حضوری برای آرامش :: گاه نوشت یک خانم معلم

  گاه نوشت یک خانم معلم


حضوری برای آرامش

خانم معلم | جمعه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۰، ۱۲:۱۵ ب.ظ | ۴۶ نظر

سلام مولای من !

کتاب " شطرنج با ماشین قیامت " را بالاخره تمام کردم . کتابی که در عین جذابیتش نمیخواستم مثل بقیه ی کتابها سریع تمامش کنم . کتابی که شرح جنگ است و مرور ایام آبادانی هاییکه در اوایل جنگ انجا بودند و آتش دشمن بر سرشان .

شرح داستان "مهندس "، کارمند پالایشگاه آبادان که از تمام دنیا فقط گربه هایش را میخواست و بس .

شرح زندگی " گیتی "، زنی روسپی که در شهر نو ی مخروبه ی  آبادان با دختر عقب مانده اش تنها زندگی می کرد ...

شرح داستان " پرویز " ، بسیجیی که کارش غذارسانی به نیروهای خودی بود ولی اهالی مانده در شهر نیز از نظرش پنهان نمانده بودند ...

و شرح ِ گفتن ِ کلمه ی " مادر " به زن روسپی بی چاک و دهن و عکس العمل ِ او ! ...

انگار در آخر ِ کتاب همه چیز در یک کلمه خلاصه شد برایم . شرح وجود یک زن که " مادر " نام نهادندش و آرزوی فرزند در تمام ِ لحظات سخت زندگی ، به حضور ِ او ...

باشد تا سر ِ پسر ِ رزمنده اش را که در تب می سوزد در بغل گیرد ...

باشد تا برای بچه ی در راه مانده اش دعا کند ...

باشد تا محل ِ امنی برای لحظه ای خواب ِ با آرامش فراهم کند ...

باشد تا دستهای مهربانش تن ِ خسته اش را در آغوش گیرد ...

باشد تا " حضوری " باشد برای " آرامش " .

مولای من !

برای منی که لیاقت درکِ وجود ِ مادر را داشته ام بسیار باید آسان باشد حس کردن لحظه ای که تو خواهی آمد و دستهای نوازشگرت بر سر ِ یتیمانی کشیده می شود که دنیا با بی مهری تمام از هر انچه مهربانی می خوانندش جدایشان نموده ...

میدانم میدانی در این شهر (شهرها ) بسیار کودکانی منتظر ِ آمدن ِ پدر با دستانی پر از غذا و لباس هستند ...

میدانم میدانی در این شهر زنهایی شبها تا صبح چشم بر هم نمیگذارند تا چک چک آبی که از سقف بر ماهیتابه ی کف اتاق میخورد تبدیل به آواری نشود و بر سُر ِ کودکان ِ بی سرپرستشان فرو نریزد ...

میدانم میدانی این زن و بچه ها نه تنها در شهر ِ من ، یا کشور ِ من بلکه در کل ِ جهان وجود دارند ...

میدانم که من تنها اطرافم را میبینم و دلم می سوزد و تو همه را میبینی و بیشتر دلت آتش می گیرد...

میدانم دلت " حضور " میخواهد ، یک دعای واقعی ، یک دل ِ بی غل و غش ، دلت کسی را میخواهد که اگر به نام ِ خدا ، محبتی میکند یک دستش به سوی نیازمندی و دستِ دیگرش به سوی دوربینی که کارش را ضبط کند دراز نباشد ...

میدانم میدانی محبت کردن فقط در یتیم نوازی نیست ، یک گوش کردن ساده ی درد ِ دل جوانی که گوشی برای شنیدن ِ حرف هایش نمی یابد ، نیز محبتی است که اگر برای رضای خدا باشد اثر گذار است ...

میدانی دردم از دوروئی هاست ، دردم از نامسلمانی هاست ، دردم از این همه شرع شرع گفتن هاست ، اما چه اهمیت دارد که در شهرم جوانی هست که میخواهد سرانجام بگیرد و توانش نیست و من آسوده روزهایم را می گذرانم ، دردم از کسانی است که برای حضور در حرم جدت حسین علیه السلام از یکدیگر گوی سبقت را ربوده اند و دلشان نمی آید هزینه ی یک سفرشان را به کسی بدهند که با آن پول ، گره از کارش گشوده می شود ، هزینه ی خرج بیمارستانی ، هزینه ی دارویی ، هزینه ی شهریه دانشگاهی ، هزینه ی شهریه ی خوابگاهی ، هزینه ی یک جشن کوچک آبرومند برای یک زندگی مشترک ، هزینه ی حتی سفر برای کسی که آرزویش دیدن ِ آن ضریح شش گوشه است و توانش نیست ، هزینه ی ...

دردم از کسانی است که ادعای ولایتی بودن و درد ِ دین داشتنشان گوش فلک را پر کرده ، محاسنشان پر و پیمان و چادر هایشان همیشه بر سرشان است ، اما هنوز یک سفارش ِ بسیار ساده از بزرگان این دین یعنی " دل نشکستن " را نمیدانند ... 

مولای ِ من با این همه انسان پرمدعای ِ لاف زن چه خواهی کرد ؟

دیشب وقتی میدیدم مردم هنگام ِ عبور ِ آیت الله بهجت از کوچه و خیابان شهر ، چگونه او را میبوئیدند و می بوسیدند - تا متبرک گردند ـ گفتم مگر " نور خدایی " ات بر دلهای بیمارمان اثر کند تا همراهی ات کنیم وگرنه ... !

