در حسرت نگاهی و صدایی :: گاه نوشت یک خانم معلم

  گاه نوشت یک خانم معلم


در حسرت نگاهی و صدایی

خانم معلم | جمعه, ۲۰ آبان ۱۳۹۰، ۱۲:۴۳ ق.ظ | ۲۲ نظر

مولای من ،

پست هر هفته ام را به هر زبانی ، با یادت نوشتم ، تا بدانم و بدانند که تو در قلبمان جای داری ، تا به یادم بماند که منتظریم تا حاضر شوی که میدانیم ناظری اما باور نداریم ! ...

اما این هفته پس از پشت سر گذاشتن عید قربان ، مادری هر روز چشم انتظارمان است ، با چشمانی بسته و گاه نیمه باز ، بر تختی که از جنس تخت خانه نیست ، با دست و پاهایی بسته به تخت ، با تنی که دیگر رمقی برایش نمانده ،اما هنوز ذکر صلواتش بر زبان جاریست و حمد خدایش می گوید ، عاجزانه از شما میخواهم به حق مادرتان از خدا بخواهید شفای همه ی مریضان و سپس شفای مادرم را تا با سلامتی کامل به خانه باز گردد که جایش در خانه بسیار خالیست ....

 

صدایش میزنم ، جوابم نمی دهد ... تکانش میدهم ، هیچ عکس العملی ندارد ... انگار به خوابی عمیق فرو رفته ، انگار خستگی این سالها را همین الان و روی این تخت دارد به در می کند ...

در حسرت باز کردن چشمش و شنیدن صدایش هستم ... مثل زمانیکه در خانه بود و صدایم می کرد و برایم از همه چیز و همه جا می گفت و چشمان عسلی زیبایش را میدیدم ...

حالا آرام روی تخت دراز کشیده ، دست چپش را هر قدر ببوسم ، هر قدر نوازش بکنم هیچ متوجه نمی شود ...

 

با صدای دکترش، بله می گوید و دوباره به خواب میرود ... دکترش میگوید اسمت ؟ میگوید ... می پرسد این کیست کنار توست ؟ صدایش میزنم ، مامان ، مامان ... می گویددخترم ، اما با چشمانی بسته ...

منو گنجشکا میمیریم ...

تو اگه خونه نباشی ...


 

فقط خواستم بگویم ، ما که قدر زحمات مادر را می دانستیم و ناسپاس نبودیم ، درحسرت آن روزهاییم ، مادر و پدرهایتان را دریابید ... نعمت هایی هستند که با رفتنشان هیچ چیزی جایشان را پر نخواهد کرد ...


 

افوض امری الی الله ، ان الله بصیر بالعباد ...

 

پی نوشت : از تمام عزیزانی که دست به دعا برداشتند و به هر صورت ممکن با کامنت عمومی ، خصوصی و گذاشتن لینک این دو پست ، همدلی نموده اند تشکر میکنم . عذرم را برای جواب ندادن به تک تک تان پذیرا باشید .

همچنان محتاج دعای شما خوبانیم ...

امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء

  • خانم معلم

نظرات (۲۲)

خدایا !
ای که نامت دواست و یادت شفا!
تو خود مادر را به این نیکویی آفریدی ٬ خودت او را مهربان و دوست داشتنی خلق کرده ای٬ خودت مهر او را در دل ما جوشان و خروشان خواستی...
پس
خودت دل های ما را به برقراری سلامتی و شادابی اش آرام کن!


خانم معلم عزیز!
برای سلامتی مادرت دوره ی تلاوت حمد شفا گرفته ایم به امید برقراری سلامتی کامل و عاجل ایشان ... ان شاء الله
خواستم بگویم : به خدا توکل کنید و دل به او بسپارید دیدم خودتان استادید٬ شرم کردم
سلام و خدا قوت
اللهم اشف کل مریض
صد در صد بر این عقیده ام که بهترین هدیه برای هر فرزندی دعا پدر و مادر و مخصوصا مادر است. ان شاالله به زودی بهبودی برای ایشان حاصل شود.
دیریست با محبت او خو گرفته ایم
خاکیم وزیر سایه ی او بو گرفته ایم
آزاده زیست هر که مدد از کسی نخواست
این درس را ز لاله ی خودرو گرفته ایم


نمی دونم جز دعا چه می تونم بکنم خانم معلم...

