آشنایی با علیرضا قزوه
خانم معلم |
جمعه, ۹ مرداد ۱۳۸۸، ۰۹:۲۸ ب.ظ |
۰ نظر
علیرضا قزوه شاعریست دردمند و دلسوز. این را حتی کسانی که سبک شعری یا سلیقه سیاسیاش را نمیپسندند نیز میدانند. قزوه در این شعر درد و رنج و سرگشتگیی را که در این روزها بر هر انسان آرمانخواه و دردمند میرود، روایت کرده است:
خدایا تلخ میبینم سرانجام جوانها را
زمانه سرمه میساید شکستِ استخوانها را
چقدر ای روزگاران، زخم از تیغِ خودی خوردن
میان خون و خنجر بازیِ زخمزبانها را
خمیر و نانوا دیوانه شد از اینهمه هیزم
خدایا شور این آتشفروشان سوخت نانها را
به نام نامی طوفان و دریا بال خواهم زد
کلاغانی که میبندید راه آسمانها را!
به ملاحان بگو وقت ملاحت نیست این شبها
بگو طوفان ـ بگو پایین نیاور بادبانها را
دهان موج را باید ببندد تربت مولا
بگو باید تحمل کرد یکچند این تکانها را
چرا اهل سیاست منطق حکمت نمیدانند؟
خدایا بار دیگر بعثتی بخش این شبانها را
- ۸۸/۰۵/۰۹