بنیاد حفظ و نشر آثار شهید بهشتی پلمب شد :: گاه نوشت یک خانم معلم

  گاه نوشت یک خانم معلم


بنیاد حفظ و نشر آثار شهید بهشتی پلمب شد

خانم معلم | پنجشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۸۸، ۰۶:۲۸ ب.ظ | ۹ نظر


نیروهای امنیتی حکم تفتیش حریم خصوصی منزل علیرضا بهشتی را نداشتند. آنها بنیاد حفظ و نشر آثار شهید بهشتی را نیز پلمب کردند. به گزارش موج سبز آزادی، همسر سید علیرضا بهشتی در تشریح نحوه بازداشت مشاور ارشد میرحسین موسوی گفت: "عصر سه شنبه ساعت 5 بعد از ظهر، 5 مأمور امنیتی به منزل فرزند شهید بهشتی مراجعه و با حکم بازداشتی که امضای دادستانی تهران بر آن بود وارد منزل ما شدند." همسر سیدعلیرضا بهشتی که به همراه فرزندانش در منزل حضور داشتند میگوید: "در این حکم بر جلب و تفتیش محل استقرار آقای بهشتی بدون تفتیش حریم خصوصی تأکید شده بود، اما مأموران تمام اتاقها ازجمله اتاق خواب را تفتیش کرده و وسایل آن را به هم ریختهاند و حتی مقداری وسیله شخصی و اوراق تحصیلی را هم با خود بردند." وی با اشاره به حضور بیش از چهارساعته مأموران در منزل علیرضا بهشتی، از برخورد زننده و زشت یکی از مأموران که حکم جلب در دست او بود خبر داد و گفت او حتی به فرزند خردسال ما هم توهین میکرد." مأموران پس از بازرسی منزل فرزند شهید بهشتی و دستگیری او به محل بنیاد حفظ و نشر آثار شهید آیتالله بهشتی مراجعه و ضمن جمع آوری کامپیوترها و اسناد، محل این بنیاد را نیز پلمب کردند.



نمی دانم این بستن ها و گرفتن ها می تواند چاره ی کار باشد ؟ ..... آیا اختلاف نظر را با تهدید حل می کنند یا با گفتگو ؟ ..... نمی دانم ، نمیدانم حفظ حکومت به هر قیمتی است ؟ ..... آیا امام حسن همین کرد ؟ آیا امام علی همین کرد ؟ ...... آیا قرار است حسینی عمل کنیم ؟ ..... چرا انقدر در لفافه ؟ ...... چرا صراحت نداریم ؟ ......
شاید بگویید پسر شهید بهشتی است که باشد ، گرچه پدر تو بود فاضل ، از فضل پدر تو را چه حاصل ! .... ولی ایا ایشان مستحق چنین برخوردی هستند ؟ آن هم در کنار خانواده ؟ !! ...... آیا در حال فرار از مملکت بودند که باید فی الفور دستگیر میشدند در حضور تمام اعضای خانواده ؟ ...چه ذهنیتی از حکومت در سر فرزندان ان خانواده نقش می بندد؟ .... چه می کنیم ؟ ....... چه می کنیم ؟ !!!!!



شب قدر است ، قدر خود را بدانیم ، قدر این لحظات را بدانیم ، شاید فردایی نباشد ، درست فکر کنیم ، درست دستور دهیم چرا که برای اعمالمان بازخواست می شویم ........ خدا عاقبتمان را به خیر کند ........
  • خانم معلم

نظرات (۹)

