بایگانی مرداد ۱۳۸۹ :: گاه نوشت یک خانم معلم

  گاه نوشت یک خانم معلم


۱۶ مطلب در مرداد ۱۳۸۹ ثبت شده است

لا بهانه فی العمل الخیر ، مطلقا !

خانم معلم | شنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۸۹، ۰۶:۲۹ ب.ظ | ۵۳ نظر

سلام بر وجود مبارک کریم اهل بیت

یا امام حسن مجتبی (ع) قدم رنجه نما و بیا که خانه ی دلمان را بهر آمدنت آزین بسته ایم .....

وه که چه انتظاری است ، انتظار حضورت در میان جمع مان ، ای کریم اهل بیت

مقدار موجودی هر روز تا پایان سه شنبه ۲/۶ نوشته خواهد شد بلکه !!! ......( ۲/۶ تولد پسرمه وااای هنوز هیچی براش نخریدم خدا خیرتون بده سریعتر !!! )

سلام بر بندگان خداجوی وبلاگستان از بلاگفائیان گرفته تا ........

عارضم که دیگر هیچ عذری جهت پرداخت کمک نخواهید داشت ....

دوران انتظار به سر آمد .......

شماره کارت رسید .....

عالیجنابان و سرکار علیا مخدره هایی که از رفتن به بانک می نالیدند ، نگران نباشید ، با کارت به کارت و یا از طریق اینترنت ، سریع در کار خیر از یکدیگر پیشی جویید .....

 

۶۰۳۷  ۹۹۱۱  ۵۵۹۶  ۵۷۷۹

 

منتظر هستیم تا دوشنبه انشا الله موجودی ۹۰ تومانی کنونی حداقل به ۲۰۰ تومان برسد و قبل از پنجشنبه بتوانیم مواد غذایی برای سه خانواده تهیه کنیم تا لا اقل در شب جمعه که تولد کریم اهل بیت  می باشد غذایی سر سفره به یاری شما عزیزان داشته باشند

شماره حساب رو هم مجدد مینویسم که دیگه مشکلی انشاالله پیش نیاد

۰۳۳۰۰۰۹۸۸۳۰۰۶  

 

ته نوشت : سعی ام بر این خواهد بود که گزارشی از آنچه رسیده و آنچه ارائه شده تهیه کنم ولی اگه سخت بود این کار رو نمیکنم .....

گفته باشم نگید نگفتی ها !!!

الحاقیه ی مهم : این موجودی تا سه شنبه جهت تهیه مواد غذایی ایتام می باشد .

در صورت موافقت ، مبالغی جهت شیر خوارگاه حضرت رقیه در نظر گرفته شود این شیرخوارگاه در بزرگراه نواب ، بزرگراه شهید تندگویان قرار دارد .

این متن توسط دوست بسیار عزیز و قابل اطمینانی برای من فرستاده شده در صورت موافقت ، پولهایی که بعد این هفته واریز بشه رو به این مرکز و به نیازمندان دیگری که استطاعت مالی ندارند حتی اگر از ایتام نباشند قرار بدهیم .

کسانی که موافقند منتظر یه " یاعلی " شان خواهم بود .

 اینجا چشمها و دستان کوچولویی در انتظار محبت هستن  ،

 فرصت کمک کردن به خودتون رو از دست ندید ....

شیر خوارگاه حضرت رقیه

اینجور مراکز معمولا یه قسمتیش تحت نظر دولته مثلا 30درصد هزینه ها
خود بهزیستی هم که من می رفتم ... برای بچه های معلول بی سرپرست .. باز 80درصد کمک های مردمی بود
از لباس گرفته تا وسایل بازی و خوراکی
دولت خیلی به اینا بودجه نمی ده
بچه های مشک هم هستن ... بچه های بی بضاعت سرطانی.. اگه دوست داشتین در مورد اونا هم اطلاعات بهتون می دم
فک کنید ... حتی بچه یه سال و چهار ماهه هم توشون هست .. گیر صدتومن پولن ، ماه عزیزیه باید واسه عزیز شدن خودمون پیش خدا یه کاری کنیم دیگه ..

