حریم دل :: گاه نوشت یک خانم معلم

  گاه نوشت یک خانم معلم


حریم دل

خانم معلم | سه شنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۳۹ ب.ظ | ۱۹ نظر


مرقدت    ضرب المـــــثل های   مــرا   تغییر   داد 

هر که بامش بیش ، برفش ... نه ! کبوتر ، بیشتر 

حسین رستمی 


خیلی کوتاه بود ولی هر چه بود لطف او  بود . پروردگارم لطف فرمودند در روز پانزدهم رجب ، همجواری آن امام رئوف را قسمتم نمودند تا در حرم ِ رضوی بتوانم دعای ام داوود را با دلشکسته گانش زمزمه نمایم . 

در هر زیارت فقط رو به ضریح می ایستادم و میگفتم : " آقا ، یه عالمه دل ِ شکسته  با خودم به امانت خدمتتان اورده ام . دست خالی برم نگردان ".نمیدانم اما آیا این زبان اجازه ی گفتن ِ این حرفها و خواستن این چیزها را داشت که به اجابت برسد یا نه !... باقی لطف و کرم اوست ...

سفره ی این آستان همیشه پهن و باقی مربوط به میهمان است که چگونه بر سر ِ این سفره نشیند و چه بردارد . امید هر انچه در این دستان قرار گرفته اند را بتوانم خوب نگهداری کنم ...



به یادِ همه بودم . تقریبا تک تک سعی کردم تا جاییکه این حافظه ی  نه چندان درست یاری ام میکند نام ببرم اما در انتهای هر نامبردنی میگفتم ، "و هر که التماس دعا گفت ". به نیابت هم نماز زیارت خواندم و هم زیارتنامه ، انشا الله زیارتش به زودی نصیبتان گردد . 


خدایا ! 


" نگاه دار دلی را که برده ای به نگاهی ... "



انشا الله کنج حرمش خانه ی قلبهامان باشد ...

  • خانم معلم

نظرات (۱۹)

سلام

زیارتتون قبول
پاسخ:
سلام 

قبول حق ، قسمت شما بشه ایشالا 
  • زهرا امیری
  • سلام زیارتتون قبول. هوای حریم حضرت مهریانی مبارک ریه هاتون..

    اولش که عکسه هنوز کامل نبود فکر کردم خودتون عکس گرفتین بعد ضایع شدم.!.

    خانوم معلم اجازه؟!
    یه بیوگرافی از خودتون و شاگرداتون بهم بدین منم شما رو بشناسم دیگه. الان احساس اون بچه ای رو دارم که ناظم دستش رو گرفته برده سر کلاس گفته بچه ها این اسمش فلان و فامیلیش بهمانه بعد خودش بقیه رو و بقیه اونو بر و بر نیگا میکنن.

    منتظرمااا.
    پاسخ:
    سلام عزیزم 

    نه ، این سری دوربین همراهم نبود . اتفاقا خواستم عکس رو دستکاری کنم ولی نهیب زدم به خودم نه ! تو تازه از مشهد اومدی ، مبازب خودت باش (:

    منظورت از بیوگرافی ، شرح حال دنیای مجازیمه دیگه ؟!!! وگرنه اون جوری که مثنوی هفتاد من میشه مادر !!! 



    سلام خدا بر زائر بارگاه آسمانی امام مهربانی.
    خوبید خانم معلم.
    به به! نورانی شده این وبلاگ. نکنه یه تیکه گنبد طلا رو به یادگار برداشتید...
    پاسخ:
    سلاااام پسرم 

    یادت بودم... 

    ایییییییی پسر ِ زبون باز ...نخیر ما برداشتی نداشتیم نور خودتونه منعکس شده اینجا (:
  • زهرا امیری
  • فرقی نداره هر کدوم که نوشتنش راحت تره براتون.. هفتاد من یا چند خط؟
    شما که همه کاراتون رو در کمتر از ثانیه و دقیقه انجام میدید خب..
    پاسخ:
    آخه نشستم نوشتم واست دیدم واااای جا کم اوردم همه رو پاک کردم ((:
    ادرس ایمیلت رو بده برات بفرستم 

    سلام خانم معلم

    زیارت‌تان قبول.
    خوشا به سعادت‌تان. ما دیگر دارد کم‌کم یک‌سال می‌شود که راه‌مان نداده‌اند مشهد.
    دل زائر تا مدت‌ها وصل است به حرم. با سیم وصل‌تان دعا کنید برای ما.


    به این محمدآقا هم بگید میدون رو خالی نکنه!
    دیر بجنبه، عقب می‌مونه از رقابت‌ها!
    پاسخ:
    سلام پسرم 
    قبول حق انشا الله 

    خب منم دو سالی بود که نرفته بودم . خیلی یادتون بودم مخصوصا یاد همراهت ! ... این سری اومدم قم اگه خدا بخاد حتما بهش میگم بیاد حرم با هم باشیم ...

