کلاس ِ درس :: گاه نوشت یک خانم معلم

  گاه نوشت یک خانم معلم


کلاس ِ درس

خانم معلم | يكشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۱، ۰۸:۵۳ ب.ظ | ۹ نظر


از کلاس بیرون را نگاه می کنم . درس داده ام و بچه ها مشغول حل تمرین اند . صدای مداحی از ماشینی که از کنار مدرسه عبور می کند به گوش میرسید . از قبل ِ محرم ،سی دی های مداحی جایشان را با سی دی های خوانندگان روز عوض کرده اند . یک تعویض موقتی !!! 

یکی از بچه ها سوالی پرسید . به طرفش رفته و مسئله اش را نگاه کردم . نکته ای که پای تخته گفته بودم را متوجه نشده و تمرین را نتوانسته بود حل کند . مجددا برایش توضیح دادم و گفتم دوباره فکر کن و حل کن .

مدت حل تمرین به سر امد. یکی یکی ِدستها به نشانه ی حل تمرین بالا رفت . کنارشان رفتم . روی دفتر مثبتی به نشانه ی دادن ِ امتیاز گذاشتم . در چهره شان میشد غرور و رضایت را حس کرد . 

بار دیگر صدای ماشینی که صدای مداحی اش تا به کلاس میرسید به گوش رسید . 

از کلاس ِ درس حسین علیه السلام چه چیزی یاد گرفته ایم ؟!!!


کربلا  ،کلاس درسی است که حسین علیه السلام  معلم آن است . حسین علیه السلام درس ِ آزادگی میدهد فقط کافی است که حواس مان را جمع کنیم !

  • خانم معلم

نظرات (۹)

سلام خانوم جون
عرض تسلیت و التماس دعا شدیدا
خانم ! من این تعویض موقتی رو هم دوست دارم ! این حرمت درونی را... ظاهری عذادار بودن هم از امام آنقدر قبول است که حتی اونی که برای شکم پر کردنش میاد مهمون آقاست ...که چه زیبا فرمودند حضرت امام: این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است ...
آره خانم ! راستش از کلاس درس اما چی یاد گرفتیم و چی یاد دادیم!؟
درد و بلای این جوونایی که محرم هر چی خلاف و هر چی گناهه به حرمت آقا میذارن کنار بخوره تو سر اونهمه تئوریسین و قانون گذارایی که دنبال مقام و نام هستن...
دوستتون دارم ... یادتون نره این دختر فراموشکارتون رو
مختار:تو چرا از قافله عشق جا ماندی؟
کیان: راه گم کردم ابو اسحاق.

مختار:راه بلدی چون تو که راه را گم کند ،نابلدان را چه گناه؟

کیان: راه را بسته بودند از بیراهه رفتم هر چه تاختم مقصد را نیافتم،

وقتی به نینوا رسیدم خورشید بر نیزه بود.

مختار: شرط عشق جنون است ما که ماندیم، مجنون نبودیم...

سلام
بروزم خانم معلم
پاسخ:
سلام علیکم و رحمه الله ...
بخدا توکل کن و نمازت را اول وقت بخوان انشاءالله عاقبت بخیر می شوی.
فدای صداقت ِ اون بی سوادی که وقتی ازش پرسیدن عشق چند حرفه ؟ گفت : چهار حرف ! همه بهش خندیدن و اون زیر لب می گفت که مگه "حسین" چند حرفه ؟!
  • یاسین(مرده متحرک...)
  • سلام...
    عزاداری قبول خانم معلم...
    اگر دوست داشتید به وبم سر بزنید...بروز هستم...
  • دانشگاه مجازی
  • با سلام دانش پژوه و فرهیخته گرامی بدینوسیله به استحضار جنابعالی میرسانم که دانشگاه مجازی االمصطفی اقدام به برگزاری یک دوره کارگاه مهارت افزائی کوتاه مدت نموده است. شرکت در این دوره برای عموم ازاد بوده و هیچ شرط سنی و تحصیلی ندارد و بصورت رایگان و کاملا در فضای مجازی برگزار میشود
    مزایا
    1- اعطا گواهی پایان دوره توسط دانشگاه
    2- اولویت در جذب دورهای بلند مدت برای ممتازین و فعالین دورها
    3- شرکت در کلاس های آن لاین پرسش و پاسخ
    4- استفاده از اساتید متخصص هر رشته
    5- آشنایی با شیوه آموزش مجازی
    شماره تماس با ما 2114159-0251
    لینک دوره عرفان های نوظهور در زیر موجود میباشد لطفا به سایر دوستانتان اطلاع رسانی نماید با تشکر

    http://www.aou.ir/short-course-lessons.php?CID=978&lang=fa
    همین کارهای موقتی بعضی وقت ها دائم می مانند توی ذهنت
    زندگی یک پاداش است نه یک مکافات.فرصتیست کوتاه تا ببالی ..بیابی..بدانی..بیندیشی..بفهم ی..
    زیبا بنگری و در نهایت در خاطره ها بمانی...
    آبروی حسین به کهکشان می ارزد
    یک موی حسین بر دو جهان می ارزد
    گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست
    گفتا که حسین بیش از آن می ارزد.
    محرّم، زیباترین نگارخانه در قلب هستی است که زمین و آسمان و ملک و ملکوت و عرش و فرش را شگفت زده کرده است.
    نام حسین(علیه السلام) را مشعل راهمان می کنیم تا در بیراهه های پرپیچ و خم گمراهی، گم نشویم.
    فرا رسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی تسلیت باد.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    تجدید کد امنیتی