موجودی شنبه ۳۰/۵ : مبلغ ۹۲۷،۰۰۰ ریال

موجودی یکشنبه ۳۱/۵  : مبلغ ۲،۴۲۷،۰۰۰ ریال

موجودی دوشنبه ۱/۶  : مبلغ ۲،۸۷۷،۰۰۰ ریال

موجودی سه شنبه ۲/۶ : مبلغ ۴،۲۲۷،۰۰۰ریال

 

قرار شد به ۱۰ خانوار کمک بشه ، دستتون درد نکنه ، رقم خوبی بود متشکرم از همه ، از ایشون هم خواستیم که مواد تهیه شده رو به اطلاعمون برسونند که همه بدونن این پولها چگونه مصرف شده ، نمیدونم این سنت ادامه پیدا میکنه یا نه ، ولی این شماره همیشه برای تهیه مواد غذایی و نیز جهت کمک به نیازمندان انشا الله همیشگی خواهد بود حتی اگر من نباشم ......  

التماس دعا

  • خانم معلم

انتظاری از چه نوع ؟ !

خانم معلم | جمعه, ۲۹ مرداد ۱۳۸۹، ۱۱:۱۱ ق.ظ | ۲۴ نظر

در روایات اسلامی، مطالب بسیاری درمورد انتظار و فرج آمده و به منزلة بهترین اعمال معرفی گردیده است.

رسول گرامی اسلام صل الله علیه و آله و سلم می‌فرماید:افضل اعمال امتی انتظار فرج الله عزوجل،  بهترین اعمال امت من، انتظار فرج (گشایش) خداوند عزوجل است.

هم‌چنین فرموده‌اند: افضل العبادة انتظار الفرج،بهترین عبادت، انتظار فرج است.

استکبار جهانى و صهیونیزم در تلاش هستند تا ملتهاى تحت‏سیطره آنان، به وضع تحمیل شده عادت کنند . قدرت‏هاى استکبارى خواهان غفلت، خواب آلوده بودن، نداشتن آرمان ونیز عدم تحرک ملت‏ها هستند و چنین وضعى را بهشت‏خود مى‏دانند; اما انتظار فرج موجب مى‏شود که انسان به وضع موجود قانع نباشد و بخواهد به وضعى بهتر وبرتر دست پیدا کند.

برداشت‌های متفاوت از مفهوم انتظار، موجب گردیده تا نظرات متفاوت و متضاد رخ بنماید و بر اساس این برداشت‌ها، تکالیف متفاوتی ارائه شود. برای روشن‌شدن وظیفة شیعیان و منتظران واقعی حضرت، بررسی نظریات و دیدگاه‌ها و در نهایت روش صحیح آن ضروری به نظر می‌رسد.

 

۱- زمینه‌سازی منفی

عده‌ای انتظار فرج را به این معنا دانسته‌اند که جامعه بایستی به حال خود رها شود و نباید به فساد آن توجهی نشان داد تا زمینة ظهور ـ که دنیایی پر از ظلم و فساد است ـ فراهم آید. عده‌ای فراتر از این عقیده معتقدند نه تنها نباید جلوی فساد و گناهان را گرفت، بلکه بایستی به آنها دامن زد تا هر چه بیشتر زمینة ظهور حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف فراهم آید.(۱)

این انتظار همواره مورد مذمّت و سرزنش قرار گرفته است؛ چرا که منجر به تعطیل شدن حدود و مقررات اسلامی گشته و با موازین اسلامی و قرآنی سازگاری ندارد

2 ـ 1. عدم زمینه‌سازی

برخی با تمسک به بعضی روایات، مانند «هر علم و پرچمی قبل از ظهور قائم، باطل است»، هرگونه زمینه‌سازی و تشکیل حکومت را باطل و بر خلاف اسلام می‌دانند و آن را در راستای بسته شدن باب مهدویت برشمرده‌اند.