و تمام اینها را گفتم که بگویمت ،

 

                                                                                سلام ...

  • خانم معلم

نظرات (۴۶)

سلام خانم معلم گرامی. خدا قوت. قلمتون همیشه نویسا باد.

البته گمونم عدالت خدا و رسم آفرینش همینه و این تفاوت ها بین موجودات، خلایق و انسان ها طبیعی است...
پاسخ:
تفاوت طبیعیه ولی نه تا این حد برای کسانی که ادعای دین داری دارند ...
سلام
جویای راه خویش باش از آنسان که منم که در تکاپوی انسان شدن در میان راه دیدار می کنم حقیقت را ، آزادی را ، خود را ، در میان راه می بالد و به بار می نشیند دوستی ، که توانمان می دهد تا برای دیگران مامنی باشیم و یاوری ، این است راه ما ، تو و من.
پاسخ:
باشد که مامنی باشیم برای دیگران ...
  • صفحه های صبحگاهی
  • سلام،
    ما انسان ها پیوسته در حال امتحان شدنیم و هرکدوم به نوعی. بعضی از امتحانا واقعاً طاقت فرسا هستند و پیروزی در اون ها دشواره. ایشالا همه پیروز بشیم در امتحانات الهی.

    مادرم رو خیلی دوست دارم ...
  • پسر خانم معلم
  • سلام
    این کتاب رو کی از کتابخونم برداشتین؟
    خیلی خوکشله
    منم مادرم رو خیلی دوست دارم ... (عههههههههه خب چرا میزنی دوس دارم همه بدونن دوستتون دارم)
    پاسخ:
    ...
    نوشتت رو درباره راه پیمایی خوندم... حس میکنم واقعا باور داری به سخنانت.. جای بسی ناراحتیست که آینده سازان این مرز و بوم ویران در سایه چنین اندیشه هایی پرورش ! می یابند. راه پیمایی حکومتی با تبلیغات بی شمار و رایگان بودن اتوبوس و مترو و پیوستن خودجوش مردم ورامین و حومه با امکانات حکومتی نه جای افتخار که بسیار دردآور است. اما از آن دردآورتر بود شماست. تا به حال با خود به معنای واقعی زندگی اندیشیده اید؟ انسان ازدید آموزگاری که نزدیک به پنج دهه از روزگارش سپری شده چیست؟ آزادی و گرامی داشت انسان از نگاه شما چه معنایی دارد؟ این انقلاب چه دستاوردی در این زمینه ها داشته؟ آیا افتادن از چاله شاهنشاهی به چاه سیاه و دهشتناک انقلاب اسلامی افتخار دارد؟ استقلال آزادی جمهوری اسلامی . معنای وازه نخست هیچ گاه محقق نشد روزگاری به روسیه روزگاری دیگر به چین و روسیه همزمان باج میدهیم بدون هیچ دستاوردی . قطر چندین سال است از حوزه مشترک در حال بهر برداریست دریای خزر یه یغما رفت ...آزادی که بزرگترین آرزوی انسان نخبه ایرانیست در گوشه های تاریک خانه ها در دیدن ماهواره با پارازیت خلاصه شده .. ودر کوچه خیابان نشریه های حکومتی و اینترنت و سینما و کتاب و مقالات نه نشانی از آن است نه نشانه ای .. داشتن رکورد افتخارآمیز بیشترین شما ره ی زندانیان سیاسی و روزنامه نگار سیاسی پس از چین خود گواه این سخنانست.جمهوری اسلامی از نخست مفهومی گنگ پوچ و توخالی بود. جمهوریت هیچ گاه با اسلامیت و ولایت یکجا جمع نمشود مگر در حکومت توتالیتری همچون حکومت ایران.
    پاسخ:
    جواب وحید در پایین تر
  • فرزند کوچکتون سید محمد حسین
  • میگم اساعه ادب بنده را ببخشید . ما واسه هر کی میرباقری باشیم واسه شما همون فرزند کوچیکتون هستیم