انشاالله خدای مهربون مادر را بر گردونه به شما.

و سایه ی همه ی مادرها را سالیان سال بر سر فرزندانشون نگه داره... و فرزندان را هم برای پدر و مادرها.
  • فرزند کوچکتون سید محمد حسین
  • فرزند کوچیکتون سید محمد حسین
  • کاش مےشد خدا را بوسید...
  • «وَ عَسے اَטּ تکرَهوا شَےءً و هوَ خَیرُ لَّکم، و عَسے اَטּ تُحِبّوا شےءً و هُوَ شرُّ لَّکُم والله یعلمُ و انتم لا تَعلَموטּ»

    «چه بسا خوش داشته باشید امرے را و آטּ براے شما شرّ باشد و چه بسا ناخوش داشته باشید امرے را و آטּ براے شما خوب یا بهتر باشد، خدا مے داند و شما نمے دانید.»
    رضاً برضائک ... یا سریع الرضا
    سلااااااااااااام خانم معلم
    از پستتون معلومه مادر الحمدلله الحمدلله با دعای دوستان با معرفت و اهل دلی که دارید رو به بهبودی هستند .


    امروزصبح توی همون مسجدی که
    تعریفشوکرده بودم، با نوای مرحوم کافی، امن یجیب جانانه ای زمزمه شد به یاد مادرای مهربان به یاد بیمارای بی کس.
    خدارو شکر.
    سلام خانم معلم من تازه واردم و امروز با وبلاگ شما آشنا شدم چه قدر قشتگ و با احساس نوشتین
    انشالله خدا مادرتونو دوباره بهتون بر می گردونه
    شایستگی ان مادر را از دلبستگی و وفاداری شما به او می توان درک کرد ...جز دعا که اخرین دستاویز برای اموری که در ید قدرت بشر نیست کاری از ما ساخته نیست امیدوارم رضای حق تعالی در شفای او خشنودی شما باشد
  • سرباز گمنام
  • سلام
    نمیتونم اسم مادر شما ومادرایی که خوبن رو انسان بزارم...مادر کیه وچیه فقط خدا میدونه.من جوونِ این دوره همش میشینم وفکر میکنم "مادر چیست" والا جوابی براش پیدا نمی کنم...مادر ....حرفم نمیاد...اینهمه ایثار مادر از کجا میاد؟اونم مادر شما که یک عمر عاشقانه وعارفانه زندگی کرده...روزهای سختی برشمامیگذره انشاءالله که خوب مدیریت کنید وثمره یک عمر تربیت این مادر فداکار رو با رفتارعالی وکاملا سنجیده ،نمایان کنید.
    منم دعا می کنم"امن یجیب المضطر اذا دعا ویکشف السوء"
    خدانگهدار
    خب خود خدا می داند جای اجابت دعای هر کس کجاست.
    سلام.وبتون خیلی زیبا بود...ماتاهمیشه مدیون معلمای عزیزمون هستیم.
    -----------------------------------------------------------------------------
    یک‌ کف‌ دست‌ خاک‌ ممکن‌ است‌ هیچ‌ وقت، هیچ‌ اسمی‌
    نداشته‌ باشد و تا همیشه، خاک‌ باقی‌ بماند، فقط‌ خاک.
    اما حالا یک‌ کف‌ دست‌ خاک‌ وجود دارد که‌ خدا به‌ او اجازه‌ داده‌ نفس‌ بکشد، ببیند، بشنود،
    بفهمد، جان‌ داشته‌ باشد. یک‌ مشت‌ خاک‌ که‌ اجازه‌ دارد عاشق‌ بشود، انتخاب‌ کند، عوض‌ بشود، تغییر کند.
    وای، خدای‌ بزرگ! من‌ چقدر خوشبختم. من‌ همان‌ خاک‌ انتخاب‌ شده‌ هستم. همان‌ خاکی‌ که‌ با
    بقیه‌ خاک‌ها فرق‌ می‌کند. من‌ آن‌ خاکی‌ هستم‌ که‌ توی‌ دست‌های‌ خدا ورزیده‌ شده‌ام‌ و خدا از
    نفسش‌ در آن‌ دمیده. من‌ آن‌ خاک‌ قیمتی‌ام. حالا می‌فهمم‌ چرا فرشته‌ها آن‌قدر حسودی شان‌ شد.
    دعا گوییم. زیاد. زیاد.
    نسیم دانه را از روی دوش مورچه انداخت!
    مورچه دوباره دانه را بر دوشش گذاشت و به خدا گفت:
    خدایا گاهی یادم می رود که هستی کاش بیشتر نسیم می وزید!
    اللهم اشف کل مریض
    سلام خانم معلم
    مادر من را هم عمل کردند گفتند ده دقیقه دیگر میارندش دوعمل سخت را باهم کرده بود وقتی اوردنش زن برادرم نشناختش رویش عین گچ شده و گیچ گاهی چشمانش را باز میکردو دوباره انگار بیهوش شده بود من تاحالا اینطور ندیده بودمش حالم بد شد وقتی اوردنش در اتاق بی اختیار نشستم روی صندلی کنار تختش دستش را بوسیدم و های های گریه کردم همه می گفتند چیزیش نیست چرا گریه می کنی امام من تابه حال اینطور ندیده بودمش عملش به خاطر دردهایی بود که به خاطر من و بچه هایش کشیده بود تازه فهمیده بودم معنای مادر چیست خدا تمام مادرهای دنیا را برای بچهایشان حفظ کند به مادر شما هم شفا عنایت کند انشاالله
    اخر گاهی ادم در این دنیایی بیکسی گاهی چنان دلش می گیرد که هیچ کسی نمی تواند جز مادر بازش کند به امید شفای مادر خانم معلم خودمان صلوات
    سلام سرکارخانم

