زیارتگاه و کوه خضر نبی (ع)

السلام علیک یا اباصالح المهدی(عج)

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت علی (ع):
ای پسر یمانی خروج نماید قائم آل محمد از شهری که آن را قم گویند.مردم را به دعوت به حق کند وهمه خلایق به آن شهر قصد کنند واسلام تازه گردد واز آن موضع پرچم حق ظاهر شود .وپرچم وی برکوه سفید بزنند (کوه خضر نبی) به نزد دهی کهن که در جنب مسجد است وآن را جمکران خوانند.

(کتاب انوار المشعشین جلد اول صفحه 454)

 

در شش کیلومتری شهر قم کوهی وجود دارد که میتوان آنجا را بام قم نیز نامید .

 

جالب بود که آلودگی هوا در قم هم وجود داره !

در عکس گنبد قدیمی مشخص است .

گفته می شود که خضر نبی (ع) در این مکان به عبادت مشغول بوده و قدمت آن به سه هزار سال پیش میرسد .

در بالای کوه مسجدی ساخته شده و در درون آن مکانی بسیار کوچک با گنبدی منقش وجود دارد که گفته می شود از این مکان بعضی علما برای چله نشینی استفاده می کرده اند .

 

کوه خضر به روایت تصویر :

ابتدای جاده ی کوه خضر نبی (ع)

 

 

از پایین کوه تا مسجد حدود ۲۰ دقیقه پیاده روی دارد که توصیه می کنم آنهایی که ناراحتی قلبی یا ریوی دارند با احتیاط از ان بالا بروند .(البته ۲۰ دقیقه به شکل نرمال)

 

از بالای کوه مسجد مقدس جمکران کاملا مشخص می باشد .

 

 

گفتند زائریم . از مشهد آمدیم .گفتند هر جمعه به زیارت آقا مشرف می شوند ... گفتند و گفتند اما من  فکر میکردم چند وقتِ دیگر ، میتوانم مثل ایشان تا این بالا خودم را برسانم ؟

(محمد پور غلامی آتو نگیره مثلا ۲۰ سال دیگه رو داشتم می گفتم )

چون دیدم عکس هوایی بیشتر میتونه مکان مسجد رو نشون بده گذاشتمش ! وگرنه میدونین که ...

 

یعنی بیابون برهوت به معنای واقعی !

میدونین که دوست نداشتم عکسای خبرگزاری فارس رو قاطی عکسای خودم بکنم منتها سمت مردونه نمی شد که برم !!

 

 

عبادتگاه جای شاید ۴ نفر را بیشتر نداشته باشد البته سمت خانمها !! ولی تا ۷ نفر هم داخل ان به نماز میایستند . (توی هوای گرم واقعا قلب آدم میگیره وقتی بخواد اونجا نماز بخونه ...) خواهرم التماس دعا واقعا !

 

و بعدش غروب زیبای کوه خضر ...

این عکس رو خودم نگرفتم عزیزی برام فرستاده ...خداییش چقدر قشنگه

 

و غروب اتوبان تهران - قم

 

 به امید ظهور و حضور هر چه زودتر حضرتش ...

 

التماس دعا .

 

شفیع روز جزا

 

  مبعث پیامبر نور و مهربانی مبارک

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وَالضُّحَى (1) وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى (2) مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى (3) وَلَلْآخِرَةُ خَیْرٌ لَّکَ مِنَ الْأُولَى (4)وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى (5) أَلَمْ یَجِدْکَ یَتِیماً فَآوَى (6) وَوَجَدَکَ ضَالّاً فَهَدَى (7) وَوَجَدَکَ عَائِلاً فَأَغْنَى (8) فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلَا تَقْهَرْ (9) وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ (10) وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ (11)

سوره مبارکه ضحی از سوره های کوتاه اما مورد نیاز ماآخرالزمانی هاست.

درازل پرتو حسنت زتجلی دم زد            عشق پیدا شدوآتش به همه عالم زد

وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى ...

واین بالاترین اکرام و احترام پروردگار به بنده ی خاصش محمد (ص) است که میفرماید :

 بزودی پروردگارت آن قدر به تو عطا می کند که خشنود شوی .