    پاسخ:
    زنده باشید ...بزرگوارید ...
  • خانم معلم به وحید خان
  • اولا سلام
    نمیدونم چند سالتونه ، نمیدونم تعریفتون از آزادی چیه ؟ نمیدونم چقدر زمان شاه یادتونه ؟ نمیدونم چقدر تو کشورهای به ظاهر آزاد زندگی کردین ...و نمیدونم منو چقدر شناختین که از پرورش آیندگان بدست من ناراضی هستین !!
    ولی من تا اونجاییکه میدونم ، هدف از این انقلاب برپایی کشوری به نام جمهوری اسلامی ایران نبود ، بر پایی حکومتی جهانی به نام اسلام بود و هست ، انقلاب ِ ما مثل خیلی از انقلاب های دیگه کمبود ها و نواقصی داره ، عدم مدیریت صحیح ، کار شکنی های بسیار ، انسانهایی سودجو ، کم کار ، پرتوقع و ... داره ولی عادت نکنیم فقط بدی ها رو ببینیم ، به خیلی ها سخت می گذره ، مطمئنا وضعتون انقدر ها بد نیست اگه تعریفی از " بد" بهتون بدم وضعیتی که دارم دور و بر خودم در منطقه ی پایین شهر میبینم ، اما همین اینایی که به قول شما از ورامین اومدن ، که البته اگه ورامین هم رفته باشین میبیند که این شهر دیگه دهات نیست که اینجور ازش یاد میکنید ، هم وطن هستن ، مگه شمای روشنفکر چه برتری نسبت به اون دهاتی ورامینی دارین ، تافته ی جدا بافته از مردم بودن همین نیست ؟
  • خانم معلم به وحید خان
  • ادامه ...
    مطمئنا سرعت اینترنتمون کمه ، مطمئنا دچار سانسور و فیلترینگ هستیم ، مطمئنا .... اما اینم میدونم که این انقلاب رو آسون بدست نیاوردیم که آسون از دستش بدیم ، همه ی دنیا یکجا علیه ماست ، چرا ؟ کمی به این مسئله فکر کردین ؟ دلشون برای ملت ایران سوخته ؟ ... فکر می کنید اگه همین یه ذره از نقشه ی کشورم اگه باقی مونده بزرگانی که میپرستید اجازه میدن همین جور باقی بمونه ؟ ... عراق و افغانستان براتون مثال های خوبی نیستن ؟ ... من اهل سیاست نیستم ولی دو دو تا کردن رو یاد گرفتم و خوب هم بلدم یاد بدم ... مطمئنم که اگه ما رو از دین جدا کنن چنان از ما سواری خواهند گرفت که تا قیامت هم نه تنها سواری باید بدیم بلکه به این سواری دادنمون هم باید افتخار کنیم ، یادمه یک روز توی ماشین پدرم در حالیکه ده سال شاید بیشتر نداشتم از جلوی حسینیه ارشاد رد میشدیم ، به پدرم گفتم اینجا کجاست ؟ چون با تمام مساجدی که می شناختم فرق میکرد ، گفتند اینجا علیه دولت حرف میزنند ، گفتم دولت کیه ؟ گفتند نخست وزیر . همیشه توی ذهنم بود چرا باید علیه دولت حرف زد تا بزرگ شدم و انقلاب رو دیدم ، انقلاب کردن آسون نیست ، انقلاب رو حفظ کردن به مراتب سخت تره ، باید ایمان داشته باشی تا بتونی باقی بمونی و خوشحالم که هنوز کسانی مثل اون پیرمرد زنده هستن و دعایشان بدرقه ی راه این مردم هست و تا این مردم با اخلاص هستند و تا این ایمان هست مطمئنم که به این انقلاب صدمه ای نخواهد رسید ... کاش بودید و حسرت نگاهش رو در همراهی با جمعیت میدید اون وقت نمی گفتید این مردم به خاطر مجانی بودن مترو امده بودند ... متاسفم برای این نوع نگاه به مردمی که از اعماق وجودشان با رهبرشان بیعت کرده اند ... و خوشحالم که میترسند و میترسید از این حضور ...
    السلام علی منتظر الظهور...سلام...
    [خط فاصله

    سلام ...
    با درود
    1_ من هیچ گاه از راهپیمایی شماری سرسپرده( حلقه به گوشان فرامین بی چون و چرای شاهنشاه فقیه) و شماری مزدورانی که از کنار این نظام مقدس به نان و بوقلمون رسیده اند ترسی حس نکرده ام . بلکه تنها خشمگین می شوم از بود مردمانی که که میهنشان هرروز بیش از پیش به سوی ویرانی میرود و روزگار را در خواب خرگوشی میگذرانند.(شما از دسته نخست هستید)
    2_ تعریف من آزادی همان تعریفیست که بسیاری از دلسوختگان دارند. میدانید مسخره این داستان کجاست؟ به ما از بچگی در کتابهای دینی و تاریخ یاد میدهند که آزاده باشیم و آزاده گی از آزاد بودن با ارزش تر است از تو هوا را میگیرند و کپسول مسموم ولایی به تو میدهند که چه ؟! مبادا که ترک بردارد چینی هزار شکاف ولایت! در برابر آزادی آزادگی را برافراشته اند تا نق نزنیم . آزادی یعنی آن مفهومی اساسی که انسان نخبه ایرانی بیش از یک سده است که به دنبال آن است و همیشه در حسرت آن روزگار سپری کرده زمانی در سایه چکمه شاهنشاهی و زمانی دیگر در زیر عبای فقیهان! گرچه بر بسیاری از مردم خرده نتوان گرفت اما در این میان کم شماره نخبگان و دلسوختگان تنها چون شمعی آب شدند و میشوند. درد بسیار است و دردمند فراوان و اما گوش ناشنوا و مردم بی درد بی کران.
    3_ شوربختانه نگاه گونه شما به زندگی نگاهی یکسویه است از روزنه تنگ و تاریکی که تشیع و ولی فقیهتان برایتان تعیین کرده و تا هنگامی که اینگونه نگاه را دارید و تا هنگامی که چشمان شما به تاریکی این روزنه خو گرفته باید هم ترس داشته باشید وناآگاه باشید از دیگاهی فراخ و روشنایی روز( مطمئنم که اگه ما رو از دین جدا کنن چنان از ما سواری خواهند گرفت که تا قیامت هم نه تنها سواری باید بدیم) . اما دردناکتر آنست که گونه شما به گونه نه پروانه بیان و اندیشه آزاد میدهد نه حتی پروانه زندگی !!! و در این یک سده گذشته که گونه من خود را یافته همواره در سایه گونه شما زندگی کرده یا در گوشه زندانها و انفرادی ها شکنجه شده.
  • خانم معلم به وحید خان
  • سلام دوباره

