خانم معلم
|
يكشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۸۹، ۰۷:۱۵ ق.ظ
|
۲۳ نظر
سلام
نظر سنجی مون تا ۸ اردیبهشت ادامه داره ....... نتایج دوازدهم معلوم میشه .... برنده یه سفر مشهد .... به خرج خودش ..... مثل اموزش پرورشی ها رفتار کردم خوب .... چرا عصبانی میشین ؟
-
۰
۰
- ۸۹/۰۲/۰۵
پاسخ:
این شعرتون شرکت توی نظر سنجی مون بود ؟ !!!! ( ایکون کسی که خیـــــــــــــــلی تعجب کرده یعنی )
پاسخ:
منم از کلاس اخراجت میکنم ... محمد حسین خان اقلیت رو میزارم به جات بشینه که می خواد انشا هم بنویسه !!!! تازشم مشهد نمیتونی بری !!!
پاسخ:
ضمنا ممد آقا عادت داره مزه بریزه .... اینم یه جورش بود که ما هم تنبیه اش کردیم مثلا !!!
پاسخ:
دم دست تره ، پاسپورت نمی خواد ، خطری تهدید نمیکنه ، میشه سریع سر کار برگشت و نیاز به مرخصی زیادی نداره ....بازم بگم ؟
پاسخ:
ایـــــــــــــــــــــــــــن همه .... تو که خودت رو کشتی !!! .....مشهدم زیادته ، باید بری شاه عبدالعظیم !!! ....
پاسخ:
خوب بیشتر تلاش می کردی ...تازشم هنوز قرعه کشی که نکردیم شاید یک در تعداد نظرات ! اسم تو در اومد !!!
پاسخ:
منم پیشاپیش روز که چه عرض کنم هفته ی معلم رو خدمتتون تبریک عرض میکنم ... امیدوارم جوون سالم به در ببریم !!!
پاسخ:
نگید نگفتم !!!! گفتما ....اما ما توقعمان زاید نیست همون چند کیلو نون خامه ای کفایت می کنه ......بچه هامون نفری دو تا از اون بزرگاش رو دوست دارن .... فقط جهت اطلاع عرض کردم .....
پاسخ:
بعد ترش کلاس ما خیـــــــــــلی بزرگه ..... ما که از قبل گفتیم تشریف بیارین .... منتها !!! منتها پیش ممد آقا و حسن آقا نباید بشینی .... پیش محمد حسین خان اقلیت بشینین که انشا نوشتنش خوبه ..... اونا باید جلوی چشمم باشن وگرنه اتیش میسوزونن .... شما که از این فرقه نیستین ، هستین ؟ !!!
پاسخ:
دستت درد نکنه .... امیدوارم اسم ات تو قرعه کشی در بیاد !!!
پاسخ:
نه اصلا طولانی هم نبود خیلی استفاده کردم .... فقط یکی باید کمکم کنه داده های این مطالب رو جمع اوری و نکته هاش رو استخراج کنم !!!! .... خدا کنه تا 12 برسم !!!
پاسخ:
ضمنا سال دیگه من می دونم و مادر شما برای ثبت نام ...یاح یاح یاح
پاسخ:
بازم ممنون از حضورتون .... بازم پیش ما بیاین خوشحال میشیم از بودنتون
پاسخ:
یکی میره یه جا اول سلام میکنه ..این از این ... بعدشم این چه جور حرف زدنه ، اون دختره چیه ؟ !!! اسم به این قشنگی داره .... بعدترشم من که گفتم باید برین پیش محمد حسین خان بشینین پشت سر حسن آقا نشستن کلاهشونم پیداست .... دقیقا میشه پشت سر مهدیه !! .... آتیش سوزوندن هم بی آتیش سوزوندن همین دو تا تو کلاس آتیش می سوزونن و سرمون رو میبرن برای یه مدرسه کفایت می کنه چه برسه یه کلاس !!!
پاسخ:
چه بهتر ..... من میدونم و بابات .....یاح یاح یاح
پاسخ:
در مورد امام زمان هم دعا میکنیم برای شناخت درست و دعا و ظهور و حضور
پاسخ:
خیلی زحمت کشیدین .... ممنونم .
پاسخ:
زحمت کشیدین تشریف اوردین ولی کاش علت ها رو هم می نوشتین تا بدونیم چرا از بین این همه معلم اینها به یادتون موندن ..... دستتون درد نکنه
درختان با پا های برهنه زیر بارون
نمی دونی تو که عاشق نبودی
چه سخته مرگ گل برای گلدون
گل و گلدون چه شبها نشستند
بی بهانه واسه هم قصه گفتند عاشقانه
چه تلخه چه تلخه
باید تنها بمونه قلب گلدون
مثل من که بی تو
نشستم زیر بارون زمستون
سلام
وبلاگ زیبایی داری
موفق باشید
اگه دوست داشتید به من هم سر بزنید