من علمنی حرفا ... :: گاه نوشت یک خانم معلم

  گاه نوشت یک خانم معلم


من علمنی حرفا ...

خانم معلم | چهارشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۱۲:۱۴ ق.ظ | ۲۴ نظر

 

از پنجره دفتر داشتم حیاط را نگاه می کردم که یک گروه از دانش آموزان دبیرستانی ( البته با هماهنگی قبلی ) برای بازدید از هنرستان مان در هفته ی مشاغل وارد حیاط شدند . به عنوان معاون فنی هنرستان باید برایشان در مورد انتخاب رشته و تفاوت های دبیرستان و هنرستان های فنی حرفه ای و کار دانش صحبت می کردم .

جو هنرستان و فضای کارگاهی آن معمولا برای دانش آموزان دبیرستانی جالب وجذاب است . کمی فضای نمایشگاهی سالن مدرسه را که دیدند ، آماده شنیدن صحبت هایم شدند از تفاوت های این دو برایشان گفتم و برای آنکه آنها را هم در گیر بحث کرده باشم پرسیدم : "چند نفرتون میخواین برین رشته ریاضی ؟". از آن جمع ِ تقریبا سی نفره ، دو نفر دستشان را بلند کردند . بعد گفتم : "خوب چند نفر رشته تجربی رو دوست دارن ؟" . یک 4 ، 5 نفری  دستهایشان را بلند کردند و از این میان 5 نفری هم خودشان را آماده ی رفتن به رشته ی انسانی کرده بودند !

حساب کنید از این جمع سی نفره ، 12 ، 13 نفر میدانستند که علاقمند به چه رشته ای هستند و بقیه بی خیال ، انگار نه انگار بناست انتخاب رشته کنند ، ادامه تحصیل بدهند . از شکل وشمایلاشان چه بگویم ... فکر کنم منتظر بودند تا آخر سال بشود و نمره ها از کوره در بیاید و برگه ی هدایت تحصیلی را دستشان بدهند تا ببینند مشاور برایشان چه رشته ای را در نظر گرفته است !

 

به راستی برای نسل جوانمان چه اندیشیده ایم ؟!

 

یادم می آید قبل از آنکه به سن ِ انتخاب رشته برسم ، قبل از انقلاب ، رشته ای بود به نام خانه داری ، دخترهای فامیل و همسایه بعضی هایشان خانه داری میخواندند . خدا وکیلی بد رشته ای هم نبود .حداقل یاد میگرفتند در خانه باید چه کارهایی انجام دهند . در حالیکه میبینم بسیاری از دختران ِ ما از انجام دادن کمترین کار در منزل غافلند و تنها می گویند " بلد نیستم " و خودشان را راحت می کنند ...

به جای این همه ارج و قرب گذاشتن های بی مورد و تو خالی به جوانان، کمی عاقلانه تر به وضعیت تحصیلی ، شغلی و انسانی آنان بیاندیشیم .

پس از شهادت استاد مطهری ، این روز را روز ِ معلم و برای ارزش گزاری به این شغل (عشق ) آن را هفته ی معلم نامیدند . بگذریم که چگونه می توان ارزشهای کیفی یک معلم را به کمیت تبدیل و از این میان فرد ِ نمونه  را انتخاب نمود اما جالب تر این است که برای ارج و قرب نهادن بر زن ، بخشنامه ای چند روز پیش داشتیم مبنی بر انتخاب معلم نمونه ی زن فرهنگی !!! یعنی همان آیتم های معلم نمونه اصلی را فقط برای زنان در نظر گرفته بودند بی کم و کاستی . این طرح از آن ِ چه کسی بود و برای پیاده کردنش چقدر از جیب آموزش و پرورش و طرح های پیشنهادی رفت بماند ، اما کمی فکر نکردید دوباره کاری چرا ؟ ! یا لا اقل کمی موارد خاص به ان اضافه می کردید که بگوییم برای " زن " بودنمان حد اقل یک نگاه نو داشته اید ؟