از این جمله می‌توان به انجمن حجتیه اشاره نمود که به وسیلة شیخ محمود ذاکر زادة تولایی، معروف به شیخ محمود حلبی (1279 ـ 1376ه ـ .ش) تأسیس شد و پس از انقلاب اسلامی نیز به دلیل تضاد افکار آنان با انقلاب اسلامی، نه تنها با آن همکاری نکردند، بلکه در مواردی با آن مقابله نیز می‌کردند.

این گروه در پی سخنرانی حضرت امام خمینی قدس سره مبنی بر مذمت کسانی‌که معتقد به زیاد شدن فساد برای ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بودند طبق بیانیه‌ای به طور رسمی انحلال خود را اعلام کرد.(۲)

این گروه هیچ مسئولیتی را متوجه مردم نمی‌دانند، بلکه تنها، دعا را برای ظهور حجت، لازم می‌دانند.

امام زمان از دیدگاه مقام معظم رهبری

حجتیه ای کیست و چه میکند ؟  

 انجمنی هاو حجتیه از دیدگاه امام

 

این مطلب ادامه خوهد داشت انشا الله ............

۱-محمد محمدی ری‌شهری،  میزان الحکمه، 10 جلدی، نشر و چاپ مکتب العلوم الاسلامی، چ سوم، 1372، ج1، ص 285. (به نقل از بحارالأنوار، ج52، ص122).

۲-برگرفته از صحیفه نور، ج21، ص14-13.

 

نگرانی نوشت : متوجه شدم خیلی ها در پی چرایی تخریب مزار شهدای بهشت زهرا و مخصوصا قطعه ۴۴ می باشند ... نمیدانم چه کسانی پشت این ماجرای تخریب قرار دارند که به راحتی توانسته اند بدون گرفتن موافقت از خانواده های این عزیزان که یادگاران دفاع مقدسمان محسوب می شوند دست به چنین اقدامی بزنند ، اقدامی که ظاهرا هیچ گروهی از ان استقبال ننموده است ..... در اینجا مطلب را پیگیری نمایید .

بلاتکلیفی 22 میلیارد تومان اعتبار بازسازی گلزار شهدای تهران

http://razemazar.com/shnews.php?id=13

 

 

  • خانم معلم

Title-less

خانم معلم | چهارشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۸۹، ۰۴:۴۷ ب.ظ | ۰ نظر
امروز خدا توفیق داد نماز ظهر را در مسجد بخوانم ... دیشب در سریال ملکوت که اصلا نگاه نمیکنم و فقط تلویزیون روشنه حاجی سلطانی گفت  : چقدر تو این اتاق که هستم احساس راحتی میکنم !! که فرشته گفت چون نوه ات داره کلام خدا رو به زبون میاره ...

دقیقا چنین حسی رو وقتی میرم مسجد دارم ، ممکنه در طول روز کارهایی انجام بدم که به عنوان کار خوب ازش یاد بشه ، منتها توی مسجد یه حس عجیبی دارم وقتی از مسجد خارج میشم انگار سبک شدم ، انگار راضی شدم و انگار مورد رضایت واقع شدم ...

امروز سخنران داشت از امام موسی ابن جعفر میگفت شاید به واسطه هفتمین روز از ماه رمضان ، میگفت یکی از علمای سنی بغداد که خیلی هم با شیعیان خوب نیست ، (که البته اسم هم برد منتها من چیزی برای یادداشت کردن همراهم نبود ) گفته : اگه خاک مزار این امام رو روی عالم بپاشن تمام مشکلات حل میشه ! ...