    اى کسانى که ایمان آورده‏اید از خدا پروا دارید و هر کسى باید بنگرد که براى فردا[ى خود] از پیش چه فرستاده است و [باز] از خدا بترسید در حقیقت‏خدا به آنچه مى‏کنید آگاه است .
    سوره: 59 , آیه: 18

    اى کسانى که ایمان آورده‏اید کسانى را که دین شما را به ریشخند و بازى گرفته‏اند [چه] از کسانى که پیش از شما به آنان کتاب داده شده و [چه از] کافران دوستان [خود] مگیرید و اگر ایمان دارید از خدا پروا دارید
    سوره: 5 , آیه: 57

    در حقیقت کسانى که [از خدا] پروا دارند چون وسوسه‏اى از جانب شیطان بدیشان رسد [خدا را] به یاد آورند و بناگاه بینا شوند
    سوره: 7 , آیه: 201

    خداوند گوش و چشم و دست و دهانی به ما عنایت کند که در راهش از آنها استفاده نماییم ، که در روز جزا هر کس مسئول اعمال خویش است ...

    گاهی روشنایی انقدر است که نورش جلوی پایمان را روشن می کند یا چشمانمان آنقدر کم سوست که فقط جلوی پایمان را میبینم ... دیدتان را وسعت ببخشید ، کمی به انقلاب های سایر کشورها نگاه کنید ، زنان عربستانی را امروز دیدید که تظاهرات اعتراض امیز علیه حکومت بحرین به پا کرده بودند ؟ ...فکر میکردید زنانی که با چشم خود دیده ام که به دنبال مردان خود فقط میتوانستند بدوند و هیچ اراده ای از خود نداشتند اینگونه شجاعانه دست به اعتراض بردارند ؟!
    من از هر گروهی که هستم به عضویت در آن گروه افتخار میکنم ، اسمم را هر چه میخواهی بگذار ... دلت شاد باشد به آنچه که به آن انس داری که هر کس با هر چه که در دنیا با آن مانوس باشد محشور خواهد شد .
  • سفید کمرنگ
  • سلام
    صد بار خواستم این کتابو بخونم نشد ... خیلی بهم توصیه کردن ...

    التماس دعا...
    پاسخ:
    صدبار دیگه منم توصیه میکنم بهتون بشه دویست بار (خنده )
    .
    .
    عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد
    .
    .
    اللهم عجل لولیک الفرج
    سلام بر خانم معلم گرامی
    خداقوت
    دعا پشتِ دعا برای آمدنت ،

    گناه پشتِ گناه برای نیامدنت ،

    دل درگیر ، میان این دو انتخاب؛

    کدام آخر؟ آمدنت یا نیامدنت؟
    پاسخ:
    زنده باشید و سلامت ...
  • پویاخوشنویس
  • زیبا بود.من هم اگر چه وب ندارم اما وب کسی را
    که ازاو خیلی آموخته ام معرفی میکنم:
    http://blog.ygoodarzi.com
    پاسخ:
    ممنون از حضورتون ...
  • فرزند کوچکتون سید محمد حسین
  • چشم و گوش وحید و امثال وحید را پر کرده اند از عصبانیت. اجازه فکر کردن رو از وحید و امثال وحید گرفته اند. و این جور افراد فقط از دردی که دارند به خودشون می پیچند بدون این که بدونند منشا این مرض خودشون و نا آگاهی خودشونه.

    وحید جان ذره ای ترس اگه توی این انقلاب و توی دل مردم اتقلاب بود همون روزهای اول همه چی تموم می شد و انقلاب می افتاد دست نااهل.

    ذره ای ترس اگه این ملت داشت، وقتی یکی دو سال بعد انقلاب درگیر جنگ به اون بزرگی می شد وا می داد و نکبت به این کشور بر می گشت.

    ما داریم ثمره ی بیداری رومون رو می بینیم و شما دارید تاوان خواب خرگوشی تون رو می دهید.
  • فرزند کوچکتون سید محمد حسین
  • وحید! به قول خانم معلم یه حساب دو دو تا چهار تا بکن ببین کی می ترسه. این نظام و رهبرش؟ یا دشمنان
    یه نگاه به دور و بر ایران بنداز ببین ترس دشمنان از این نظام سربازاشون رو به چه بدبختی و رذالتی کشونده.

    باور کن مساله خیلی ساده و روشنه اما شما ذهنتو معطوف کردی به یه سری پیچیدگی های بی خود و بی جهت و از اصل دور شدی. عزیز!
  • فرزند کوچکتون سید محمد حسین
  • وحید! نگاه کن ببین کدوم طرف به استیصال و بیچارگی افتاده اند؟ شاگردایی که توی مکتب انقلاب و اسلام بزرگ شدند و دانش آموختند؟ یا مخالفان این شعور و آگاهی؟ وحید ! بدبختی مخالفان را در بحث منطقی می تونی توی ترور و حذف فیزیکی نخبه های ایرانی ببینی. وحید کجای کاری. واقعا چه فکری پیش خودت کردی؟ دشمن مثل سگ از افزایش آگاهی این ملت عصبانیه و می ترسه و شما هم؟ یه نگاهی به خودت بنداز ببین چه جور آدمی هستی؟
    سلام بر خانم معلم کتاب خونمون
    وقتی خواندمش اولین کاری که کردم رفتم پی حبیب احمد زاده ...
    وقتی دیدمش نتوانستم چیزی بگویم
    انگار کن که صورتش خود یک داستان جداگانه بود ...
    به نظر کتاب قشنگی میاد !