پیشنهاد جناب پناهیان را بخوانید و تفاوت در نوع نگاه را حس کنید :

حجت الاسلام و المسلمین پناهیان با حضور در برنامۀ سمت خدا در پاسخ به این سؤال که «آیا فکر نمی‌کنید در بعضی یا بسیاری موارد، مادران ما در تربیت فرزندانشان مخصوصاً در تربیت دینی آنها کوتاهی کرده‌اند؟» گفت: قبل از اینکه بخواهیم مادران محترم را در تربیت فرزندانشان مقصر بدانیم و بگوییم که در کسب آگاهی‌های لازم در این زمینه کوتاهی کرده‌اند، بهتر است ببینیم که آیا آموزش عالی کشور ما رشته‌ای را به عنوان رشتۀ تحصیلی برای ارج نهادن به مقام مادری تأسیس نموده‌ است که اکثر دختران تمایل داشته باشند در این رشتۀ تحصیلی مشغول به تحصیل شوند؟ 

 

تمام حرفم همین بود  که ،

 ای کسانی که آن بالا بالاها نشسته اید ، جوانانمان هرز میروند ، کمی بجنبید ، باغهای لواسان ، ویلاهای شمال ، گردش های خارج از کشور  نوش جانتان ، اما برای طرح هایی که میدهید کمی هم زمان بگذارید ، بخدا ، اخرتی هم هست ، سوال و جوابی هم هست ، در یابد این بچه ها را .

درس هایی که فرصت فکر کردن به بچه نمی دهند ، انتظار نمره و در صد قبولی بالا تحت هر شرایطی ! ، یک بام و دو هوا بودن و بین تعلیم و تربیت گیر کردن و له شدن که بالاخره اول به تربیت بپردازیم و انسان سازی کنیم و یا به داد ِ آموزش برسیم و نخبه پروری و حافظه پروری، کدام مهمتر است ؟ ....

این همه دم از مقام " مادر " میزنیم ، کجا " مادر بودن " را یاد میدهیم ؟! ...

محض خاطر خدا ، بیایید برای دخترانمان هم رشته هایی در نظر بگیرید که به درد زندگی شان بخورد ، و علاوه بر آن به این رشته ها آنقدر ارزش و اعتبار بدهیم که با رغبت جذب آن شوند ، نه آنکه کمترین نمره آورندگان را  به سوی این رشته ها سوق دهیم و بر سرشان بزنیم که از این رشته درب و داغان تر نبود که بتوانی بروی .

کاش نیاز سنجی میشد ، کاش میدانستیم که در آینده به چند مهندس و دکتر و حقوق دان و ... نیازمندیم که این همه دختر به سمت این رشته ها هجوم نبرند ، که فکر نکنند تا وارد رشته ی تجربی شدند باید عنوان " دکتر " را یدک بکشند ... که " مادر " بودن اولین اولویت یک دختر برای زندگی اش باشد ...

کاش صدا وسیما کمی برای انتخاب رشته تبلیغ میکرد ، کاش رشته های مهارتی را در اولویت قرار میدادند ، کاش فرهنگ دانشگاه رفتن و دانشجو شدن و مدرک داشتن در بین خانواده ها چنان جا می افتاد تا خانواده ها بدانند نیازی نیست فرزندشان با نمره ی 12 ریاضی و 10 فیزیک  حتما باید رشته ی ریاضی بخواند و اگر ثبت نامش نکنند آسمان به زمین نمی رسید و زندگی شان تیره و تارنمی گردد .

بیایید از آموزش عالی بخواهیم به دنبال ایجاد رشته ی " مادری " باشد و دکترا بدهد . چه اشکالی دارد زنی دکترای مادری داشته باشد ؟! ... چه اشکالی دارد زنانی که توانمند هستند ، هم پزشک باشند و هم رشته ی مادری خوانده باشند ؟! ...

