چشمِ امید :: گاه نوشت یک خانم معلم

  گاه نوشت یک خانم معلم


چشمِ امید

خانم معلم | جمعه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۰، ۱۲:۱۶ ق.ظ | ۱۶ نظر

دل توی دلش نبود . چشمهایش رد انگشتان معلم می گشت . قلبش مانند گنجشکی که تازه از دست گربه ای فرار کرده باشد تند تند می تپید . پیراهنی کهنه که معلوم بود قبلا سفید بوده ، با شلوارِ طوسی چهار خانه ای که در جای جای آن لکه های ریز و درشتی به چشم میخورد بر تن داشت .شلوارش را با کمربند باریک مشکی رنگی به تنش محکم نگه داشته بود . از فرط گشادی ،شلوار در تنش حسابی چین خورده بود .موهایش را با شماره 4 تازه کوتاه کرده و همین باعث شده بود که دانه ی عرقی که از کنار شقیقه اش روان شده بود ، در آن ابتدای خرداد ماه حسابی خودش را نشان بدهد .

این صحنه ، صحنه ای بود که پس از شنیدن صدای صلوات ِبی حال ِدانش آموزانِ هنرستانمان در ابتدای مراسمِ صبح گاهی پس از خواندن دعای فرج ، به ذهنم رسید . صحنه ی درخواست نمره ی دانش آموزی بازیگوش از معلمش ، برای قبولی ، آن هم فقط بخاطر نیم نمره ! ...

نمیدانم چرا ، اما میکروفن را گرفتم و بی مقدمه به بچه ها گفتم : « تا حالا شده معطل نیم نمره یا حتی بیست و پنج صدم برای قبولی تو کارنامه تون شده باشین ؟ »

صف ها آرام شد . همه در سکوت گوش می کردند . ادامه دادم ، صحنه ای را مجسم کنید که قبولی تان در گرو گرفتن فقط نیم نمره است . معلمتان را پیدا کرده اید و از او خواهش می کنید یک نیم نمره به شما بدهد ، مگر نیم نمره چه ارزشی دارد ؟ برای او که چیزی نیست ولی برای شما نیم نمره یعنی قبولی ، یعنی نرفتن آبرو پیش خانواده ، یعنی حتی قبولی دانشگاه بودند کسانی که بخاطر قبول نشدن در خرداد از رفتن به دانشگاه حتی پس از قبولی در کنکور باز ماندند و نمونه اش را داشته ایم ! ...

سکوت کل ِ حیاط را فرا گرفته بود ... پس از کمی مکث ادامه دادم :

معلم دفتر کلاس را باز میکند . او در پی نمره ایست که به مدد آن بتواند بگوید یکبار ، فقط یکبار از او نمره ای خوب در کلاس گرفته اید تا بلکه بهانه ای شود تا بتواند نمره ی مستمر تان را نیم نمره افزایش دهد و شمایید که مضطرب نگاهش می کنید ...

حس کردید؟ ... این را داشته باشید . برویم تا برسیم به زمانی که پرونده ی اعمالمان را باز میکنند و میگردند دنبال نیم نمره کار ِ خوب  و حال ِ ما ان موقع همان است که آن دانش آموز اکنون دارد و ....

 

 

برای آنها ادامه دادم اما برای شما ، ...

 

 

خدایا ،

امکان دارد یکی از کارهایمان آنقدر خالص و قرب الی الله انجام شده باشد که مورد قبولتان واقع گردد وما را بخاطر همان یک کار ، قبول کنی ؟

می شود عشق به امام زمانت را یکی از آن کارهای خوبمان قرار دهی؟

می شود توفیق ِخدمت به بندگانت را نصیبمان سازی ...

می شود که ...

خدایا ... 

 

درد نوشت :آخرین جمعه ی سال است کجاااااایی آقا ؟!

برای تمامِ کسانی که سال قبل و سالهای قبل در میانمان بودند و اکنون نیستند ولی دعاهایشان هنوز گره گشای درد های ماست شاخه گلی هدیه میکنیم به طراوت حمد و سوره ای تا بدانند به یادشان بوده و خواهیم بود .

 پ.ن : حساب کرامت برای اونایی که دوست دارند سفره ی عیدی خیلی ها مثل خونه ی خودشون باشه ، بازه ... میتونید کمک کنید تا به خانواده های کم بضاعت و یتیم از جهت تهیه آذوقه ، خرید لباس عید و ... کمک رسانی بشه ... اجر همه ی اونایی که کمک میکنن و یا دوست دارن کمک کنن ولی توانش رو ندارن با صاحبش ....