    کل کتابایی که خوندیم به نظر یه دوره بخوان !

    چه قشنگ میشه با امام زمان حرف زد !

    اگه همین هر روز یه سلام کردن رو یاد بگیرم خودش کلیه !

    دل نشکنیم هیچ وقت کاش ...

    چه قدر راحت میشه با این زبون با این یه تیکه گوشت دلی رو شکست و اشکی رو در اورد و کسی رو سوزوند ...

    امروز شکستن یکی رو می دیدم که دلم می خواست برم طرفش رو له و لورده کنم ! اما خوب گاهی بعضی چیزا رو بعضی کسا رو باید به خدا سپرد ! خودش کارشو خیلی بهتر بلده !

    این یه ذره چیزی که تو کله دارم هم داره در هم بر هم داره حرف تحویلم میده لا مصب !

    و گاهی بعضی محبت کردن ها چقدر قشنگه ... گاهی بعضی محبت کردن ها بوی خدا میده ...

    و چه قشنگ و لذت بخش میشه گوش دادن به درد ِ دل و حرفای ِ این دختره بود که ... کی بود !!! اصلن آدم حالش حسابی جا میادش !!!

    سلام

    پاسخ:
    رسیدن بخیر ...
    به محمد حسین و بانو آموزگار با درود
    خوشبختانه امروز موتور جستجوی گوگل بساری از پزوهش ها راآسان کرده و دیگر نیازی نیست به خوانش هزاران برگ روزنامه برای یافتن آمار و ارقام...بد نیست در زمینه قتل و تجاوز و فقر وفساد نگاهی به آمارهای پیش و پس از انقلاب شکوهمند اسلامی بیندازید! باری به هر جهت شما درست میگویید من بسیار خشمگینم . اما خشمم از سر درد است . دردمندم و دلسوخته . بسیار آسانتر است برای من که خود را به کوچه علی چپ بزنم و جملگی سخنان و تحلیلهای آب دوغ خیاری صدا و سیمای میلی را که همگی آگاهی میدهند از نابودی و به سراشیبی افتادن غرب و پیشرفتهای چشمگیر ایران اسلامی در سایه رهبری توانمند را تکرار کنم! میگویی آگاهی ملت ؟!! خنده دار است ! ملتی که سرانه خوانشش با حساب قبض اب و برق وگاز به 2 دقیقه هم نمیرسد وشمارگان کتاب بزرگترین نویسنده اش از3000 جلد فراتر نمیرود آگاهیش چیست؟و کجاست؟!!
    ودر پاسخ بانو آموزگار چون ایشان از بحرین نمونه آوردند باید بگویم که شمار کشته شدگان بحرینی از 50 فراتر نمیرود در حالی در سوریه بیش از 5500 مسلمان تاکنون کشته شده اند. از آنجا که بشار اسد هم پیمان ج اسلامیست در هیچ کجا خبری از این کشتار وحشیانه نیست.چرا رهبر فرزانه هیچ گاه تاکنون از این کشتار سخنی نگفته؟ به پرسشم پاسخ دهید و سپس از من پرسش کنید
    .
  • خانم معلم به وحید خان
  • سلام
    ملتم را نا اگاه دانستید و بی خبر ...رهبرم را فرزانه ای میدانید که دلیل تمامی کشتار هاست ولی از بت خود صحبتی به میان نیاوردید ؟ رهبر ِ شما کیست ؟! ... با مثالی که از قتل و غارت قبل و بعد انقلاب زدید متوجه شدم باید جوانی باشید که نه تنها قبل انقلاب را درک نکرده بلکه فقط از آن چیزهایی شنیده ، پسر ِ خوب جمعیت قبل انقلاب را با الان مقایسه می کنید ؟ ... قبل انقلاب ماهواره بود ؟ ویدئو بود که راه های انواع و اقسام جرم و جنایت را نشان مردم بدهد ؟ ... فکر می کنید این همه جنایت چگونه صورت می گیرد ؟ انقدر برنامه ریزی هایشان دقیق بوده که حتی هالک را به شکل کارتون تحویلمان داده اند ... از بازی های کامپیوتری بگویم که چگونه با انواع کشتن ها امتیاز می گیرند و جلو میروند و جان می گیرند ؟ ...
    من اصلا قصد مجادله با شما را ندارم این ره که میرویم به ....
  • خانم معلم به وحید خان
  • فقط یک نکته میگویمت خواه پند گیر و خواه ملال .
    من به این کشوری که قد یک گربه است با این جمعیت 70 و خورده ای اش که در مقابل تمام دنیا ایستاده و صدای تمام ِ استعمار گران را در اورده وفادارم ... من به دین ام که اجازه سکوت در برابر ظلم را به من نمیدهد و از من میخواهد که در هر کجا و به هر ملتی را که زیر ظلم هستند یاری برسانم ، وفادارم ، من به این مردم که با دست خالی بر خلاف انهاییکه میپنداشتند با دست خالی نمیتوان دشمن را نابود کرد ، و نابودش کردند وفادارم ...
    همان طور که رهبرم در خطبه های نماز جمعه ی اخیرشان گفتند ، انقلاب ما هم قوت دارد و هم ضعف هایی و تمام را بر شمردند . البته گوش شنوا و بی غرضی میخواهد که اینها را بشنود و تجزیه و تحلیل کند اگر گوش نکرده اید قسمتی از ان را می اورم باشد که پند گیرید ...
    " مهمترین نقطه‌ى قوّت ما در این سى و دو سه سال عبارت است از غلبه‌ى بر چالشها؛ این خیلى مهم است. ما یک ملتى نبودیم که سرمان را پائین بیندازیم، راهمان را برویم، کسى به ما کارى نداشته باشد؛ نه، از روز اول قدرتهاى مجهز جهانى، مسلطین جهانى با ما کار داشتند؛ بناى بر اذیت گذاشتند، بناى بر مانع‌تراشى گذاشتند: علیه ما جنگ تحمیل کردند، صدام را به جان ما انداختند، هشت سال ما را گرفتار کردند، تروریست آوردند، تحریم کردند. ما تا امروز بر همه‌ى این چالشها غلبه پیدا کرده‌ایم؛ یعنى هیچکدام از این چالشها نتوانسته است ملت ما و انقلاب ما را پشیمان کند، به زانو دربیاورد؛ ما بحمداللّه راهمان را با قامت استوار ادامه داده‌ایم. این مهمترین نقطه‌ى قوّت ماست. "
    و من الله التوفیق
  • فرزند کوچکتون سید محمد حسین
  • وحید جان اسم اون مرتدهایی که علیه دولت بشار اسد شورش کردند را مسلمون نذار که خدا خشمش می گیره!
    وقتی اسم کشتار وحشیانه می آری بیشتر به طالبان و القاعده و ریگی و صدام فکر کن تا به شیعه فکر کنی!
    می خواهی شیعه و ایرانی را بشناسی رجوع کن به جریان انقلاب اسلامی تا مودت مردم در برخورد با سربازایی که از راه خطا برگشتند و به مردم تیراندازی نکردند را ببینی. در زمان حال رجوع کن به مماشات با فتنه گران سال 88 که نظام بهشون ترحم کرده و از دست مردم خشمگین دور نگهشون داشته.