از بزرگواری این امام می گفتند و اینکه هارون برای به زانو در اوردن این امام بزرگ ، رقاصه ای رو وارد زندان کرده بودن که حواس امام رو پرت کنه و از خدا لحظه ای دورشون کنه ، امام ایشون رو که میبینند سر به سجده می گذارند و بلند به ذکر گفتن مشغول می شوند ،

  • خانم معلم

به کنعان رسیدگان

خانم معلم | سه شنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۸۹، ۰۲:۰۲ ب.ظ | ۴۰ نظر

 «اِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ اَلاّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ اَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ » سوره ی فصلت – آیه 30

«اگر روزی اسراء برگشتند و من نبودم ، سلام مرا به آنها برسانید و بگویید خمینی در فکرتان بود. »
صحیفه نور جلد 19 – ص 40

توکل ..... امید .... صبر .... استقامت .... اسارت ... حریت .... افتخار

به یاد آن روز که به قصد جبهه های نبرد، به جماران می رفتید، تا دعای پر مهر پیر جماران را بدرقه راه خود کنید و موعظه های عرفانی اش را در جای جای قلبتان بگنجانید. در فکر جماران و در آرزوی دیدار بودید.

دریغا! که هنگام رجعت شما را نه به سوی جماران، بلکه به سوی بهشت زهرا هدایت کردند. پس سینه زنان و گریه کنان خود را بر مزار او ـ که در پشت انبوهی خاک خفته بود ـ رساندید و اندوه بی پدری و تنهایی تان را با اشک و آه سرودید.

۲۶ مرداد سالروز بازگشت آزادگان دلیر ، این مردان مرد ، به میهن اسلامی مبارک باد

  • خانم معلم

حی علی خیرالعمل

خانم معلم | يكشنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۸۹، ۰۲:۱۴ ب.ظ | ۳۱ نظر
بالاخره امروز بعد یه استرس حسابی که بهم وارد شد بابت گم کردن عابر بانکم ، تونستم برم بانک و حساب باز کنم ... جریانات تو بانک هم بمونه برای بعدا که اونجا هم باز جریانات داشتم

بالاخره این شد شماره حساب :  ۰۳۳۰۰۰۹۸۸۳۰۰۶     بانک ملی

نیاز به اسم بود هم بگید خصوصی براتون میزارم

امید که بتونیم قدمی هر چند ناچیز برداریم

فعلا خودم یه مقداری ریختم به حساب به عنوان دشت اول .... امید که زود سر ریز بشه  

بالاخره تا تابستونه یه فکری برای من و مهدیه و سمیه بکنید دیگه ...گناه داریم

راستی مهدی هم یه کفش نو خریده ، صادق هم التماس دعا داره ، ضمنا یه بی وارث هم داریم !!!!

اووووووه فعلا به خودمون کمک کنیم بعدا بریم سراغ ایتام

 

خوب .... منتظر نزارین ایتام رو ....

وعده مون برای قبل نیمه ماه باشه که تا اون موقع بتونیم براشون یه مقدار وسیله خوراکی بخریم و ببریم بدیم بهشون .....

خدا قبول کنه از همگی انشا الله ....

 

 بعدا نوشت :این سایت رو توی این ماه رمضان سایت خوبی دیدم اینکه می توانی بنشینی قران را درمقابل دیدگانت قرار بدهی، سوره و آیه اش را خودت انتخاب کنی و در میان نوزده قاری قرآن یکی را انتخاب کنی تا آن را به ترتیل بخواند. پیشنهاد می کنم تمام ترتیل ها را انتخاب کنید و به انتخاب شناخته ترها اکتفا نکنید. از هر آیه ای که خواستید می شود قاری را تغییر داد. یک ترجمه انگلیسی از تمام آیات هم وجود دارد. فقط ای کاش یک ترجمه روان و زیبا با یک صدای خوب به زبان فارسی هم در آن پیدا می شد.(برگرفته از سایت بر ساحل سلامت )

 http://tanzil.info/

التماس دعا

 

  • خانم معلم

کی می یاد افطاری بدیم ؟

خانم معلم | شنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۸۹، ۰۱:۱۰ ب.ظ | ۳۱ نظر

اول سلام به همه ی دوستان خوب ، عباداتتون قبول درگاه حق .....