هفته ، هفته ی معلم است ... این هفته را به تمام آنانی که به هر نحو مطلبی را آموزش می دهند تبریک می گویم ، چه در سِمتِ رسمیِ شغل معلمی باشند و چه به صورت غیر رسمی تعلیم عشق میدهند و تبریک می گویم به مادرانی که اول معلم بشرند و تبریک می گویم به کسانی که به ما می آموزند درست دیدن و درست شنیدن را ....

این هفته را به تمام کسانی که با آموزش ِ حرفی مرا بنده ی خویش ساختند تبریک عرض نموده از خداوند برایشان سلامتی ، سعادت ، آرامش و سربلندی آرزو می کنم .

 

 

 

  • خانم معلم

نظرات (۲۴)

  • نای دل فقط آه
  • چشم...
    پاسخ:
    ممنون ...
    گه گداری خاموش میخواندمتان

    الان فقط آمدم تبریک بگم

    روز معلم مبارک خانم معلم
    پاسخ:
    ممنون ...
    هر وقت حرف این چیزا میاد کلی حرص میخورم
    اگ اون اقایون اون بالا بفکر این پایینیا باشن پس کی اونقو بفکر بالاتر باشه؟
    بدبخت بدبخت تر میشه بخاطر جهالتش
    پاسخ:
    تو حرص نخور مادر ف اصلا برات خوب نیست ...
    سلام خانم عزیز
    وقت گرانقدرت بخیر
    در همان فرم ارزشیابی هم که دیده اید ، امتیاز برای کسانی است که از شغل و حرفه و فعالیت کلاسی خودشان زده اند و رفته اند مثلا کلاسهای ضمن خدمتی که بارها و بارها برایشان تکرار شده است. رفته اند در یک نشریه مدرسه یا اداره ناحیه فعالیت محدودی انجام نداده اند و نامشان را در آن ثبت کرده اند و هنگام ارزشیابی به عنوان بیلان کار ارائه داده اند . تا حالا شده درصد قبولی دانش آموزان را ملاک ارزیابی قرار دهند؟ تا حالا شده است که میزان فهم عمیق مطلب توسط دانش آموزان را مورد ارزیابی قرار دهند؟ تا حالا شده که ... بماند دلم پر است از دردهایی که "آنکه البته به جایی نرسد فریاد است". همان دوست عزیزی که فرمهای ارزشیابی را تنظیم کرده و ملاکها را در آن قرار داده طوری چیده که به نفع پست سازمانی اداری خودش باشد نه پست معلمی و تعلیم و تربیت . او حتی از حرف زدن در جمع 10 نفری واهمه دارد تا این که بخواهد کلاس درسی را اداره کند. او مجبور است برای باقی ماندن در پست خودش و جبران کمبودهای زندگی اش هر سال یک گروه بگیرد گرچه خلاف قانون باشد . او مجبور است هر سال نمونه باشد چون اگر غیر این باشد مسئول مافوقش او را دور خواهد انداخت تا یه بله قربان گوی دیگری را زیر دستش بیاورد تا با آزمون و خطا یاد بگیرد که چگونه بخشنامه بخواند و بایگانی کند .
    اینها فقط گوشه کوچکی از مشکلات سیستم آموزشی ماست.
    در جایی که دوغ و دوشاب یکی است تفاوت نمی کند که از جان مایه بگذاری و درس بدهی یا توی کلاس وقت بگذرانی .
    پاسخ:
    انقدر تو این سی سال کشیدم از این آ. پ که اگه بخوام بنویسم خروار ها کاغذ سیاه میکنم ...
    زن باید از ذات خودش مایه بذاره
    اگر گذاشت که گذاشته و وظیفه ش بوده اگر نذاشت
    ما فقط پز اسلام دین برتر و ارزش گذاشتن روی زن رو میدیم