    چشم اگه خدا قبول کنه در دل و دعام هستین همیشه ... 


    محمد با این کاراش نون ما رو هم اجر میکنه ... نمیگه یه عاااااالمه آدم الان منتظرن اون انتخاب بشه ، چکارش کنم ، همش سرش رو به این کارهای جنبی و حاشیه ها گرم میکنه .... از دست ِ این پسر چه کنم ؟!!! ))):

    در وا شد گل اومــــــــــــــــــــد

    سلام سلام سلام

    زیارتتون قبـــــــــــــــول ،،

    میدونم خیلی بهتون خوش گذشته مخصوصا روزای اعتکاف و دعاهای مخصوص این روزااا

    خوش بسعادتون

    چرا منو نبردین :((

    خونه مهدیه رفتین؟ :دی

    جای منم خالی میکردین :دی

    ""مرقدت ضرب المـــــثل های مــرا تغییر داد "" خیلـــــــــــــــــی دلم تنگ شده ...

    پاسخ:
    سلام خانم خانمایی ...

    قبول حق ... ایشالا زود قسمتت بشه ، بعله ! خونه ی مهدیه هم رفتم و شام اونجا بودم تا نزدیک اان صبح مهدیه رو بیدار نگه داشتم !!! سه تایی صحبت میکردیم ، بعدش حسین ما رو رسوند حرم برای نماز صبح ، اتفاقا یادتم بودیم ...
    مخصوصا که مهدیه خانم یه تیکه هم ما رو پیاده برد ، هی میگفت تقصیر خودتون بود از ماشین پیاده شدین ، گفتم طفلی سمیه چطوری اومد خونه تون ؟ فکر نکنی سری بعد من میتونم خودم بیام ها !!! ... 
    جات خیلی خالی بود ، خیلی ...دعا کن سفر بعد با هم سرش هوار بشیم ((((: 
    باید برید گوشش رو بگیرید بکشید و بعد با این خط‌کش‌های بلند معلم‌ها هی بزنید تو سرش. بعد اگه بازم به راه نشد ببریدش گوشه‌ی کلاس یه‌لنگ در هوا وایسه و ما هی بهش بخندیم!
    پاسخ:
    باوشه ...اینم یه نظریه ولی از نظر روانشناسی اگه مبصر کلاس رو این جوری تنبیه کنیم اثر بدی روی بقیه دانش اموزا میزاره ... حالا بازم فک کن شاید به یه نتیجه ی بهتر تر رسیدی ....
  • زهرا امیری
  • آدرس ایمیل رو براتون گذاشتم. زیاد منتظرم نذارید
    فقط لطفا ایمیل کردید حتما برام کامنت بذارید برم ایمیلم وچک کنم. در این مورد یکم تنبل میزنم..
    پاسخ:
    سلام
    چشــــــــــــــــــــــــــــــــــم 
  • زهرا امیری
  • دست شما درد نکنه...
    مرسی
    میخونم جوابشو کامنت میذارم براتون..
    پاسخ:
    دست شما درد نکنه ...حالا نوبت شماست بیوگرافیتونو بفرستین 
    بعله هم ... 
  • زهرا امیری
  • ئه من که فرستادم که..
    دو تا پست قبل تر
    پاسخ:
    نخیرم اون رزومه کاریتون برای گرفتن یه پست بودشا ، بیوگرافی که نبود !! 
    سلام.زیارتتون قبول.
    پاسخ:
    سلام عزیزم 

    قبول حق ...خدا قسمتتون بکنه خیلی زود انشا الله ....

    داشتم پستت رو میخوندم وقتی رسیدم به این جمله ات که استفراغ چیز بدیه به فکر فرو رفتم ... میخاستم برات کامنت بزارم که کار پیش اومد ... 

    واقعا همه چیزهایی که میخوریم به نظرت چیزای خوبی هستن که باعث میشن معده تحریک بشه و اونا رو بالا بیاره ؟ !!! ... 
    دلِ در به در شده ی ما چند سالیه که تنگِ حرمه اما هنوز معرفت کبوتر رو هم پیدا نکرده که پر بکشه، گیریم پاش بسته‌ی اینجا و اونجا باشه ... هعیـــــ ... زیارتتون قبول خانم معلم - تصویری که از شما ساخته‌م تصویرِ معلمِ اول ابتدایی‌م هست، خانم صبوری :) مهربون، خیلی مهربون، متین، با وقار، پر از سرزندگی در عین اینکه سن بالایی داشت، همیشه هم لبخند کم رنگ به لب :) دلم برای دبستان تنگ شد -
    پاسخ:
    سلام بر جناب آقا رضای خودمون 
    میدونی تو این چند سال که وبلاگ دارم و کلی بچه ها دور وبرم رو گرفتن آقا رضا نداشتم ؟ تقریبا یه دو ساعتی وبلاگ تون بودم و داستانها رو میخوندم . 