در دنیا بر دشمنان پیروز خواهی شد و ایین تو جهانگیر خواهد گشت و در اخرت نیز مشمول بزرگ ترین مواهب خواهی بود . بدون شک پیامبر اکرم (ص) که خاتم انبیا و رهبر بشریت است ، خشنودی اش تنها در نجات خویش نیست ، بلکه ان زمان راضی و خشنود می شود که شفاعتش در باره ی امتش نیز پذیرفته شود . به همین دلیل در روایات امده که این آیه ، امیدبخش ترین آیات قران مجید و دلیل بر پذیرش شفاعت ان حضرت است .در حدیثی از حضرت امیر المومنین (ع) میخواینم : " روز قیامت ، من در موقف شفاعت می ایستم و ان قدر گنهکاران را شفاعت می کنم که خداوند می فرماید : ای محمد راضی شدی ؟ من می گویم : راضی شدم ." *

 بر گرفته از قرآن مجید ترجمه از حضرت آیت الله مکارم شیرازی

* :  البته شفاعت ایشان شرایطی هم دارد .

بخشی از زیارت حضرت رسول از بعید

اللهم انک قلت لنبیک محمد صلی الله علیه و آله و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جاوک فاستغفرو الله واستغفر لهمالرسول لوجدواالله توابا رحیما ...

دعای زیبایی است ، چگونگی دعا و اعتراف و اقرار به گناهان و طلب آمرزش و توبه را نشانمان می دهد و سختی روزی که در ان هر کس نتیجه ی اعمالش را خواهد دید و روز جدایی خوبان و بدان و روزی که دوستی از حال دوستی نپرسد را عرضه می کند و تذکر خوبی است برای کسانی چون من که دچار روزمرگی ها شده ایم ...

التماس دعا

آسمان در بند

 

امام کاظم (ع) :اگر به تعداد اهل بدر ( مومن کامل ) در میان شما بود ، قائم ما قیام میکرد .

مشکات الانوار ، ص ۱۲۸

 

 

یا الهی و ربی خلصنی

خلصنی

خلصنی

خلصنی

خدایا ، ما را از هر آنچه غیر تو در آن جای دارد برهان ...

 

 دوم نوشت : فردا هفتم تیر و سالگرد فاجعه ی انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی و به شهادت رسیدن شخصیت های بزرگی از سه قوه می باشد .

ریاست این حزب بر عهده شخصیت بزرگوار ، سید ، عالم و روحانی عالیقدر شهید آیت الله سید محمد حسین بهشتی بود . روحانی که شهادتش ضایعه ای دردناک برای جامعه ی بود که تازه انقلاب نموده و در گیر جنگی ناخواسته شده بود .

از ایشان کتب زیادی بر جا مانده که متن زیر برگرفته از یکی از کتب ایشان به نام "حج در قرآن" می باشد .

 

 

 

جنبش وبلاگی : یاد واره شهدا

 

 و چه مهجورند این شهدا .........

و چه تنهایند این شهدا ..حتی در میان دوستانی که دوستشان دارند ...

یعنی فقط یک نفر ؟ !!!!!

چقدر شهید شهید می کنیم و چقدر برایشان کار میکنیم ...

 حتی در حد نوشتن دو خط ! کم می گذاریم ...

همه مان ، همــــــــــــــــــــــــــــــــه مان !

زنده نگاه داشتن نام و یاد شهدا ، کمتر از شهادت نیست .

                                                                                         "مقام معظم رهبری "

 

با سلام خدمت دوستان عزیز

با توجه به رهنمود های رهبری و نیز زنده نگه داشتن یاد و خاطره ی شهدای عزیزی که برای اسلام و مسلمین جان ِ عزیز ِخویش را فدا نموده اند ، بهتر دیدم جنبش وبلاگی ایجاد نماییم و در آن شهدا را به طور خاص معرفی نماییم .

ممکن است اسم شهیدی را زیاد شنیده باشیم ولی از نوع زندگی و خاطرات این عزیز که میتواند سرمشق عملی برای زندگی مان و الگو برداری از ان باشد ، چیزی ندانیم .

جهت انجام این کار دو پیشنهاد دارم:

1- هر وبلاگی یک شهید را کامل معرفی نماید .

2- از یک شهید هر وبلاگی خاطراتی را جستجو نموده و در طول یک هفته فقط از یک شهید سخن بگوییم .

من از شهید عباس بابایی شروع می کنم.

امیدوارم زندگی شهدا سرمشق و راهگشای زندگی مان گردد.

دوستانی که لبیک گفته اند :

در جستجوی حقیقت

در آغوش خدا

امام ِ دلها

 

 

 

 

امام یک " شخص " نبود ، 

             جریانی بود در دل ِ امت  ،

                            که در " او " به هم می پیوست ...

                                                                         یکی میشد ...

                و

      فریادی می گشت بر سر ِ مستکبرینِ عالم ...