    باز الان حجت الاسلاما جمع میشن و هی تز میدن که اسلام ال اسلام بل
    ولی نمیدونن این خودشونن که اسلام اون دنیا یقه شونو می چسبه
    پاسخ:
    اصولا اگه بتونیم یاد بگیریم چطور فرهنگ سازی کنیم تو این جامعه که دیگه غصه نداشتیم ...
    اجازه خانوم چنتا جاییزه گرفتین؟
    پاسخ:
    روزدوم که امروز باشه از شدت حرص تمام بدنم می لرزید و یک زنگ رو کامل در دفتر دبیران نشستم ... خدا رحم کرد فردا و پس فردا مدرسه تعطیله وگرنه احتمالا باید می یومدین بهشت زهرا دیدنم ):
    سلام خانم معلّم.
    هفته ی بزرگداشت مقام معلّم را به شما تبریک می گویم و از خداوند متعال موفقیت روزافزون شما را مسألت دارم.
    التماس دعای شدید
    پاسخ:
    ممنون ...زنده باشی
    سلام خانم معلم روزتان با تاخیر مبارک (ببخشید دیگه شرمنده)

    حال خودتان چطوره؟ بهترید؟

    ××××
    خوبه حداقل هفته مشاغل انها آمدند هنرستان. ما را بردند کارخانه ماکارونی سازی!
    البته خیلی هم بد نبود یکی از بچه ها هی داشت درس عبرت می گرفت که بعضی مردها چقدر سخت پول درمی آوردند باید ولخرجی نکنیم!
    پاسخ:
    خوب اینم یکی از اثرات بازدیده دیگه (خنده)
  • علی میکائیلی
  • سلاااااااام
    روز مبارک معلم را بر آن معلم شایسته و گرانقدر که خیلی هم خاطرشان عزیز است و خیلی توپ و با حال می باشند صمیمانه تبریک می گوییم.

    اصلا این هفته معلم همش غم و غصه ست اگه به این چیزاش فکر کنین ! دوستان در ویلاهای شمال بیشتر به فکر زن کردن رئیس مَیلس ! (مجلس) یا افزودن تعداد زنان اند که بیست هزار سال بعد که همه عالم زن شدند تازه یه فکر بکنن برای وضعیت زنان ! تازه اگه بکنند! یعنی اگه فکر داشته باشند که فکر را بکنند! ... بگذریم!

    از طرف خانواده میکائیلی

    پ.ن : (ممنون که نذاشتین کسی از ما ویشگون بگیرد!)
    سلام

    هیچی فقط کلی داغ دلم تازه شد نه فقط برای اصل موضوع که تربیت مادر و اینا بود برای فرعیات ش هم داغم تازه شد .
    چیزایی هستند که چند ساله اساسی باهاش کلنجار می رم و حل نشده مسئله های جدید تر میاد با جواب های مبهم . چون تجربه و سن و سالی ندارم تا جوابا رو بفهمم . بزرگتر متخصص هم کم پیدا می شه !!

    (ببخشید که نامفهوم بود فقط درد و دل کردم......... درد و دل های من مدلش نامفهومه !!)
    یه روز می گیرم خفه ش می کنم
    پاسخ:
    واااااای وقتی یه سدی عصبانی می شود ... اونم دختر عموتونه ها !! حواست که هست ؟
    تق تق تق!

    سلام! (پسر بچه ای که با سرعت و خنده دارد از کنارتان رد می شود...)

    خانوم اجازه؟!
    ما می خواستیم بگیم...(نفس نفس می زند،حرفش را می خورد)

    اجازه؟


    روزتون مبارک!(و بعد با سرعت و صورت سرخ شده از کنارتان می گذرد)







    خوش به حالتون خانوم که خدا توفیق معلمی رو نصیبتون کرد.

