خانم معلم
|
شنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۸۹، ۰۷:۵۱ ب.ظ
|
۷۰ نظر

به مناسبت هفته ی معلم ، از تمام همکاران و دانش اموزان مدرسه خواسته ام در همه پرسی شرکت نمایند و از شما دوستان خوب نیز می خواهم در ان شرکت کنید تا با جمع بندی و یافتن بیشترین فراوانی ها میان داده ها ، به نتایجی برسم که بتوانم معلمین را از ان مطلع و بر تجربیاتشان بیفزایم ....
می خواهم از میان افرادی که در دوران تحصیل تان بیشترین اثر گذاری را روی شما داشته اند ( مثبت و یا منفی ) حداقل ۳ نفر را با ذکر دوره تحصیلی و علت ان ، تا تاریخ ۸ اردیبهشت بنویسید .... مهم نیست که چه سمتی داشته اند یعنی نیازی نیست حتما معلم باشند هر شخصی که روی شما تاثیر گذاشته و ترجیحا در دوره های تحصیلی یعنی از دبستان تا متوسطه .... اگر جا نداشت و یادتان نیامد و یا نبود چنین کسی ، دانشگاه را اضافه کنید .
به قول بعضی ها بعدا نوشت : مهم نیست حتی اگه فراش مدرسه هم بود بنویسین ...بعضی ها میگن نمیشه معلم نباشه ولی تاثیر گذارباشه ؟!!! باشه ، از افراد تاثیر گذار زندگی تون و اینکه چه خصوصیتی داشت که تونست در دفتر خاطراتتون ثبت بشه هم بنویسید ولی معلم باشه بهتره 
اولین نفر از خودم شروع می کنم :
۱- خانم پارسا معلم کلاس اول دبستانم : هنوز که هنوز است بعد شاید ۴۰ سال ایشان را فراموش نکرده ام .....به خاطر دادن هدیه زیبایی که ( بعدا فهمیدم مادرم خریده بود ) شامل یک دفترچه صد برگ !!! جلد علا و یک مداد قرمز زیبا و مداد سیاه بود و نیز چون مدرسه ی ملی درس می خواندم مدیرمان مرد بود و توجه هات بیشمار !!! ایشان به معلمم و ترسهایی که با همان حس کودکانه در معلمم مشاهده می کردم !
۲- مرحوم جناب تبریزی : معلم سال چهارم دبستانم که بسیار جدی بودند و دست پسرها را می گرفتند و دو دستی به صورت خودشان می زدند و می گفتند من تنبیه ات نکردم خودت با دستهای خودت صورتت را زدی !!! ....شاید ۱۰ سال پیش بود که اعلامیه ای با عکس آشنا دیدم و نزدیکتر که رفتم چهره ی اقای تبریزی را شناختم و برایش فاتحه ای فرستادم ..... روحش شاد ...خیلی جدی بود ...
۳- خانم عظیمی دبیر زیست سال چهارمم .....سال ۵۸ بود و تازه انقلاب شده بود ، روسری را قبول نداشت و با اکراه سرش می کرد ، روسری کوچکی که تا وارد کلاس میشد گره شلش را با کشیدن یک سر روسری باز میکرد و با حالت خاصی ان را روی صندلی می انداخت و با کفش پاشنه بلند در کلاس آرام و با طما نینه قدم میزد و دل ما بود که تاپ تاپ می کرد که نکند ازمان بپرسد و بلد نباشیم .... درس دادنش عالی و جدیتش منحصر به فرد بود .... نمیدانم کجاست ولی هر جا که هست سلامت باشند .
