فتنه ، بصیرت ، امتحان
تا من زنده هستم، تا من مسئولیت دارم، به حول و قوه ی الهی نخواهم گذاشت این حرکت عظیم ملت به سوی آرمانها ذره ای منحرف شود. تا مردم عزیزمان اینجور با شور، با شعور، با بصیرت، با عزم راسخ در میدان هستند، لطف الهی شامل است؛ این را بدانید. تا ما توی میدان هستیم، سایه ی لطف الهی هست.
من میخواهم بگویم این حالت صخرهگون را ملت و دولت عزیز ما حفظ کنند. نگذارید اختلاف به وجود بیاید. نگذارید شکاف به وجود بیاید. نگذارید آنچه را که دشمن در تبلیغات و در خباثتهاى سیاسى و تفتینهاى سیاسى میخواهد در مورد کشور ما انجام بدهد، انجام دهد. صحبت های رهبرمعظم انقلاب در جمع مردم فارس ۷/۲/۹۰
آیتالله مصباح نیز در جمع اعضای جامعه ی مهندسین گفت: در فتنههایی که امتحانهای سخت و سرنوشتسازی برای جامعه بوده و ممکن است مسیر اجتماع عوض شود و یکجا یک ملت امتحان میدهند، کارهای فردی جواب نمیدهد، چراکه انبوه نیروهای مشرک جمع شدهاند و کار فردی کافی نیست. در مقابل فتنهای که این همه نیروهای انباشته دارد، انباشت نیروی حق لازم است.
ما باید اول به عمل دل خود مراجعه کنیم و بفهمیم به دنبال چه چیزی هستیم، موافقتها و مخالفتهای ما برسد چیست؟ اگر حمایت میکنیم، به چه دلیل است؟ به هنگامی که مخالفت میکنیم، به چه دلیل است؟
آیتالله مصباح در پایان گفت: حتی اگر دیگران نفهمند ما به چه نیاتی عمل کردیم، روزی پردهها برداشته خواهد شد و همه رسوا خواهیم شد که ما چه میکردیم و مجاهدین راه حق چه میکردند.
بترسیم از روزی که پرده ها برداشته خواهند شد .
بدانیم که هر عملی را با چه نیتی انجام میدهیم .
همیشه فکر کنیم در معرض امتحان الهی هستیم و دل به نمره ی قبولی نبندیم که گاهی با ۲۵صدم اختلاف ، تجدید می شویم مگر نظر مصحح چگونه واقع شود !
هر شایعه ای را پخش نکنیم ...
هر حرفی را نزد هر کسی مطرح نکنیم ...
شکاف میان نیروهای خودی ایجاد نکنیم ...
خیر ملت و پیشبرد اهداف اسلام مد نظرمان باشد که مرگ در انتظار هر انسانی است ...
- ۹۰/۰۳/۰۷
می خواستم فقط همین بیت را بنویسم:
"فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید
شرمنده رهروی که عمل بر مجاز کرد"
دیدم حیف است کل غزل را اینجا نیاورم:
صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد
بنیاد مکر با فلک حقه باز کرد
بازی چرخ بشکندش بیضه در کلاه
زیرا که عرض شعبده با اهل راز کرد
ساقی بیا که شاهد رعنای صوفیان
دیگر به جلوه آمد و آغاز ناز کرد
این مطرب از کجاست که ساز عراق ساخت
و آهنگ بازگشت به راه حجاز کرد
ای دل بیا که ما به پناه خدا رویم
زان چه آستین کوته و دست دراز کرد
صنعت مکن که هر که محبت نه راست باخت
عشقش به روی دل در معنی فراز کرد
فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید
شرمنده رهروی که عمل بر مجاز کرد
ای کبک خوش خرام کجا میروی بایست
غره مشو که گربه زاهد نماز کرد
حافظ مکن ملامت رندان که در ازل
ما را خدا ز زهد ریا بینیاز کرد