  • آبجی کوچیکه
  • سلام-وقتی تاریخ اسلام را میخوانیم به این نتیجه میرسیم که تنها چیزی که باعث میشد علی(ع)در قلوب مردم رخنه کند اجرای کامل عدالت اسلامی در شیوه حکومتی ایشان بود.ودلایل ضعف بنی امیه و بنی عباس این بود که آنها حکومت را با نیرنگ وفریب به دست میآوردند وبا ظلم وستم وسرکوب (مردم) آنرا حفظ میکردند.اندکی تامل کنید !نام حکومت ما-جمهوری اسلامی است!ولی کدامیک از این متولیان حکومت با عشق به مردم !!!حکومت میکنند؟
    آیا شیوه ی اجرایی کارشان بیشتر شبیه به مخالفان علی(ع) نمیباشد؟به مردم ظلم نمیشود؟مردم راسرکوب نمیکنند؟
    بقای حکومتشان به چه قیمتی؟
    بیشتر از این میسوزم که علاوه بر مردم عوام مان یکسری به واقع!فرهیخته وروشنفکر چرا باید موافق بااین
    طرز فکر باشند که راه –راه درستی است!
    شب قدر است!شب شهادت علی (ع)این الگوی به واقع کامل انسانیت وعدل –خدایا در این شب عزیز ما را ببخش وبیامرز ونا اهلان را هم به راه راست هدایت کن!الهی آمین.
    قصدم نیست در هر تاپیک شما چیزی بنویسم - اما چه کنم که بقول خودتان هرچقدر هم که م یخواهیم سیاسی نباشیم نمی شود( شما هم نمی گذارید ما سیاسی نباشیم)
    معلم گرامی و آبجی کوچیکه... من هم مثل شما نمی دانم چه خبر است که باید فرزند شهید بهشتی هم در منزل بازداشت شود - اما قطعا یکسویه به قاضی نمیروم که اول به نقل از "گزارش موج سبز" بنویسم که بدون داشتن حکم تفتیش حریم خصوصی و بعد بنویسم با حکم دادستانی ریختند و مدارک و وسایل شخصی را بردند

    می دانید در حکم قضائی حریم خصوصی تعریفش چیست؟ من نمی دانم - و به همین خاطر اظهار نظر نمیکنم - شما حتما !!! می دانید که به قضاوت نشسته اید؟
    من نمی دانم این فرزند شهید چه کرده و چه می کند که مستحق این برخورد باشد - شما حتما !!! می دانید که از مظلومیت او می نویسید و نه از مظلومیت دادستانی

    شب قدر است - من هم اول به خودم و بعد به شما و آبجی کوچیک توصیه می کنم با دانسته ها حرف بزنیم و قدر بشناسیم - روشنفکران سرزمینمان همیشه راه را درست تشخیص نداده اند - مشروطه و سی تیر شاهدان نزدیک ماست - به درد دل شریعتی از روشنفکران زمانه که حداقل قائل هستید؟ به داد جلال در میقات چطور؟

    به نظر من یکی از بزرگترین دروغ هائی که این روزها بسیار تبلیغ می شود اینست که می گویند روشنفکران ما از انقلاب و نظام در حال جدا شدن هستند ؟ اینطور نیست - همانطور که جوانان ما را نیز اینگونه وانمود می کنند - اینطور نیست - این دروغ آنقدر در حال تکرار شدن است که کم کم خودشان هم باور کرده اند که البته این یک شانس انقلاب است و نقطه قوت که دشمن تحلیل درستی از جامعه ما ندارد
    شب قدر است - راست م یگوئید بیائید قدر خودمان را بیشتر بدانیم
    با آرزوی قبولی طاعات و عباداتتان در این شبها و روزهای عزیز
    وقتی مطلب را درست نمی خوانید قطعا جهت تحکیم افکار ونظراتتان و القای آن باید این مطالب را بنویسید
    من از مظلومیت هیچ کس حرفی نزدم فقط گفتم این نوع برخورد ها را صحیح نمی دانم ، شما که مثال از مظلومیت علی زدید و ان هنگام که به در خانه ی او ریختند دقیقا مثالی مناسب بود برای این نوع وحشی بازی ها که مایی که دم از شیعه ی علی میزنیم چرا همان کارها را تکرار می کنیم ؟

    فکر کنم حکم جلب با حکم تفتیش دو مقوله جدا باشند !! ..این حتی از اسمش نیز پیداست !! ..... نیازی نیست بگوییم چرا منزل را تفتیش نمودند ......نوشتم چرا جلوی چشمان معصوم فرزندانشان این گونه عمل کردند ؟ اما نگفتم بیگناه است ؟ !! ... نگفتم پسر شهید بهشتی است ، که حتما دیده اید و میدانید انسانها در مقاطع مختلف زمانی جور دیگر عمل می کنند !!! .....ممکن است جبهه ای باشند ، ممکن است دهها دوست جلوی چشمشان پرپر شده باشد ولی هم اکنون بارخود را بسته اند و از هیچ کاری جهت سود رسانی بیشتر به منافعشان ابایی ندارند .