۴- جناب خباز دبیر جبر سال اول دبیرستانم : قبل انقلاب بود و من در کلاس روسری سرم میکردم ، مدرسه ام خوارزمی بود و شاگردانش همه شاگردانی از طبقه ی متوسط به بالا و با معدل هایی انچنانی .... مدیر مدرسه هم با ساواک همکاری می کرد ( بعدا فهمیدیم) ... در چنین جوی یک روز ایشان به یکی از شاگردان که بعدا فهمیدیم بهایی بود گفت کلاهت را در کلاس از سرت بردار ، گفت پس چرا به او که روسری سرش کرده چیزی نمی گویید ؟!! .... ایشان از من شدیدا جانبداری کردند و گفتند کار تو بی احترامی به کلاس است ولی او به خاطر عقیده اش روسری سرش کرده و شعر یک با یک برابر نیست خسرو گلسرخی را ایشان برایمان خواندند که بعد ها فهمیدیم دستگیر شدند ....
خداوند همه ی معلمینی که چون شمع سوختند تا راه هدایت را نشان دانش اموزانشان دهند بیامرزد .خدا ما را نیز بیامرزد .....
-
۰
۰
- ۸۹/۰۱/۲۸
پاسخ:
ممنون از تبریکت .... ما منتظر هستیم که برامون از خاطراتت بگی ....
پاسخ:
اما اگه یه کار خوب کرده باشی همون خریدن این طنابه ..... بالاخره کار ساز میشه بزار خودم بیام کمکت میکنم موفق میشی من میدونم ...اون وقت بعد از سالها اگه ازت پرسیدن معلم تاثیر گذارت کی بوده می گه اونی که تو وب باهاش آشنا شدم ..کلا مسیر زندگیم رو تغییر داد !!!!
پاسخ:
اگه منو می دید شاید حرفش رو پس میگرفت ..... خوشحالم که یکی مثل خودم در بدجنسی پیدا شده ....
پاسخ:
خدا سایه مادر رو بالا سرتون حفظ کنه ... همین طور سایه ی همه ی مادرا رو بالای سر بچه هاشون ..... واقعا نعمت هایی بی مانندند .....
پاسخ:
هر چه می خواهد دل تنگ ات بگو .... ما کاری که خوب لدیم یکی حرف زدنه و یکی حرف شنیدن ..... نگران نباش .... اونی که بهت می گه شاگرد وراجه رو تنبیه اش می کنم !
پاسخ:
حتما که می تونید شرکت کنید منکه گفتم همکارای خودم و دانش اموزان رو هم شرکت دادم .... چه فرقی میکنه .... در کل هر چه جامعه ی اماری بالاتر باشه دقت بیشتر میشه و قدرت تعمیم به کل جامعه بیشتر میشه ..... خوشحال میشم شرکت بفرمایید .
پاسخ:
ممنون از شرکتتون ...استفاده کردیم ولی کاش این درس زندگی رو بیشتر توضیح می دادین ....
پاسخ:
این همه بهت عسل خانم گفتم هیچی نگفتی تا به اون شیرین عسل !! گفتم صدات در اومد ؟ !!! .....
پاسخ:
اولا دلمون براتون تنگه ... دوما نگفتی چرا معلم کلاس اولت رو یادته ....سوما چه تفاهمی داریم که هم معلم اول و هم معلم چهارم درمون مشترکه ..... چهارما هم خیلی لطف داری من هیچ کاری برات نکردم .... فقط گوش کردم و بس .
پاسخ:
اگه متنش رو خوب خونده باشی متوجه میشدی برای چی بهش گفتم شیرین عسل !!! .... حســــــــــــــــــود خانم !!!!
پاسخ:
حتما توصیه هاتون رو عملی میکنم قربان .
پاسخ:
سعی میکنم خاطره ی اون روز رو بنویسم .... دیداری باور نکردنی بود ....
پاسخ:
اای بابا گریه مونو که در اوردی .... مجبورم به چند نفر بسپرم چند سال دیگه یه فکری برات بکنن ..... امان از درد تنهایی ......
پاسخ:
کم لطفی از شماست که سر میزنید و پیامی نمیزارین !! خانم خانما .... بعدش میاین مدرسه و جیم میشین همین جوری !!!