    می خواهی حقانیت این نظام و انقلاب را ببینی نگاه کن به عصبانیت دولتهای آمریکا و انگلیس و صهیونیست ها از این نظام.

    و مسایل به این سادگی و قابل فهمی را پیچیده نکن و خودت را به گیجی نزن.
  • فرزند کوچکتون سید محمد حسین
  • وحید جان! پس شما برای اطلاع از اخبار سرت به رسانه های خارجی گرمه و اطلاعاتت به روزه آره؟

    حالا فکر می کنی کشورهای غربی به ظاهر پیش رفته و پیشرو در علم و فن آوری چه گلی به سر مردمشون زدند؟ که امروز ملتهاشون تازه بیدار شدند و میخوان این کلاه گشادی که سرشون رفته را بردترند و حقشونو بگیرند؟

    روزی خبر چند نفر را می شنوی که از کشورشون به ایران اومدند و اعتراف می کنند اون تصویری که رسانه ها از ایران و نظام ساخته اند همه ش مهمله و واقعیت چیز دیگه ایه؟ ندیدی ؟ نشنیدی؟!
    سلام خانم معلم خوبم

    مطلب خیلی زیبا و موثری بود

    یه برگه برداشتم به تخت بالای سرم توی خوابگاه زدم و روش نوشتم

    سلام آقا ...

    تا صبح که از خواب بیدار شدم سلام بدم

    ممنونم ...

    در پناه حق
    پاسخ:
    سلامت باشی ... مواظب خودت باش
    سلاااااااام

    ا ِ ! خوب پس منم خانم دکتر خیلی کوچولو !

    واااااااااای ! کی اون روز می رسه ؟!!!!!!!!!!
    پاسخ:
    تو هم خانم دکتر بعد از این ...
    سلام

    کلا نوع نگاه حبیب احمدزاره نسبت به جنگ و تحلیل شرایط دفاع مقدس، نگاه قشنگی هست و خیلی دوست ش دارم. پیش‌تر جایی در بین اباطیلم به این موضوع اشاره کرده بودم.

    راستی! دیروز ما هر چی وایستادیم جواب ندادید ها! یکهو غیب تون زد!
    سلام

    شما آزادید که حرف بزنید.....

    منم آزادم که حرف بزنم....

    اما.................