    رنگ سبز مانتوی همکار من بعد از این جریانات بوده و نه به دلیل طرفداری از شخص خاصی !! این منفی بافانند که همه چیز را سیاسی می کنند .... آنهایند که جهت تایید حکومت ، خفقان حاکم کرده اند ، داشتن نظری حتی مخالف ، جرم است ؟ !! ...... مگر مبارزه مسلحانه ای دامن زده شده است ؟
    من از هیچ گروهی حمایت نمی کنم ، دیگر حنای هیچ کس برایم رنگی ندارد ، انها که مومن و معتقد می دانستمشان چه کردند که آنهایی که فقط اسم دین را یدک می کشند و به ظاهردین مدارند بکنند ؟ ...... سیاست همان است که گفته اند پدر و مادری نمی شناسد ......اگر غیر این بود آیت ا.. جوادی املی ، آیت ا.. حسن زاده املی ، مرحوم بهجت و از این دست حتما سیاست مدارانی قابل تر از ما هستند ......
    چیزهایی که می نویسم فقط داد از این حکومتی است که حتی به یارانش نیز وفا نمی کند ......شما بگویید جهت حفظ وحدت سکوت کنید ، نام دیگرش این است که حکومت هر چه کرد خفه شوید ...
    من نمی توانم ببینم زمان حکومت اسلامی با زمان شاه در خفقان یکسان باشد ، یادتان که هست ؟ !!!

    فقط به خدا و ائمه معصوم پناه میبرم از این به ظاهر دین داران ضد دین ........ نه به هیچ کس دیگر که بیشتر انسانهای این دوره سنگ خود به سینه می زنند و بس .........امیدوارم شما از این گروه نباشید !!!
    "دیگر حنای هیچ کس برایم رنگی ندارد "

    ولایت هیچ کس نیست - شیعه رنگ هر حنائی را با رنگ ولایت می شناسد
    باز خوب نخواندندید ، نوشتم که« به خدا و ائمه معصوم پناه می برم » ......
    اما یاد گرفتم در این مواقع بگویم « شما خوبید » ....
    متشکرم - خوبم !!! شما چطور؟؟؟
    انگار این بار شما مطالب مرا خوب نخوانده اید در توضیح جمله کوتاهم باید بنویسم منظورم از ولایت صرفا خدا و ائمه معصومین نبود - حتما با مفهوم سلسله ولایت و ولایت تشریعی و تکوینی آشنا هستید - اگر نتوانیم مصداق های اصول اعتقادیمان را در هر مقطع زمانی تشخیص دهیم ،به نظر شما اشکال ندارد؟؟ و یا همان حرف خودتان که قران را برای سر طاقچه و اموات خواندن نکرده ایم؟
    منظورم از ولایت - ولایت مطلقه فقیه بود با همان تعبیر و نگرش امام عزیز
    دوباره می نویسم "ولایت هیچ کس نیست - شیعه رنگ هر حنائی را با رنگ ولایت می شناسد"