  • خانم معلم

نظرات (۱۶)

این عکس چه حس ِ خوبی به آدم میده ...

انگار آدم هم مثل این پرنده یه جای گرم میخاد ...

کاش توی اون صف ها بودم ...

دلم ذره ای از این حرفا میخاد برای گوش دادن ...

مگر این که جمعه ها بیایم این جا و باز بعد از یک هفته یادمون بیفته که امام زمانی هست و ...

گاهی یه حرف میشه یه خدمت به یه بنده ...

چه برسه به ...

خدا رحمت کنه ...

خدا کنه ما هم وقتی رفتیم و نبودیم فراموش نشیم ...

خدایا ...
سلام به دوست عزیز بخشی از وبلاگتو خوندم جالب بود خیلی دوست دارم نظرتونو راجع به وبلاگم بگید

در ضمن اگه موافق تبادل لینک هستی بهم خبر بده
تا یادم نرفته به وبلاگم امتیاز بدید

تا بعد خدا نگهدار
سلام به دوست عزیز بخشی از وبلاگتو خوندم جالب بود خیلی دوست دارم نظرتونو راجع به وبلاگم بگید

در ضمن اگه موافق تبادل لینک هستی بهم خبر بده
تا یادم نرفته به وبلاگم امتیاز بدید

تا بعد خدا نگهدار
سلام
خیلیییی قشنگ ترسیم کردید اجرتون با خدا
پاسخ:
سلامت باشین ...
دارد اذان ِ صبح ِ ندبه می وزد ...
پاسخ:
التماس برای نیم نگاهی و دعایی ...
اللهم افتح ابواب رحمتک...
الهی فقط یک از کارهایمان را قبول کن ... انهم باید از اولش تو بگشایی در رحمتت را برویمان تا...
پاسخ:
الهی امین ....
سلام
حتا اگه خود خدا هم اون نیم نمره رو بهم بده باز هم فکر رو زمین موندن خیلی از حرفای امام زمان منو خجلت زده ی عشقم بهش می کنه!
.
.
آخر سالتون تسلیت باد!
پاسخ:
اگه ببخشن سرت رو می اندازی پایین و بازم دلت خوش میشه به اینکه مورد رحمت واقع شدی ...تازه اگه اون موقع بازم جا داشته باشه بازم خطا میکنیم ..میگی نه ، یادت بیفته دوران مدرسه ات رو که چند بار تصمیم گرفتی و قول دادی درس بخونی و بازم ....
سلام
خدا منه شرمنده نباشیم موقع حوندن نمرمون
پاسخ:
خنده
=)) =)) دیگه 6 سال ی جا باشی همین میشه
اشتباه تایپی بود خب
پاسخ:
خوبی؟ چی شد قرار بود بیای پیشم ؟
مگه این مامان من میزاره نفس بکشم خونه تکونی نذاشت خانوم جونم
مگه بارم مدرسه میاین؟
آدرستونو ندارم خو
پاسخ:
میپرسیدی بهت ادرس میدادم ، حالا خوبه دو بار اومدی !!!
سلام بانو
سال جدید را پیشاپیش خدمت شما تبریک عرض میکنم
امیدوارم امسال نیز برای شما و عزیزانتات توام برکت و عزت روز افزون باشد
آمین یا رب العالمین
اللهم عجل لولیک الفرج .....

بازم سلام
مدرستونو که بلدم آدرس خونتون گفتم
خب پس آدرس؟
انشالا باشه برا بعد عید که انجام وظیفه هم بشه بیام عید دیدنی
پاسخ:
آدرس هم میدم بهتون .... شما هر وقت خواستی بیای فقط یه تماس بگیری بقیه اش حله ...



سلام

بهانه های دنیا تو را از یادم نخواهد برد
من تو را در قلبم دارم نه در دنیا...
سال نو پیشاپیش مباررررررررررررررررررررررررک خانم معلم
ایشالا سال خوبی همراه با سلامتی برای شما و خانواده ی محترم باشه
  • پزشک آینده سیستان
  • خانم معلم اجازست ما هم بیایم داخل قول میدیم به چیزی دست نزنیم ،عیدتونم مبارک

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    تجدید کد امنیتی