمون از بهشت یه باغیه که یه کمی هم که بمونی حوصله ت سر میره از بس یکنواخته و همه چی مهیا !!! عذاب هم نهایتش یه اتش سوزی عظیمه ... 
    باورهامون رو باید دستکاری کنیم ...
    حق یارتون
    بیا برویم از اینجا...
    پاسخ:
    کوجاا بریم ؟!
  • مهدیه جاهد
  • حال خوشی داریم با این تخیلاتمون
    پاسخ:
    سر خوووووش و خوشحااااال !!!
    سلام

    وقتی خدا رو جدی نگرفتیم ...
    پاسخ:
    سلااام

    خب کی بناس جدی بگیریم ؟!
    آنهایی که شبها دیرتربه خواب میروند،
    چیزهای بیشتری از زندگی میخواهند!
    مثلا گوشه نشینی در سرای تو را...
    شما هم دعوتید بنگارید برای دختر آفتاب در موج وبلاگی ...
    http://dokhtare-aftab.blog.ir/
    شده ام کشتی به گِل نشسته :*((

    حالم خوش نی
    حال همه ی اطرافیانَ م هم

    لبخند :)
    چیزی هست که خیلی وقت نشسته روی لَبَم

    افسردگی ...

    خانم معلم
    خانم معلم
    .
    .
    .

    خوبِ آدم خدا رو برایِ خود ،خدا بخواد
    ن اینکه برای خواسته هاش ...

    سرور رو هم همین طور
    وقتی خواسته ها زیاد شدن ...



    نشونیم : قبلاً هم همین اسمی براتون کامنت گذاشتم ، بدون اسم وبلاگیم :)


    پاسخ:
    سلام عزیزم 

    من واقعا نمیدونم چی باید بهت بگم . افسردگی اپیدمی شده همه جا . 
    ضمنا انتظار نداری کامنت دونی رو تا به اخر بگردم دنبال نشونیت !
    نشونیت رو خصوصی برام بزار ...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    تجدید کد امنیتی