    این بار جمله ام را با دقت بیشتر بخوانید و روی مبانی فقهی و عقلی و انطباق آن با علم روز جامعه شناسی و مدیریت و تئوری های مربوطه فکر و مطالعه کنید.
    همانگونه که قبلا نوشتم حتی اگر مجتهد جامع الشرایط باشید در مسائل حکومتی می بایست امر ولایت فصل الخطاب باشد.
    در دین مان چیزی داریم به نام امر به معروف و نهی از منکر ( تا انجا که می دانم !) .... ضمنا می دانم خدا به پیامبرش هم فرموده ما تو را جهت تذکر فرستادیم نه ارشاد همگان ..... اینها را گفتم تا بدانید به وظیفه ی شرعی خود عمل کردید .... به وظیفه ی انسانی تان ولی چطور ؟ !!! ......
    منظورتان را متوجه نشدم ... در اعتقاد شما وظیفه شرعی با وظیفه انسانی مگر منافات دارد؟.... آیا منظورتان این بود که من با این نوشتن ها به وظیفه شرعی ام عمل کرده ام؟!!! - که اصلا این نوشتن ها را با نیت شرعی ننوشتم - اصولا اعتقاد ندارم که هر کار مباحی که انجام می دهیم وصل به شرع کنیم

    شاید هم منظورتان حکومت بود که به وظیفه شرعی عمل کرده اما وظیفه انسانی اش را نه!!!که پاسخ اش همان سوال جمله اولم است.
    من هم مثل شما نظراتم را می نویسم فکر می کنم اصولا وبلاگ نویسی یعنی حقی که شما هم به دیگران داده اید تا نظراتشان را بنویسند هرچند شما هم در این وبلاگ ولایت !! دارید و می توانید بعنوان ادمین هر نظری را خواستید نمایش بدهید یا ندهید...نوشتم ولایت دارید تا نمونه ای از موضوع ولایت مطلقه در بخش های دیگر اجتماعی مان را مثال زده باشم و برایتان موضوع ولایت مطلقه چیز وحشتناکی ( آنطور که این روزها تبلیغ می شود ) نیاید .یک داور مسابقه فوتبال هم در 90 دقیقه زمین سبز حرف آخر را می زند و ولایت مطلقه دارد .

    در تفکر شیعی و طبق نظر امام در موضوع حکومت نیز ولایت با فقیه جامع الشرایط عادل است و ولایتش مطلقه است.همانطور که در فوتبال ولایت با یک داور عادل و آگاه به قوانین روز بازی است
    به هر حال نمی دانم اگر حالت اول باشد چرا با نوشتن نظراتم در وبلاگ شما به وظیفه انسانی ام عمل نکرده ام؟؟
    اگر وقتتان را می گیرم و علاقه مند نیستید بنویسم راحت باشید و بگوئید مطمئن باشید من هم دیگر نمی نویسم - چون شما را معلمی مومن و دلسوز انقلاب دیدم می نویسم - احساس می کنم در این فضای مسموم تبلیغاتی دوستانی مثل شما همانطور که خودتان بارها و به شکل های مختلف نوشته اید به سوالاتی رسیده اید که متاسفانه روش معمول اطلاع رسانی دینی پاسخ گوی آن نیست

    در صدد ارشاد همگان نیستم اما احساس میکنم افرادی مثل شما ضمیر روشنی دارید که اگر حق عرضه شود می پذیرید - همگان اینطور نیستند
    یا من علیه کل شکوی ....
    فکر کنم نوشته ام واضح بود و نیاز به توضیح نداشته باشد ....
    از دیدن نظراتتان خوشحال می شوم ولی هر جور خودتان تمایل دارید عمل کنید....
    برایم چیزهایی سوال است که این نوشته ها جوابگوی انها نیستند ..... و متاسفانه یا خوشبختانه تا خودم به یقین نرسم تحت القائات هیچکس چیزی را نمی پذیرم .... من ولایت را قبول دارم .... فقط بحث بر سر جامع الشرایط بودن است !!.....
    شرع جدای از انسانیت نیست ولی سیاست بر این است که جور دیگر همه چیز را جلوه دهند ..... فعلا که تمام اسباب و اختیارات در خدمت حکومت است و باید نیز چنین باشد ولی هر جا تمایل دارند حکومت را با حکومت علی مقایسه می کنند اما نمی دانم چرا زشت کارهای شان را با عدالت علی مقایسه نمیکنند ...
    در این شبها از خدا خواسته ام انانکه ضد دین عمل می کنند را هر چه زودتر رسوا نماید ....
    ت سیه روی شود هر که در او غش باشد .....

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    تجدید کد امنیتی