                     که

    « سلامت و صلح جهانی بسته به انقراض مستکبرین است. »

    «  آن داغی که به دل آمریکا وارد شده است به واسطه‌ی این نهضت به دل هیچ‌کس وارد نشده.  »

    «  تا مبارزه در هر کجای جهان علیه مستکبران هست، ما هستیم. »

    « من با اطمینان می‌گویم اسلام ابرقدرت‌ها را به خاک مذلت می‌نشاند.  »

    «  ما اگر هزار بار قطعه قطعه شویم دست از مبارزه با ظالم برنمی‌داریم.  »

  

 و دیدیم که نه امریکا و نه هیچ کدام از استعمار گران کهنه و نو نتوانستند کاری از پیش ببرند

                      حتی

                               با به راه انداختن جنگی تحمیلی

               که امامم آن را ،

      « نعمت »  نامید و بواقع نعمتی بود که ۸ سال از سایه سارش استفاده نمودیم و هنوز می توان از نعماتش بهرمند شد اگر بخواهیم  ...

   و اینک

           پس از او ،

 حامی رهبری هستیم که چون " او " تمامی وجودش را برای حفظ راهَ ش نهاده ، همان راهی که قرآن نوید آن داده است،

 

 

 «وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ

 نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثین‏»

و ما اراده کردیم که بر آن مردم ضعیف شده در روى زمین منّت گذاریم و آنان را رهبران مردم کرده و وارثانشان نماییم‏.

                                                                                                             قصص . ۵

امشب اولین شب از ماه پر فضیلت رجب است .

امام صادق (علیه السلام) نیز در مورد کرامت و فضیلت این ماه می‌فرماید: آن گاه که قیامت بر پا شود منادی الهی فریاد می‌زند أین الرجبیون؟ کجایند آنان که ماه رجب را گرامی داشتند و از آن بهره‌ها بردند از آن انبوه جمعیت، گروهی برخیزند که نور جمالشان محشر را روشن کند بر سر آنان تاج‌های شاهی که مرصع به در و یاقوت است قرار دارد و در طرف راست هر نفر از آنان هزار فرشته و در سمت چپ نیز هزار فرشته به او کرامت و تعظیم الهی را تبریک گویند؛ از جانب الهی ندا آید:

بندگانم و کنیزانم به عزت و جلالم سوگند، شما را جایگاه و مقام گرامی و عطایای فراوان دهم و شما را در جایی جای دهم که از زیر آن نهرها جاری است و شما در آن جاوید خواهید بود زیرا شما داوطلبانه برای من در ماهی که من بزرگش داشتم روزه گرفتید پس خطاب به فرشتگان فرماید: فرشتگان من بندگان و کنیزان من را به بهشت داخل کنید در اینجا امام فرمودند این پاداش برای کسانی است که یک روز از اول یا وسط یا آخر ماه رجب را روزه بدارند .

این مطلب رو در مورد ماه رجب حتما بخونید .

 خیلی التماس دعا در این ماههای پر فضیلت .

 

 

 

مادر

 

معلم پای تخته نوشت :

                                         « مادر »

               دستش اشاره به « مادر » داشت ولی فقط ،

                                                                         « در »

                                                                                       دیده می شد ....

 

گلبرگ زخمی

می شود به گلبرگی دست کشید بی آنکه تـ رکـــ بر دارد ؟!

خدایا مهدی فاطمه این روزها عزادار مادری است که میخواست حق همسرش را بگیرد و جواب این اعتراض ماندن بین در ودیواری بود که پهلویش را شکست ، محسنش را گرفت و علی را بی فاطمه و حسن و حسین و زینب و ام کلثوم را بی مادر ساخت . و این حقش نبود گرچه خود به ماندن در این دنیا بعد پیامبرش رضا نبود ...

خدایا ایشان را شفیع مان قرار بده آنجا که زبانمان کوتاه است و چشم امیدمان تنها به رافت ایشان ، نه به سبب لیاقتی که داریم ، بلکه به سبب کرامت خودشان .

 

در حرم بی بی سمت دیواری که زنانه را از مردانه جدا می کند ایستاده بودم . با خانم صحبت می کردم و جمعیت اطراف ضریح مثل همیشه موج می زد .

نمیدانم چه شد فقط یک نفر کنار ضریح ایستاده بود . آرام نزدیک شدم و دلم خواست داخل ضریح را ببینم.

 

 

     نمایشگاه ایام فاطمیه . داخل حیاط حرم از ورودی 17

     طراح و مجری : جناب سید محمد رضی زاده

 

 

نمی دانم چه سری است در باران ، این نعمت الهی . آسمان ابری ، زمین خیس ، نگاه ها خیس و دلها ...