    من خواننده خاموش شما هستم، خیلی متاسفم بابت پست های اخیر...
    خواستم بگویم ممکن است قصه شکل دیگری هم داشته باشد:
    دکترش میگوید اسمت ؟ سکوت می کند ... می پرسد این کیست کنار توست ؟ صدایش میزنم ، مامان ، مامان ... می گوید نمی شناسم...

    من شما را خوب می فهمم...
    خدمت امام معصوم دعاگو هستم!
    سلام و عرض تبریک
    عید غدیر خم، عید ولایت و امامت و عید کمال دین، سالروز اتمام نعمت و هنگامه اعلان وصایت و ولایت امیر المومنین علیه السلام بر شما و تمام شیعیان و پیروان ولایت خجسته باد. شاد باشید.
    پاسخ:
    روزهاتون پر از شادی وشکر ...
    سلام بزرگوار :

    از الف اول امام از بعد پیغمبر علی است
    آمر امر الهی شاه دین‌پرور علی است

    ب برادر با نبی بیرق فراز دین حق
    بحر احسان باب لطف بی‌حد و بی‌مر علی است

    ت تبارک تاج و طاها تخت و نصراله سپاه
    تیغ‌آور خسرو مستغنی از لشگر علی است

    ث ثری مقدم ثریا متکا ثابت قدم
    ثانی احمد به ذات کبریا مظهر علی است

    ج جاه و قدرش ار خواهی به نزد ذوالجلال
    جل شانه جز نبی از جمله بالاتر علی است

    اگر اجازه بدید با افتخار لینکتون میکنم

    عیدتون مبارک
    پاسخ:
    اجازه ی ما هم دست شماست . افتخار میدین به ما ...
    سلام !
    اللهم اشف کل مریض!
    اگه جویای احوال نیستم میگم مزاحمتون نباشم !
    پاسخ:
    دعا کنید ...
    عیدت مبارک بزرگوار
    امیدوارم در پناه علی مرتضی موفق و سربلند باشی
    به امید بهبود همه عاشقان به ولایت علی مرتضی
    بخصوص مادر بزرگوار شما
  • حدیث آرزومندی
  • سلام خانوم معلم مهربون خودم
    اشکم دراومد و دارم با اشکام این کامنت رو می نویسم نفهمیدم و اشک صورتم رو....
    تصورش هم برام سخته خدا انشالله همه مریضا رو شفا بده
    یادم میاد چندروزی مامانم حالش بد بود اون روزا برام جهنم بود و حالا شما .... خیلی سخته اما انشالله هر چه زودتر بهبودی حاصل بشه
    راستی عید گذشته تون مبارک
    شرمنده یه هفته ده روزی اصلا اینترنت نداشتم نمیشد بیام

    هوالشهید


    سلام
    خداقوت

    ماراهم دردعاشریک بدانید

    آپیم قدم رنجه کنید

    التماس دعا

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    تجدید کد امنیتی