    انشا الله که خودشون می طلبند و میرید به پابوس که واقعا چه مزه ای داره از همون دور ، از توی قطار ، یا از پنجره ی هواپیما ، یا حتی از توی اتوبوس ، گنبد و مناره هاشونو میبینی و سلام میدی و سلام تمام دلهایی که در دستت امانت هستند رو به آقا میرسونی ... 

    قبول حق باشه ... چه تصویر قشنگی ... خدا کنه که مث خانم صبوری شما باشم ، گرچه با این صفت مهربونی کمی مشکل دارم و صفات برای من معنای خاصی دارند ، اما امیدوارم که بتونم وازه ی مقدس معلمی رو کنار خانم بودنم یدک بکشم ... 

    منم همین الان دلم میخاد که میتونستم برم دبستان دوباره تدریس کنم . به نظرم معلمی که پایه ی اول تدریس نکرده باشه اون ته ته معلمی رو نچشیده ... بهترین سالهای عمرم تدریس در کلاس اول دبستان بود که البته دو ،سه سالی بیشتر هم نبود ... 
  • سید میلاد موسوی
  • به ما هم سر بزنید
    پاسخ:
    سر زدیم ...
    سلااام
    زیارت قبول .. رسیدن بخیر:*
    خوش به سعادتتون .. خب نگفتین که منم بیام : (
    الموت رو جدی گفتین؟(آیکونی که تعارف بردار نیست:دی) .. یکی از بچه ها هم گفته برم کاشان .. اول برم کاشان بعد4 شنبه بیام تهران میشه بریم؟
    بعد چطوری بریم؟ مشکلی پیش نمیاد؟ طرفدارای حسن صباغ خفتمون نکنن :دی .. اصلا قبلش هماهنگ کنیم خودش خونه باشه :دی
    ولی جدی .. جالبه بدونین برنامه م همین الموت بود اول .. بد کسی همرام نیومد پشیمون شدم :دی
    ..
    اون قضیه معیار هم .. نچ خودمون نداریم منتها یه معیار دارم که شا نداره از خوشگلی تا نداره:دی .. اونم سادات بودنمه .. فرق نمیکنه گنهکار باشم یا نباشم کلا امام رئوف فرمودن نیگا کردن به سادات (همشون حتی من:دی) ثواب داره، دیگه فک کن هم صحبتی باهاشون چقد ثواب داره (آیکون محترم نارسیسم) .. گفتم که نگین نگفتم :دی
    پاسخ:
    سلااام عزیزم 
    خوبی؟ 
    قبول حق ... 
    خب از بس اینجا نمی یای خبر نداری وگرنه ما اعلام کرده بودیم که مشرف می شویم ... 

    خیلی دلم میخاد یک روزه برم تا الموت و برگردم منتها این ماه سفرمون رو رفتیم جناب همسر تحمل یه سفر دیگه رو ندارن مگه با خودشون بریم !!! 

    به قول یکی از بچه ها قرص اعتماد بنفست رو معلومه خوردی ها !!! ((:
  • یه قطره بارون
  • سلام
    زیارت قبول .
    کلی افسوس خوردم که نتونستم برم حرم و این دعا رو بخونم .
    پاسخ:
    سلام 

    قبول حق 
    انشا الله در فرصتی دیگه ... 

    سلام خانم
    زیارتتون قبول... آره به روح معتقدم ... به همین روح خسته م که معتقدم
    اگه این روح نبود که خیلی وقت پیشا جسمم جا میزد ... واسم خیلی خیلی دعا کنید...
    خوش به حالتون ...السلام علیک یا غریب الغربا یا امام رضا ع
    پاسخ:
    سلااام عزیزم 
    الهی ... چرا دختر شاداب و سر زنده ی من خسته است ؟ 
    چی شده ؟ 
    بیا از اونجا بیرون 
    کی گفته بری سر ِ کار ؟ 

    ایشالا تابستون زود میاد ویه مرخصی ودوباره با حسنیه ی من میرین مشهد پابوس آقا ....
    سلام
    زیارتتون قبول...
    افتخار نمی دید؟!:((
    پاسخ:
    سلام پسرم 
    قبول حق 

    ببخشید .سر میزنم ..
    درود...زیارتتان مقبول درگاه احدیت...

    دعوتید به "مجالی برای تفکر"
    پاسخ:
    و علیکم السلام 

    قبول حق 
    گرچه کمی دیر اما زیارت قبول بانو.
    پاسخ:
    دیر نیست ... قبول حق 
    نمیدونم کجای این سرزمین زندگی میکنید اما به هر شکل زیارتشان روزی تان .

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    تجدید کد امنیتی