    من اهل شکلک گذاشتن نیستم اما نمی تونستم این گل را نذارم:

    پاسخ:
    ممنون ... خدا کنه " معلم " بوده باشم وگرنه شغل معلمی رو خیلی ها دارن مث خیلی از شغل های دیگه ...
    ارزش ها عوض شدن ... خیلی از ارزش ها مادی و عینی و به قول شما کمی شده ... ارزش ها بی ارزش و بی ارزش ها ارزشمند شدن ... مسئله این جاست که دیگه زن خودش ارزش خودش رو اون جور که باید نمی دونه ... دخترای الان قراره چه جور مادرهایی بشن خدا می دونه ؟! ... می دونید من چی فکر می کنم ؟! فکر می کنم که اگه الان رشته ای مثل رشته ی مادری یا خانه داری یا این ها بود واقعن برای خیلی ها بی ارزش و حتی مسخره و خنده دار میشد ! ... جا افتاده که چه رشته هایی به آدما ارزش میدن ... جا افتاده که مثلن کسی که ادبیات عرب می خونه چقدر بی ارزشه و کسی که روانشناسی می خونه چقدر باارزش و کسی که پزشکی می خونه چقدر با ارزش تر ... شاید تعریف ما از مادری و خانه داری و این ها چیز دیگری ست که فکر می کنیم نیازی به یادگیری این ها نداریم ... درست فکر کردن ها و رفتار کردن ها فراموشمان شده ... جوونای الان ببینیم چه کسایی رو الگوی خودشون قرار میدن ... وقتی که مادر نمی تونه براش الگوی خوبی باشه مسلما میره سراغ کی و چی ! ... اصلن نمی دونیم ارزش مادر بودن به چیه ... ارزش معلم بودن رو حتی ... شاید برای اینه که تنها به دید یه واجب یا یه شغل می بینمشون تا عاشقی ... وقتی که خیلی چیزها از اساس خرابه چه جوری میشه درستشون کرد ... الان چه جوری میشه جا انداخت که چه خوبه رشته ی مادری هم باشه ... اصلن همون هایی که دم از اسلام می زنن و میشینن تو همین صدا و سیما به چرت و پرت گفتن دیگه چه انتظاری از بقیه میشه داشت ... لا لاله الا الله !!!
    پاسخ:
    درست میشه تو همون صد سال بعدی ...
  • حدیث آرزومندی
  • سلام
    اندیشه که باشد زندگی را می توان خوب زیست، خوب گذراند و خوب به پایان رساند اما وای به حال آن روز که اندیشه نباشد من نمیدانم آدمی بی اندیشه چگونه می تواند زندگی کند....
    از اندیشه گفتم تا ببوسم دست معلمانی را که هنوز هم به فکر اندیشه فرزندان این آب و خاک هستند آن هایی که می سوزند تا بسازند نسل آینده را.
    خانوم معلم مهربون هر چند شاگرد شمانبودم اما خیلی چیزا یاد گرفتم به رسم ادب و احترام هفته ای که نامگذاری شده برای بزرگداشت مقام شما رو بهتون تبریک می گم انشالله همیشه سلامت باشید و در پناه حضرت حق زنده باشید و پایدار.
    ببخشین دیگه چندسالی هست که این روز رو به کسی تبریک نگفتم بلد نیستم چطور تبریک بگم...
    مثل همیشه بازم دوستتون دارم
    یاعلی
    پاسخ:
    پیدات نیست چند وقت ؟ کجایی ؟ در جوار ِ امامید و با بقیه کاری ندارید ... سلام ما رو به ایشون برسونید و بگید ما بدیم شما چرا ؟!!!!
    چند وقت پیش دانشگاه سر یکی از کلاسا یکی از بچه ها برگشت گفت من تصمیم گرفتم که وقتی شوهر کردم عکس مادر شوهرم رو بزرگ کنم بچسبونم توی اتاق ! یکی از بچه ها برگشت بهش گفت یعنی اینقد قراره مادر شوهرت رو دوست داشته باشی ! دختره برگشت گفت نه بابا تو چقد ... ! میزارمش که هر وقت خواستم بچه ام رو بترسونم عکس مادر شوهرم رو نشونش بدم و بگم میگم لولو بیاد بخورتت ها ! آ آها ! اینم نمونه ی بارز ِ ... !!!
    پاسخ:
    بیچاره مادر شوهرا !!!
    سلام خانوم
    خیلی دیر شد ولی قبول کنید ازم. تبریک روز معلم رو