    تشریف بیارید

    آزادانه بخونید و

    آزادانه نظر بدید

    شاید...........
    پاسخ:
    خدا رو شکر تو این مملکت آزادی هست ...
    سلام ... هم بر شما و هم بر مخاطب سلامتان
    چقدر خوب است که جاهایی مثل اینجا همه چیز در حد خودش، با یک ترکیب قشنگ کنار هم می نشینند، از احساسات پاک تا مباحثه های منطقی ...
    خدا نعمت شاگردی شما و امثال شما را برای ما و امثال ما مستدام کند
    در پناه خدا باشید معلم عزیزم
    پاسخ:
    خدا شماها رو برای من هم حفظ کنه
    سلام آقای وحید
    قصد جواب دادن ندارم ولی اینم بدون با بغض و کینه نمیشه بحث منطقی کرد
    بحث های سیاسی رو خیلی وقته گذاشتم کنار، چون آدمش پیدا نمیشه، با این بحث های خاله زنکی عزیز من تو گفتمان به هیچ جا نمیرسیم

    آخه آقای محترم شما تو یک جمله میتونستی بگی من از جمهوری اسلامی بدم میاد نه اینکه اینجوری دلیل بیاری که آدم خندش بگیره

    تو چی میدونی قدرت ولایت شیعه یعنی چی! وقتی اوایل تابستون وزیر امور خارجه فرانسه گفت در مورد ایران فقط باید از گزینه ی نظامی استفاده کنیم، تو که نت داری و آمار دنیا دستته یادته اوباما همین دی ماه گفت پرونده ی حمله نظامی ایران رو میز منه، رهبر ایران، نه در یک سخنرانی رسمی دولتی، بلکه توی نماز جمعه فقط گفت هر حمله ای را جواب قاطع میدهیم،
    فقط و فقط 4 روز بعدش اوباما زد زیر همه حرفاش گفت ما برنامه ای برای حمله نظامی به ایران نداریم، اون فرانسه هم که میخواست ما رو تحریم کنه فعلا که ما تحریم نفتی کردیمش.
    این شرایط ایده آل قدرت منطقه ای رو نمیبینی میگی کشور داره به سمت ویرانی میره،
    تو چه میدونی اقتدار تشیع چیه، وقتی فقط 2000سرباز حزب الله جلوی چهارمین ارتش قوی دنیا وایمسته و پیروز میشه و بعدش سیدحسن نصرالله تو سخنرانی معروفش میگه که ما استانی از استان های جمهوری اسلامی هستیم

    نمیگم مشکلات نیست، هست ولی اوضاع سیاه نیست
    شما به اندازه ای چشماتون رو روی حقیقت بستین که دیگه ارزش بحث کردن نداره این کامنت رو هم نوشتم تا بدونی وقتی از روی کینه و با دید کاملا منفی نگاه کنی به هیچ جا نمیرسی
    این مورد رو هم بگم آقای محترم اطلاعاتت انقد کمه که همه چیو با هم قاطی کردی، الان دیگه هرکی میدونه سیاست رو با کدوم الف مینویسن اینم میدونه که بیشترین زندانی های سیاسی تو دنیا رو کره شمالی داره(بالای صدهزار نفر، اینو میتونی توی آرشیو بی بی سی ببینی)، این کشور بیشترین خفقان سیاسی رو داره، شما که آمارهاتونو از صداو سیمای آبکی ما نمیگیریم از کجا آمارهاتون رو میگیرین که میگی ایران بعد از چین بیشترین زندانی های سیاسی رو داره!!!!! حداقل به چیزایی اشاره کن که آدم خندش نگیره از این اطلاعات کمی که داری.
    آخرین جمله هم از قول خداوند در قرآن
    حزب الله هم الغالبون
    حزب خدا همان پیروزمندانند
    سلام
    اینجا یک چیز آرامش بخش خاصی داره یه صداقت و خلوص ناب
    خوبی از شماست
    با این همه اظهار لطف و محبت شما خستگی معنی نداره
    کوچکی کردن در برابر شما و بقیه معلم ها بزرگترین افتخاره برای من
    منظور منم؟! اگر بله پس افتخار مضاعف نصیبم شده اگر نه باز افتخار من به شاگردی شما باقی هست و این نعمت بزرگ رو شاکرم و اما جواب: دختر شما خوبه با خوبی شما.
    خدا روز به روز به معلم بودن شما و شاگرد بودن ما برکت بده
    ثواب همه خیرخواهی ها ومحبتاتون، درک محضر امام زمان (عج) و ذخیره آخرت خودتون و پدر و مادر عزیزتون انشاءالله
    در پناه لطف خدا
    سلام خانوم،

    ان شاالله دعا گویتان خواهیم بود در مشهد مقدس،

    شما هم زیر کوه خضر ما را دعا کنید...!

    علی مولا مددی
    پاسخ:
    فعلا که خدا در رحمت رو به رومون بستن و از زیارت رفتن افتادیم ... تا خدا چه خواهد ...
  • یاس بوی مهربانی می دهد!
  • سلام.
    دلتان پر بوده ها..
    راستی سپاس از صبر و حوصله تان در پاسخگویی به یک جستجوگر آزادی!!
  • پاسدارنسل سوم سبزپوش ولایت
  • سلام
    عرض ادب
    وقت بخیر
    ...!
    سه نقطه...
    تنها سه نقطه...
    برای آن چه که می خواهی بشنوی...
    و آنچه که نمی توانم گفت...!
    ...
    سه نقطه...
    تنها سه نقطه...
    برای آنچه که باید بشنوی...
    و آنچه که نباید گفت...!
    ...
    سه نقطه...
    تنها سه نقطه ی بی دردِ سر...
    ...!
    منتظر نیم نگاه پر محرتون...