پاسخ:
خوب 3 تا معلم نوشتی ؟ یکی اش شد اونی که من میدونم ... اینم شد نظر گذاشتن ؟ !!!! ...با این شاگرد تربیت کردنمون !!! ......
پاسخ:
چه از خود گذشتگیی ...چه شهامتی ..... چه نبوغی !!!!!!
پاسخ:
ممنون که هستی و ممنون که نوشتی .... و ممنون تر که از دل نوشتی .... خدا همیشه به همین پاکی حفظ ات کنه ......
پاسخ:
خدا تمام معلمینی را که از خود اثری به جا گذاشتند در روج و جان فرزندان این مرز و بوم اگر زنده اند حفظ کند و اگر به لقای یار شتافته اند قرین رحمتشان نماید .... که هر چه داریم از " معلم " داریم .......
پاسخ:
امید که تا زنده ای این" معلم " های نازنین یاری دهنده ات و در ان دنیا پس از 100 سال شفاعت کننده ات باشند ....
پاسخ:
اگر باورتون نمیشه می تونین از خانواده ام بپرسین که چقدر حرف شماها توی خونه ام هست .... من با شاگردهام زندگی میکنم و البته که شما ها استاد من هستید و من واقعا در برابر شماها انقدر کوچکم که نمی توان گفت منتها از بودن در کنارتان احساس خوشحالی میکنم ، به من انرژی میدهید .... یکشنبه ها جایی مجازی به بچه های ان ور آب درس میدهم تا ساعت تدریسم تمام می شود بلافاصله وبلاگم را باز میکنم انها هم فهمیده اند که معتادم .... ولی این اعتیاد را دوست دارم .... من همه ی شماها را دوست دارم ..... حیف که فقط مجازی است و قابل اثبات نیست ، حاضر نیستم یک نفرتان را ناراحت ببینم و از نوشته هایتان حس کنم که اندوهگینید ....زنده باشید و شادمان و همیشه در آرامشی توام با سلامتی ...
پاسخ:
مبارکه مبارکه ، خدمت میرسیم
پاسخ:
متوجه شدی که مغزت چقـــــــــــــــــــــــــــــــــدر تعطیله !!! تا ساعت 5/2 تنهایی توی مدرسه موندن .........
پاسخ:
سعی کن بنویسی از همونی که دوستش داری بنویسی ...بنویس که چرا دوستش داری ........ من دلایل رو می خوام و سمت رو تا نسبت بین تاثیرات روی افراد و سمتشون رو مشخص کنم ....
پاسخ:
اینم یه جورشه دیگه !!! اگه همه خوب باشن که چه فرقیه بین خوب وبد .... باید یه چیزایی باشه که آدم قدر خوبا رو بدونه ......
پاسخ:
خانم طالقانی عالـــــــــــــــــــــی بودن خوب نبودن به معنای واقعی معلم بودن واقعا شمع بودن ..خدا حفظشون کنه .... اما درس علوم هم درس منحصر به فردیه چون من 15 سال دبیر علوم تجربی بودم !!!!
پاسخ:
تو سری کهحق ات بود ......... ولی این بچه تربیت کردنم رو راست گفتی ..... به قول ممد آقا اییییییییش !!1
پاسخ:
ممنون از اینکه لطف کردین و دفتر خاطراتتون رو به خاطر ما باز کردین ....
پاسخ:
انشا الله که هم ایشان و هم شما سلامت باشید .
پاسخ:
میگن هر چه از دوست رسد نیکوست حتی اگه ... به زبان مادری نباشه !!!.....
پاسخ:
این کامنت رو بقیه دوستانتون اگه می خونن بقیه رو هم می نوشتید ممکنه ناراحت بشن ها !!! بعدشم اسم همکارانتون رو نیاوردید که !!! ..... دلخور نشند .... نگی نگفتی ! ( آیکون کسی که خیلی خوشحاله )
پاسخ:
یعنی الان با یه خانم مهندس طرفیم ؟ !!! چه خوب ......... منم خیلی بابایی بودم و فوق ام رو به خاطر پدرم گرفتم ...زنده باشن و سلامت و سایه شون رو سرتون ....
