زائران روح الله ...
خانم معلم |
يكشنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۰، ۰۴:۴۶ ب.ظ |
۷ نظر
فرصت خوبی بود برای با هم بودن ....
بچه ها این وسط کلی کیف کردند ....
و او هم آمده بود ...
از خراسان رضوی اومده بود ... کاروانشون رو گم کرده بود ... خواست که براش زنگ بزنم به رئیس کاروان
منم اجازه گرفتم که یه عکس ازش بگیرم
اینم جناب روح ا...
یه هلی کوپتر ( بالگرد سابق ) حسابی مشغولش کرده بود و اصلا راه نمیرفت با مادرش ...هر چی مادرش صداش میکرد همین جور مست نگاه کردن بود ... به مادرش گفتم ولش کنین بزا نگاه کنه ، مادرشون پوشیه به صورت و بچه یکساله ای به بغل هم حرفم رو گوش کرد و اجازه داد پسرمون سیر هلی کوپتر تو آسمون رو دید بزنه ....
اینم جناب روح ا.... بعد از دید زدن
اینم فروشنده ها ی مترو که وقتی خواستم ازشون عکس بگیرم جنس هاشونو قایم میکردن !!
بعد اینکه خیالشون راحت شد کاره ای نیستم با خیال راحت نشستن عکس بگیرم ازشون !
شیطونای ووروجک !
- ۹۰/۰۳/۱۵
عکسهاتونو خیلی خیلی خیلی دوست داشتم .
نمیدونم چه طور بگم که چقدر دوست دارم این عکس ها را . یه حس عجیبی دارم نسبت به گزارش تصویریتون .
برقرار باشید خانم معلم . برقرار ...