خب ، ماه رمضونه و چند توصیه موکد برای این ماه ....

اول: افطاری دادن حتی اگر به اندازه نصف دانه ی خرما و جرعه آبی باشد

دوم :گرامی داشتن ایتام 

سوم : رسیدگی به امور مردم و گره گشایی از کار خلق

چهارم : صله ی رحم

پنجم : صلوات بر پیامبر و اولادشان

ششم : ختم قرآن

هفتم : داشتن خلق نیکو

و ............ هر کار نیک دیگه ....

 

اما چیزی که به خاطرش این پست رو زدم عملی کردن بند اول و دوم و انشاالله سوم این قسمته ... که اگر ادامه پیدا کرد صرف ساپورت مالی دو خانواده ی بی سرپرست ، که شامل خوراک ، پوشاک ، بحث درمان بیماری ، بحث کرایه خانه و .....

به پیشنهاد وبلاگ " ترنم باران " قرار شد افطاری بدیم ... " جناب "صادق " خان ، صاحب وبلاگ " حسنیه " استقبال کردند و گفتند عملی اش کنیم و چون نیمه ی این ماه تعلق دارد به کریم اهل بیت ، تصمیم گرفتم اگه همه موافق باشن یه حسابی باز بشه ، زودتر ، هر مبلغی که دوست داشتید رو به حساب واریز کنیم که تا نیمه این ماه برسه به دست ایتام .... منتها ، هم مشکل باز کردن حساب هست ، هم ریختن پول از طرف شما به این حساب ، دیگه اینکه این یتیمان در پاکدشت زندگی میکنند ممکنه که روزه خور باشن ،ولی معتقد هستند اما شرایط روزه گرفتن رو ندارن . از نزدیک خونه ی بعضی هاشون رفتم واقعا زندگی اسف باری دارن .... میتونم شماره حساب خانمی که واسطه ی کمک به اونا هست رو بگیرم که به حساب ایشون واریز کنیم یا اینکه خودم حسابی باز کنم واصلا این کار رو ادامه بدیم و این حساب باشه برای ایتام و رسیدگی به کار ایشان ....

به هر شکل به قول برو بچه های تلویزیون ،

هم اکنون منتظر یاری سبزتان هستیم ....

بالاخره آدمیه دیگه ، ممکنه اعتماد نکنید ، بنابر این ، اونایی که مطمئند و مشکلی ندارند، بسم الله .

این اولین مبلغ مطمئنا میره برای افطار و خرید خوراکی برای اونا ...هرچقدر هم که کم باشه ...که مطمئنا نخواهد بود ....

اگه تعداد زیاد شد ،حتی با  ۱۰ نفر و نفری دو هزار تومن هم که بدیم، میشه ماهی ۲۰ هزار تومان که میتونیم براشون مرغی بخریم تا  سفره شون خالی نباشه ....

اونایی که برای امواتشون می خوان فاتحه ای بفرستن هم می تونن مبالغشون رو به این حساب بریزند .

هر مشکلی هست ، اطلاع بدین ، اگه موافق هم نیستید اطلاع بدید ....

امید که بتونیم تو این ماه و انشا الله ماههای بعد ، حداقل ، دل دو  خانواده ی بی سرپرست و از این طریق دل پیامبر رو شاد بکینم بلکه خدا هم ازمون راضی باشه .

  • خانم معلم

من گمشده ام را می جویم ....

خانم معلم | جمعه, ۲۲ مرداد ۱۳۸۹، ۰۵:۱۰ ق.ظ | ۲۴ نظر

 

 

خداوندا ، در این عصر جمعه  میشه گمشده مون رو پیدا بکنی ....

مهدی جان ،

رمضان آمد ...

دعای سحر را کجا زمرمه می کنی ؟

سجاده ی دلت را در کنار خانه ی کدامین یتیم پهن می کنی .....

به هنگام قنوتت برای کدامین گناهمان طلب آمرزش می کنی ....

