هل من ناصر ....
خانم معلم |
دوشنبه, ۴ آبان ۱۳۸۸، ۰۷:۴۵ ب.ظ |
۱۴ نظر
امام عشق
سفارش شهدایمان را از یاد برده ایم .....
وصیت نامه هایشان را که با رنگ خون نوشته اند ببینید ....
« امام را فراموش نکنید » ... « امام را تنها نگذارید »
مگر امام چه می گفت ؟
قرآن عقد اخوت بین همه شما، آن کسانی که در آخر نقطه عالم هست و مسلم است و مؤمن است با آن کسی که در اول نقطه عالم هست و بین مشرق و مغرب با آنها جدائی هست، اینها جدائی از هم ندارند و همه باهم برادرند و باید به حکم اسلامی همه با هم برادری کنند... و مؤمنین در هر جا که هستد برادر باشند و به برادری رفتار کنند...»
بیایید فکری بکنیم ... تا به کی به صورت هم چنگ بکشیم ؟ ... همه با هم یک جا جمع بشویم ... سبز و سفید و سیاه وزرد و قرمز ....
مگر راه گفتگو را از« ما »گرفته اند ؟ ... خدا با ماست ... فکر جمعی را بکار گیریم ... تدبیری اندیشه کنیم ... کشور را از این نابسامانی نجات دهیم ....
به چه می نازیم ؟ ... به فرهنگ و تمدن دو هزار ساله مان ؟ .... به اسوه های عملی انسان بودنمان . به محمد ، به علی به فاطمه ؟ .... به که نگاه می کنیم و این چنین بهم می پریم ... دلمان را خوش کرده ایم که از حق دفاع می کنیم ؟ ... از حق یا از خود ؟ ... این« من »انسانی ؟ ...
هر کسی تکه هایی از صحبت های بزرگانی چون علی را به جمله های خویش وصل می کند تا بگوید حقانیتش را ...
علی اینچنین می کرد ؟ ...
آیا به غیر از این راه که در پیش گرفته ایم راهی نیست ؟ ...
آیا باید منتظر بود تا دیگران به ما بگویند چه بکنیم ، کی گرد هم آییم ؟ ....
بیاییم در روز تولد ثامن الحجج (ع) تصمیم بگیریم کاری جدید بنا نهیم .... نمیدانم چه کاری ؟ ... نمیدانم به چه وسیله ؟ فقط میدانم ما که ازهمین مردمیم و طاقت هم را نداریم ، چگونه می توانیم مردم افریقا و انگولا و زامبیا و ... را به سمت خویش بکشانیم ؟ ....
مسلمانی به کردار است .... مگر در همین وبلاگهایتان نمی نویسید که در خارج مردم نامسلمان ، مسلمانی می کنند ؟
چرا ما که مسلمانیم نتوانیم ؟ ...
بیاییم فکر کنیم ... نه از رئیس جمهور انتظاری هست و نه از سایر سران ....
بیاییم حرکتی مردمی ایجاد کنیم .... پیرو خط امامی ... همه فقط یک شعار بدهیم ...
و بدانیم شکست در نهضتی که برای خدا باشد نیست ....
- ۸۸/۰۸/۰۴