یا صاحب الزمان ، هفت سینم سین سیمای تو را کم دارد ...
آن سال های دور کلاس دوم دبستان که بودم ، در انتهای کتاب فارسی مان درسی داشتیم به نام 12 برادر . عکسی که در کتاب بود پسران جوانی را نشان میداد که مانند رومیان تاجی از برگ هایی شبیه به زیتون بر سر داشتند و لباسی سپید چون رومیان بر تن و در باغی کنار هم مشغول گفتکو بودند .
حسی که به خواننده منتقل می کرد در آن روزهای اواخر سال ، دقیقا حس شادی و پاکی بود که باعث شده هنوز آن درس را در خاطر داشته باشم . 12 برادر که نماد دوازده ماه سال بودند .
خیلی پرس و جو کردم که کتاب را بخاطر این درس پیدا کنم که پیدا نشد . حالا که فکر میکنم متوجه شدم که هنوز به خیلی از مراکزی که باید ، سر نزدم مثل مرکز تالیف کتب درسی . البته یکبار رفتم و پرسیدم اما مسئولی نداشت که جواب درست و حسابی بدهد . بالاخره این کتاب ها باید یک جایی بایگانی بشود . یعنی این اموزش و پرورش این قدر ها که نمی شود بی در و پیکر باشد . می شود ؟!!!
در این فکر ها که بودم مثل این بچه ها که عکس های یهویی می اندازند و حرف هایی یهویی می گویند منم فکری یهویی به ذهنم رسید که انگار دوازدهمین ماه سال هم ساعات پایانی اش را طی می کند و سال ، دوازدهمین ماهش را دیده و می رود اما ما بی هیچ پرس و جویی در حسرت دیدن دوازدهمین ماه خود باقی مانده ایم .
چقدر گشته ایم ؟! می شود در دستگاه کبریایی چیزی باشد ولی نشانه ای نداشته باشد ؟!! ... پس باید به خودم شک کنم ...
خدایا ، آدرس دوازدهمین ماه خاندان امامتت را ندارم ، نشانه ای بده و همتی و خواستنی که بجویمش تا قبل از انکه بروم ...
آمین یا رب العالمین
در سال فاطمی زندگی پر برکتی برایتان از خداوند آرزو دارم .
امید که اگر به هر علت دلخوری و کدورتی از من در دل دارید حلال کنید که باید بگذریم تا خدا نیز از ما بگذرد .
یا علی
- ۹۳/۱۲/۲۹