مهدی جان ،

سر به زیر افکنده و رو سیاه درگاهیم ، امشب گرد حرم کدامین جد خویش در طوافی ....

یادی از ما می کنی ؟ !

دستهای خالی و قلبهای سیاهمان را نگاه نکن ....

کریمی و سخاوتتان را به رخت خواهم کشید .....

برای روسیاهان درگاهت دعا بکن .....

گرچه از منتظران نیستیم ولیکن برای ظهور و حضورت دعا میکنیم ..... ما را با همین کمترین ، با اشک چشمانمان بپذیر ...

به خداوند بگو منتظریم لباس توبه بر انداممان بپوشاند ، که این برهنگی سخت است و  ....

میشود این جمعه مهدی را مهمان سفره های افطارمان بکنی ....

 

می شود  این  رمـــــضان  موعد  فــــردا  باشــد ؟

آخــرین مــاه  صــــــــــــــــیام  غم  آقا باشـــــد ؟

می شـود در شب قدرش به جــهان مژده دهـــند ،

که  هــمین  سال  ظــهور  گل  زهــــــــرا  باشد ؟

 

پی نوشت ۱ : دراین عصر اولین جمعه ی ماه رمضان ، دعای عشرات و آل یاسین و سمات را بخوانیم ... تا برای شب قدر آماده بشویم و دعاهایمان مستجاب گردد .

در دعای عشرات از خدا آنچه که باید برایش دعا کنیم را تقاضا می کنیم ....گاه خود نمی دانیم از خدا چه می طلبیم ... این دعا چگونه خواستن و چه چیز خواستن را یادمان می دهد ....

پی نوشت ۲ : در یکی از قنوت های هر نمازمان ، دعای سلامتی امام زمان را بخوانیم وبعد نماز دعای فرج را زمزمه کنیم .

پی نوشت ۳ : دعای ابوحمزه را هر چند کم ، شبی چند خط بخوانیم .... که چقدر زیبا امام سجاد با خدا صحبت می کند در اولین جمله اش می فرمایند :

الهی لا تودبنی بعقوبتک .... خدایا مرا با عقاب خود ادب مفرما .... مگر امام نیاز به تادیب دارند ؟ و مگر ادب داشتن نیازی شدید است که این گونه امام در اولین جمله شان از خدا خواسته اند که با عقابشان ادبشان نفرمایند ؟ ....

حضرت طبق این نقل از خدا می‏خواهد که با عقوبت و مکر ادب نشود و نقطه‏ مقابل عقوبت و مکر این است که آنقدر لطفش را شامل حال بنده‏اش بفرماید تا شرمنده درگاهش شوند، نمک ‏گیر محبت و لطف او گردند تا دیگر شرم داشته باشند از این‏که خلاف رضای او عمل کنند و البته این بهترین راه  در امر تعلیم و تربیت است.(شرح دعای ابوحمزه از استاد جوادی املی )

 مرحوم شیخ عباس قمی در شرح حال آقا سید صدرالدین عاملی اصفهانی می نویسد:
و این سید جلیل، کثیر البکاء و کثیر المناجات بود. نقل شده که شبی از شب های ماه رمضان، داخل حرم امیرالمؤمنین شد. بعد از زیارت، نشست کنار ضریح و شروع کرد به خواندن دعای ابوحمزه، همین که شروع کرد و به جمله «الهی لا تودبنی بعقوبتک» رسید گریه او را گرفت و پیوسته این جمله را تکرار کرد و گریه کرد تا بیهوش شد و او را از حرم مطهر بیرون آوردند.*

* محمد رحمتی شهرضا، گنجینه معارف، ج۱، ص۴۸۱.

التماس دعا

  • خانم معلم

بوی رمضان می آید ....