 

 

زمین از رگبار باران خیس شده ، اما در نزدیکی مسجد می توانم قسمتی از زمین ِ خشک را ببینم که سجده گاه پیرمردی است که زیر باران سجده کرده و اکنون در حال کشیدن مس با خاک بر صورتش می باشد . تیمم عشق می کند . می مانم در عشقش و میروم چون همیشه که می بینم و می گذرم . کمی جلوتر ، پسری مادرش را با ویلچر  عاشقانه همراهی میکند ، مادر را پیاده می کند و داخل مسجد می رساند .

و چگونه میتوانم شاکر نباشم .

 

 

 

 

و دیدن کاروانهای عاشق ، حتی وقتی تو آنجا نیستی نیز لذت دارد .

خدا را بسیار بسیار شکر .

 

پیوندتون مبارک

 

ازدواج یگانگی دو فطرت الهی است برای پایان تنهایی .

وحدتی است متعالی که " تن " ها را ذوب می کند و روحی واحد می سازد .

 

مهدیه و حسین عزیز

پیوندتان مبارک

 

از خداوند براتون بهترین ها را آرزو می کنم . سایه خداوند و مهر امام رضا (ع) بر زندگیتان مستدام . زندگی تون پر از شادی ، لبتون پر از خنده ، دلهاتون سرشار آرامش و نگاهتون پر از عشق باشه .

دعایی که پیر تر ها در حق من می کردند را امروز برای شما می کنم :

 

الهی که در کنار همدیگه پیر بشین .

 

یه توصیه به حسین : مواظب مهدیه باش یه اره برقی خطرناک داره .

یه توصیه به مهدیه : مواظب حسین باش یه زبون خیلی خیلی چرب و نرم داره .

 

ممنون اولین نفری بودم که خبر ازدواجتون رو بهم دادین . هیچوقت یادم نمیره

یکی دیگه از اتفاقات قشنگ زندگی ام رو ممنون شما هستم .

 

روضه ی

زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست

خارو خاشاک  زمین منزل و ماوای تو نیست

سری به نیزه بلند است در برابر زینب

خدا کند که نباشد سر برادر زینب

از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین

دست و پا میزد حسین

اگه  منو رها کنی

کسی برام نمی مونه

همه درا بسته به روم

غیر در ِ همین خونه

مگر به کربلا کفن

به غیر بوریا نبود

مگر حسین فاطمه

عزیز مصطفی نبود

این کشته ی فتاده به هامون حسین توست

این صید دست و پا زده به خون حسین توست

این ماهی فتاده به دریای خون که هست

زخمش افزون از ستاره بر تن حسین توست

بهشت بی تو نمیخواهم

سالهاست که از آن روزها می گذرد ...

روز عاشورا برایم با تمام روزها فرق میکرد ...

مادرم روز عاشورا برخلاف همیشه ، هیچ کاری انجام نمیداد ، با وجود وسواس و عادت همیشگی بر نظافت ، نه جارو میکرد و نه میشست و نه می پخت ،...

حتی موهایش را شانه نمی کرد ، مانده بودم این چه روزی است که مادر هیچ کاری نمیکند و مشکی پوش راهی خیابانها می شویم ...

خیلی این روز برایم متفاوت بود ،

پدر دستانمان را می گرفت و به بازار تهران می رفتیم ، هیئت های عزاداری ، سینه زنان و زنجیر زنان از کنارم رد می شدند ،  علامت ها، با علامت کشهایی که به سختی ان را بلند و جابجا می کردند برایم بسیار پر ابهت بود ، مخصوصا وقتی که جلوی مسجد میرسیدند و سلام میدادند و عقب و جلو میرفتند ، هنوز هم بعد گذشت شاید ۴۰ سال با دیدن این صحنه دگرگون می شوم وبی اختیار اشک میریزم ...

صدای نوحه خوانها ، هنوز در گوشم می پیچد ، صدای یا حسین شان با سینه زدنها و زنجیر زدنها چنان سمفونی بوجود می اورد که دلها بی اختیار می لرزید ...

حسین جان ، میدانستی خونت به هوا پاشیده می شود و هر ذره اش تا ابدیت باقی میماند و با هر نفسی در جانهای خسته مان فرو میرود و باقی می ماند انقدر که با تشنگی بی اختیار یا حسین بگوییم ، همین مایی که کودکانمان را با یا علی از زمین بلند می کنیم ، با یا حسین سیرابشان می سازیم ، با یا ابوالفضل نیرو می گیریم ...

گرچه حق دلدادگی ات را ادا نکرده ایم ولی میدانی دوستت داریم ....

و هر که تو را دوست داشته باشد ، برایش همین حب تو کافی است ، بهشت نمیخواهد !

بی تو بهشت نمی خواهم ...

 

خیلی بعد نوشت : اینجا رو بخونید حتما ... اجرش با خدای محمد !