    لبک یاسید علی.
    مارادعا....
    پاسخ:
    یا علی ...
  • مهدیه بانو
  • سلام
    پاسخ:
    جای تعجبه !
    سلام خانم !
    اجازه ! اون فاطمه قبلی من نیستم !
    اگه توفیقی میشه نام حضرت را بر زبان بیاورم تا دعا رای ظهورشان نمایم تنها به حرمت نفس آنهایی ست که قرار است وارث زمین شوند!
    وگرنه نفسی که به گناه آمیخت چه به آوردن نام مولا !
    خدا از سر تقصیرتمان بگذرد و نامه را به دست فرمانده نرساند . وگرنه کلاهم دیر یست که بر باد رفته پیش مولا ...
    پاسخ:
    زنده باشی ...التماس دعا خانم خانما ...
  • مهدیه بانو
  • این روزا اینقدر از دوستانی که بهشون اعتماد داشتم خیانت دیدم که حرفی برام نمی مونه!

    واقعن براشون متاسفم!

    حسین و ملیحه راس میگن من دوستامو پررو می کنم!
    دختره ی ....!

    خانوم جابه که با کمال وقاحت هم کارشون رو مقدس و خوب جلوه میدن
    سلام خانم معلم عزیز
    واقعاً جالب بود تلنگر خوبی خوردم. خوب با وجود فاطمه خانم ، طبیعی بود که شما اشتباه بگیرید ولی من چرا خودم و اشتباه گرفتم و فکر کردم منظورتون منم؟! تازه بماند که چقدر ...
    این یعنی که حد خودم رو نمی دونم و حد روابط رو.
    باید متوجه می شدم که مخاطب این نوشته ها نبودم
    با عرض معذرت از فاطمه خانم
    و عرض ارادت فراوان خدمت معلم بزرگوار و مهربان.
    پاسخ:
    التماس دعا ، منتظر آدرس وب تون هستم ...
    جناب حرف آخر و فرزند کوچک
    با درود
    1_ پیشینه ولایت فقیه به بیش 3 قرن نمی رسد و نخستین بار از سوی ملا احمد نراقی مطرح شد که آیت اله خمینی در کتاب ولایت فقیه چندین بار از ایشان وام میگیرند! (برای نمونه نگاه کنید مشروطه ایرانی از آجودانی) .
    2_ سیاست آمریکا بر عکس ایران که هرکس ساز خودش را کوک میکند و دست آخر رهبری توی دهن همه میزند بسیار پیچیده است و به قولی همه تخم مرغهای سیاست آمریکا در یک سبد نیست! و اصلا سخن من چه ربطی به آمریکا داشت!!!
    3_در نماز جمعه سخن گفتن و این و آن را محکوم کردن و به زعم خود خوار شمردن دشمنان نظام مقدس! کاریست بس سهل اما هزینه های اینگونه کری خواندن تنها و تنها به سر مردم آوار میشود و تو چه میدانی از اقتصاد ویران ما!
    4_ دوست گرامی کره شمالی درست اما آمارها درباره کره شمالی به دلیل دیوار آهنین به اندازه ای درست و نادرست است که به هیچ روی قابل استناد نیست ( حالا شما ببخش ما سومیم به لحاظ روزنامه نگار زندانی دوم)
    5_ میدانی مشکل گونه شما چیست؟ در زندگی خود همواره به راهبر نیازمندید چون هیچ گاه زحمت اندیشیدن به خود نمیدهید! همواره به جایتان فکر شده و برنامه پیش رویتان است ! قرآن و سیره ائمه و رهنمودهای رهبرانتان . شما خو گرفته اید به نگاه کردن از منفذ باریک و تاریکی که برایتان تعیین شده و فراخی دیدگاه برایتان بی معناست. هیچ پرسشی برایتان پیش نمی آید زیرا که به جملگی پرسشهایتان پاسخ داده شده ... تنها در چارچوب پیش رویتان اندیشه و پرسشگری ! میکنید و هرگز به خود شک راه نمیدهید که شک مرگ انسان خشک باور است.
    سلام عزیز بی تردید
    به قول یک مادر: مادر که باشی .. همیشه گوشه چشمت اشکی ست
    ..
    این روزها زیاد به این فکر میکنم که: منی که روحم تیره است و طاقت سیاه بازی های اطرافیان را ندارم چگونه؟ چگونه؟"او" با روح سفیدش اینهمه را تاب می آورد؟
    این روزها برایم غروب جمعه می شود هر روز ..
    ..
    ای میلتان را که خواندم .. از ته ته ته دلم برایتان آرزوی شهادت کردم
    التماس دعا و گریه
    پاسخ:
    منم دعا التماس میکنم بی گریه البته ...
    سلام علیکم
    سربلند و پیروز باشید
    پاسخ:
    و همچنین شما ...
    امام زمان (عج) می فرمایند:
    .اگر شیعیان ما - که خداوند آنها را به طاعت و بندگی خویش موفق بدارد - در وفای
    به عهد و پیمان الهی اتحاد و اتفاق می داشتند و عهد و پیمان را محترم می شمردند ،
    سعادت دیدار ما به تأخیر نمی افتاد و زودتر به سعادت دیدار ما نائل می شدند .
    (الإحتجاج للطبرسی ، ج 2 ، ص 499.)

    سلام به روزم منتظر حضور گرم شما و نظراتتون هستم. یاعلی
    پاسخ:
    چشم ...
    سلام . من شرم می کنم از حضور در اینجا....
    شرمنده ...
    فقط امیدوارم خوب باشید...
    محتاج دعایتان هستم.......
    پاسخ:
    ما هم به دعا محتاجیم فراوان ...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    تجدید کد امنیتی