خانم معلم | دوشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۸۹، ۱۰:۳۵ ق.ظ | ۵۸ نظر

بعضی وقتا یه چیزهایی ارزشش رو داره که آدم امتحانش کنه ، مثلا وقتی کسی که خیلی بهش اطمینان داری میگه اگه این راه رو بری ته اش میرسی به زیباترین جایی که تا حالا دیدی، می ارزه امتحانش کنی چون هم قراره به جایی برسی و هم مجبوری راه بری و هم راه دیگه ای پیش پات اگه هست بهتر از این راه نیست ...

میای احتمالات رو بررسی می کنی و سبک وسنگین می کنی و میبینی بد نیست امتحانش بکنی شاید اخرش خوب بود ، چیزی رو که از دست ندادی ....

با حساب دنیایی هم که نگاه می کنی میبینی بد نیست سه روز رو روزه بگیری و برات دو ماه محسوب بشه .... پس یه یا علی می گی و توکل به خدا ..

انشا الله که قبول باشه ....

ماه رمضان ، ماه مهمانی خدا هم آمد ، .....  روز ها و شبهاش رو از دست ندیم ....

یاد همه ی اونایی باشیم که حسرت گرفتن یک روز روزه اش رو دارن .... اونایی که مریضند و الان در انتظار اتاق عملند ، جانباز های عزیزمون که با برگشتن به خاطرات قبل ، دلشون پر میکشه برای روزهایی که تو جبهه بودن و موقع ماه رمضون چه سحری ها و افطاری هایی می خوردن و چه طوری می جنگیدن و حالا در زمان صلح ، قادر به گرفتن یک روز روزه نیستن ...

یاد اونایی بیفتیم که شاید تا چند روز پیش کنارمون بودن و حالا نیستن ....

یاد همه ی اونایی که حسرت این ماه در دلشونه ....

همه رو قبل افطارتون یاد کنید ....

پاک کنیم خودمون رو و وارد این ماه بشیم قراره بریم مهمونی ، کینه ای از کسی تو دلمون هست بزاریمش کنار ، خیلی وقته سراغی از دوستی نگرفتیم با یه تلفن شادش کنیم ، قرضی داریم ادا کنیم ، و خلاصه یادمون باشه داریم پا به خونه ی کی میزاریم ، نکنه صاحبخونه رو برنجونیم هر چند که خیلی بزرگواره ، ولی ما مهمونای خوبی براش باشیم .

ما رو هم از دعای خیرتون بی نصیبب نکنید .....

خیلی التماس دعا

 پی نوشت ۱ : دیگه ماه رمضون که بشه باید از خواب کمی زد .... برای اینکه سحر به موقع از خواب بیدار بشید با"  وضو " قبل از خواب این آیه رو تلاوت بفرمایید.

قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشرٌ مِّثْلُکمْ یُوحَى إِلىَّ أَنَّمَا إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَحِدٌ فَمَن کانَ یَرْجُوا لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صلِحاً وَ لایُشرِک بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدَا .(سوره کهف- آیه ۱۱۰)

پی نوشت ۲ : امام رضا(ع) فرمودند: در آخر ماه شعبان زیاد به درگاه الهی عرض کنید: «اللهم ان لم تکن غفرت لنا فی ما مضی من شعبان فاغفر لنا فی ما بقی منه» خدایا اگر ما را در چند روز گذشته از ماه شعبان نیامرزیده ای در باقیمانده از این ماه ما را ببخش و بیامرز

پرسیدم کدام راه نزدیک تر است ؟ گفت به کجا؟ گفتم: به خلوتگه دوست! گفت: تو مگر فاصله ای می بینی بین دل و ان کس که دلت منزل اوست ....

با تشکر از عمو مرتضی برای ارسال این مطالب زیبا ...

  • خانم معلم

جایی برای خشنودی

خانم معلم | شنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۸۹، ۰۷:۰۲ ب.ظ | ۲۲ نظر

طبق قراره هر آخر هفته ، صبح زود رفتم بهشت زهرا سلامی خدمت اموات عرض کردم و گفتم سری به قطعه ی ۴۴ بزنم که شنیده بودم قصد باز سازی اش را دارند و نگران بودم که به پارک الشهدایی دیگر تبدیل نشده باشد . نزدیک سالن دعای ندبه ،هم وطنی جایی که نباید دور می زد ، نصیب ما از زیارت شهدا را به زیارت افسران راهنمایی و رانندگی تبدیل می کند !!!  

