سفر مشهد (3)
خانم معلم |
سه شنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۸۹، ۱۱:۱۹ ب.ظ |
۱۶ نظر
محل استقرار کبوتران حرم را پیدا کردیم اما ..........بی هیچ کبوتری !!!!
کمی اون ورتر ....
در این حین چشمم افتاد به دو تا کبوتری که !!! ....(قابل توجه آقا رامین مرادی !! بچه درس خون کلاس )
دیدم برعکس بقیه ی کبوترها میشه ازشون عکس گرفت و تا نزدیک میشی در نمیرن .... اینه که به خودم جرات دادم و کمی نزدیکتر شدم ....
و باز کمی نزدیک تر ......
اما این دفعه یکی شون گذاشت رفت .....
و اون یکی تنها شد .....
پس ما هم گرفتیمش !!! .....
وقتی دید داریم ازش عکس میگیریم اونم هی ژست گرفت ....
بعد بوسیدیمش و گفتیم سلام ما رو به آقا برسون......
نتیجه ای که از این ماجرا می گیریم اینه که ..............
پ . ن : تو بی کانتینیو........ !!!!!
- ۸۹/۰۲/۲۸