پاسخ:
جاااان ...دختر خجالتی خوب ...... دعا کن قسمت بشه ببینمت ..من تازه جمعه حرکت میکنم و احتمالا شنبه صبح برسم و تو اون موقع باید دانشگاه باشی
پاسخ:
تقصیر هیچ وقت یه طرفه نیست حتما مهدیه هم .......!!!! وگرنه اون که .... نداره اذیتش کنه !!!! دختــــــــــــــــــــر خوب !!
پاسخ:
اما حیف که از بقیه ی بر وبچه ها ننوشتین ها !!! ....
پاسخ:
هدیه ی من همین کامنت زیبای شما بود و قدر دانی هاتون از دبیراتون ....
پاسخ:
حرف زشت !!!! باید تنبیه بشی .... داداش مسئله مسئله داره یعنی چی ؟ مگه دادش بزرگت نیست ؟ یه کم احترام بزارین به هم .... چقدر بگم ..... خسته شدم ( آیکون مادری که در حال غرغر کردنه )
پاسخ:
خوش به حالتون .... اتفاقا منم شدیدا دلتنگ بودم خدا بخواد منم از 17 میرم و نایبالزیاره هستیم .... شما هم یادمون باشید ..... خیلی خیلی التماس دعا .....بگین که ما رو بطلبه چون تا گنبدش رو نبینم باور نمیکنم طلبیده باشه ....
پاسخ:
امان از دست تو ..دستت درد نکنه ممنون .
پاسخ:
خواهش میکنم کاری نکردم ...
پاسخ:
دم در اوردی !!! ....زبون هم همین طور !!! با کی نشست و برخاست می کنی ؟ !!!!
پاسخ:
اگه همش همین طوری باشه و ندونی طرف صحبتت کیه ، آره .
پاسخ:
اینکه نظر همه ی بچه هاست !!! من جمله خودم تو اون زمانها ...البته ما پرورشی نداشتیم زنگ هنر داشتیم که من خیلی دوستش داشتم ....
پاسخ:
سلام .... حق با شماست بعضی از افراد برای معلمی ساخته نشده اند و بدترین تاثیر رو روی بچه ها میزارن .... منم بابت تبریکتون تشکر میکنم زنده و سلامت باشید .
پاسخ:
ممنون از همراهی تان .... خداوند تمامی معلمان دلسوز را پاداش خیر عنایت بفرماید که امیدهمه ی معلمان تنها رضایت اوست ....
پاسخ:
کاش شما هم در نظرسنجی شرکت می کردین ....
پاسخ:
به هر شکل به کلاس ما خوش اومدین .... ماشاالله پر از شور و گرمی هستین ... کلاسمون به همچین خانم پر انرزی احتیاج مبرم داشت !!! ....
پاسخ:
2 و 3 - یعنی واقعا تا طی مراحل عالی هیچ معلمی نبود که شما هنوز او را به خاطر خصلتی خاص فراموش نکرده باشید ؟ !! .......
پاسخ:
باشه ، تنبل خانم ... بعدا که جریمه دادم بهتون نگین چرا !!
پاسخ:
سلام خیلی لطف کردین تشریف اوردین و نظر دادین اما دلایلتون رو نفرمودین ....
پاسخ:
ممنون از شرکتتون در نظر سنجی .... زنده باشین و سلامت و پایدار .
پاسخ:
سلام دخترم ...
فکر نکن خودتی که عاشق شدی از این اتفاق ها به وفور می افته و بعد از مدتی هم فراموش میشه ... به خودت زمان بده درست میشه همه چی ((((:
مطلبتون خیلی قشنگ بود و جای فکر کردن داره آدمو بر میگردونه به روزهای قدیمش
فعلا اینو نوشتم تا فکر کنم بعد بیام جواب بدم
راستی هفته معلمم مبارک (پیشاپیش)