 امروز برای تعیین خسارت به همراه همسرم به بیمه رفتیم ، آن بنده ی خدا پس از مدتی از همسرم  پرسیده بودند که ، خانمتون معلمند ؟ !!!

همسرم گفتند چطور؟ ...

گفت : از صبوری شان . چون قبلا با خانمی که مقصر هم بودند تصادف کرده بودم ولی فقط کتکم نزدند!! اما خانم شما با اینکه من مقصر بودم ولی چیزی نگفتند ...

وقتی شنیدم خدا را شکر کردم که هنوز معلمی وجهه ی خود را دارد ، هنوز می شود معلمان را مظهر صبر دانست و هنوز معلم ها اعتبار دارند ...

در جامعه " معلم" را با حقیر ترین افراد جامعه یکسان می کنند .به راحتی به وزارت خانه ی آموزش و پرورش عنوان  " گدا خانه " می دهند و لابد ما نیز از جمله ی گدایانیم ...

گرچه رفتار و کردار بعضی از همکاران در برخی جاها نیز باعث بوجود امدن این تفکرات می گردد ولی نباید به همه این مسائل را تعمیم داد ....

به هر حال شنیدن این مطلب کمی باعث دلخوشی ام شد ...

 

پی نوشت ۱: میشود در غم بارترین حادثه ها هم ردی از زیبایی ها پیدا کرد ....

پی نوشت ۲ : میشود خوبی ها را به یکدیگر یاد بدهیم ، کینه ها را از خودمان دور کنیم و به فراموشی بسپاریم ....

پی نوشت ۳ : این تصادف دومین تصادف کلاسمان است ، اول فاطمه که بینی اش شکست و دوم من که چشم دخترم را از دست دادم !! برای سومی حتما صدقه بدهید !!!!

پی نوشت ۴: البته با همون ماشینی که راه نمیرفت هم رفتم سراغ قطعه ۴۴ ، حالشان خوب بود کمی تر و تمیزشان کرده بودند ..هنوز فانوس ها هستند و بچه ها هم در جای خودشان ارام خوابیده اند ...

پی نوشت ۵ :البته امیدوارم که آرام خوابیده باشند با این رفتار و کردار ما بعد شهدا !!!!

 

 

  • خانم معلم

میبینم تو را ؟

خانم معلم | جمعه, ۱۵ مرداد ۱۳۸۹، ۰۷:۰۵ ق.ظ | ۱۸ نظر

 

 

اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ.

اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ

خداوندا گرفتاری و آشفتگی این امتّ را بحضور او برطرف نما و در ظهورش تعجیل کن. زیرا کافران و منکران آن را دور دانند و ما آن را نزدیک می بینیم. به رحمت تو ای بهترین رحم کنندگان.

فرازی از دعای عهد

امام زمان (ع) می فرمایند :

«إِنّا یُحیطُ عِلْمُنا بِأَنْبائِکُمْ، وَ لا یَعْزُبُ عَنّا شَىْءٌ مِنْ أَخْبارِکُمْ.»:
علم و دانش ما به خبرهاى شما احاطه دارد و چیزى از اخبار شما بر ما پوشیده نمى ماند.

«قَدْ آذانا جُهَلاءُ الشّیعَةِ وَ حُمَقاؤُهُمْ، وَ مَنْ دینُهُ جَناحُ الْبَعُوضَةِ أَرْجَحُ مِنْهُ.»:
حضرت مهدى(علیه السلام) به محمّد بن على بن هلال کرخى فرموده اند :نادانان و کم خردان شیعه و کسانى که بال پشه از دیندارى آنان محکمتر است، ما را آزردند.

ازمجموعه سخنان امامان و بزرگان

  • خانم معلم