    پاسخ:
    ممنون ....لطف کردین
    چه دردنامه ای بود!
  • حدیث آرزومندی
  • سلام و صبحتون بخیر خانوم معلم
    ای بابا دست رو دلم نذار که... البته الان یه کم بهترم پس معلومه وبم نیومدیدا.اخه یه غزل خداحافظی خوندم ولی باز پیدام شد. گفتم که بیام باید عوض شم باید یه جور دیگه زندگی کنم. اقا هم اتفاقا هر وقت میرم مگه میشه سراغ شما رو نگیره؟؟؟ همش میاید تو ذهنم پس یعنی بدجور به فکرتونه. بازم رفتم ویژه سلام می رسونم. چندروز پیش از طرف همه بچه های وبلاگی تو حرم آقا زیارت امین الله رو خوندم. نمیگم که خدای نکرده ریا بشه میگم که بدونید درسته نیستید ولی یه گناهکار اینجا به یاد شما و همه عاشقای اقا هست. هر چند لیاقت نداشته باشه...
    یاعلی
    پاسخ:
    اتفاقا منم قم که میرم (گرچه دیگه دیر به دیر میرم ) یادتون هستم ...
    سلام علیک
    هعی روزگار... ینی بحثی رو گفتید که ما جوانها رو پیر کرده انقدر غر زدیم درین زمینه
    شده رویا بعضی کارا...
    راستی روز هفتتون همیشه پربرکت
    انشالله که به مقام شامخ معلمی برسید و ماندگار شوید
    پاسخ:
    انشا الله ...
  • یاس بوی مهربانی می دهد!
  • سلام.
    اولا بوسه بر دستان تان که زحمت تربیت این نسل بر دوش شماست.
    دوما فکر میکنم تاکید رهبری بر اجرای سریع و درست سند تحول آموزش کشور بیانگر رفع نواقص آموزشی کشور باشد! ان شاالله...
    سوما....واااااای که چه میشد اگر برای مادری هم دکترا می دادند!
    پاسخ:
    انشا الله هما نطور پیش برود که باید برود !
    سلام
    شبیه سخنرانی شده بود!مخصوصا این قسمتش که "هفته هفته ی معلم است..."همه ی کاش ها و آرزوی های این مطلب رو قبول دارم.
    این‌که یکی دیرمیاد برای عرض تبریک روز معلم معناش این نیست که تقویم نداره. یا معلم‌هاش رو فراموش کرده. یا تبریک بلد نیست. یا چیز دیگه....


    می‌تونه معناش این باشه که لب‌تاب نداشته. لب‌تابی که سفارش داده بوده براش نرسیده و وقتی رسیده دو روز وقتش گرفته شده که بتونه راهش بندازه.


    دو دسته تبریکشون باید به چشم بیاد. اونایی که اول کار می‌پرن پاچه‌خواری می‌کنن
    و
    اونایی که مظلومانه آخر مهمونی از دور یه سلامی می‌کنن با خجالت و از ته دل تبریک می‌گن.


    به هر رو ما که جزء اولی‌ها نتونستیم باشیم اما ای‌کاش جزء دسته‌ی دوم به حساب بیاییم!

    <تبریکـ
    بسپاریم بر سنگ مزارمان تاریخ نزنند تا ایندگان ندانند بی عرضگان این برهه از تاریخ ما بوده ایم
    خسرو گل سرخی
    ساده است نوازش سگی ولگرد شاهد ان بودن که چگونه به زیر غلتکی میرود و گفتن که سگ من نبود
    ساده است ستایش گلی چیدن و از یاد بردنش که گلدان را اب باید داد..
    ساده است بهره جویی از انسانی دوست داشتنش بی احساس عشقی او را به خود وا نهادن و گفتن که دیگر نمیشناسمش
    ساده است لغزش های خود را شناختن با دیگران زیستن و به حساب انان وگفتن که من اینچنینم
    ساده است که چگونه میزیم اری زیستن سخت ساده است و پیچیده نیز هم...........
    احمد شاملو

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    تجدید کد امنیتی