خانم معلم
|
پنجشنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۲، ۱۲:۲۴ ق.ظ
|
۱۸ نظر

هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم !
تنها برگ باقی مانده ی این گل را از انقراض کامل نجات دهید ...
نمیدونم دیگه باید کجا بزارمش ، توی نور مستقیم نباید باشه ، تو نور غیر مستقیم هر کجا گذاشتم یکی یکی برگ هاش از دست رفت .
همین یه دونه بهش مونده که اونم امروز فردا احتمالا باید بیفته ، طفلی دلم براش می سوزه ...
اگه این گل شما بود چه اسمی روش میزاشتین ؟ (
کامبیز قبلا انتخاب شده انتخاب نکنید (: )

این طفلی هم وقتی اومد خونه مون پر بود از برگ های قرمز و قشنگ . گفتند باید در جای سرد باشه دیدم تو محیط خونه داره پژمرده میشه گذاشتمش بیرون یه کم حال و هواش عوض بشه ، اما تغییراتش اساسی شد انگار ، کلا یخ زد !
کی میدونه میشه کاریش کرد یا نه ، من هنوز نا امید نشدم و بهش آب میدم . کسی هست کمک کنه بگه دیگه باید قطع امید کنم یا نه ؟
-
۲
۰
- ۹۲/۱۱/۰۳
پاسخ:
چقدر خشانت بار :l...مادر جان کمی لطیف تر ....
پاسخ:
ممنون مادرم ... ((:
بله این فامیلی بهش خیلی میاد ولی تو خونه که نمیشه با فامیلی صداش کنم !!!
بنده هم جنگلی !! هستم ((:
پاسخ:
فک نکن ...مطمئن باش ... هر روز منتظرم اون یه برگ هم بیفته ...((:
البته اینم بگما ، با یه مفتول سیمی اون روبان رو وارد خاکش کردم که به خاکش مس برسه !! برا رشدش خوبه !
پاسخ:
سلام عزیز جان
اولا که اسمش کامبیز نیس ، چون قاطی میشن اون وقت (( :
بعدشم ممنون از محبتت ولی علاوه بر عشق به چیزای دیگه ای هم نیاز داره ولی در کل به حال خودش گذاشتمش ، کار دیگه ای هم میتونم بکنم آیا مردم ؟!!! (((:
پاسخ:
سلاااااااااااااااااااااااام
خدا رو شکر که اقلا فایده ی این گلدونا کشوندن تو به اینجا بود ... خوبی؟
والا نمیدونم خشکوندم ! میگن گل مقاومیه منتها یه شب تو سرما موند یخ زد و به هیچ وجه هم قابل برگشت نیست ... این یکی هم نیاز به نور غیر مستقیم و جای سرد داره !!!! که همچی چیزی تو خونه ی من پیدا نمیشه ... فعلا با کمال پر رویی همون یه دونه برگ رو با چنگ و دندون حفظ کرده ... تا بعدش ببینم خدا چی میخاد
کامبیز که اسم اینا نیست . اسم یه دوست دیگه شونو تو یه جای دیگه .اتفاقا بچه ی خوب ومقاومیه اونم . تو هوای الوده ی تهران فتوسنتزش رو انجام میده و برگ تازه زده ... ادرسش رو لینک کردم برو ببین ((:
خب فکرشو بکن به یکی بگی اوهوی خوشش میاد ؟ این گلها رو باید صدا کرد ، نازشون کرد ، نوازششون کرد اما اینجا از این خبرا برای این گلدونا نیس ...خب حالا یه اسم خوب براشون میزاشتی چی میشد ؟!!!
پاسخ:
سلام عزیزم
خوبی؟
ای وااای اگه عاشق باشه که باید فاتحه اش رو خوند تو این دور وزمونه !
البته از اینکه هنوز با همون یه برگ مقاومت میکنه واقعا نشون میده دل به این دنیا بسته و نمی خاد دل بکنه ...
والا من توان بلند کردن و بردنش تا گلفروشی رو ندارم
این بندگان خدایی هم که با من زندگی میکنن خودشونو راحت کردن میگن ببر بزارشون دم در ! ...
منم اسمشو بلد نیستم تو گلفروشی های دم خونه هم ندیدمش که برم نشون بدم بگم اینو باید چکارش کرد ...
خب مشکل منم همینه که پشت پنجره و کنار بلکن جایی برای گذاشتنشون نداشتم ))):
به هر حال ممنون از همدلی هاتون ... آدم امیدوار میشه که بالاخره یه کسایی هستن که به مشکل آدم فکر کنن ...((:
پاسخ:
سلام
خدا خیرت بده مادر ...
دو تا گلدون دیگه دارم ماشالله چشمم کف زیر گلدونی شون ماه و سرحالن ..یکی شون رو از تو دسته گلی که برام اورده بودن ، گلدونی کردم . یکیش هم ماشاالله خوب داره می تازونه ..این دوتا عمرشون به این خونه نبود ...
تازه یه گلدون شمعدونی هم دارم روی بلکنمه ..تو سرما هم گذاشتم بمونه تا عادت کنه و مقاوم بار بیاد ... یه خورده که هوا گرم میشه غنچه هاش شروع به باز شدن میکنه ... انقدر جاله گل هاش با اینکه پژ مرده شدن ولی نمیریزن ... مقاوم بار آوردم بچه مو ...
یکی بیاد تو تشییع جنازه کمکم کنه ...
پاسخ:
نه نگاهش کردم ساقه هاش متمایل به قهوه ای دارن می شن ... با کمال تاسف وتاثر )):
پاسخ:
))):
ممنون از احساس همدردیتون .خدا گل های آپارتمانتونو براتون نگه داره ... قسمت نبود بمونه دیگه راضیم به رضاشون ... هیعیییییی
یواشکی بگم بهت ( جا ندارم بیارمشون توی آپارتمان . گرمه میترسم زود از بین برن یه بار امتحان کردم دیدم وای زود پزمرده شدن ...توی راهرو هم اصلا هوا نیست ..بازم روی بالکن چند نفر میبینن ، یه سلام وعلیکی با گل های توی میدون می کنن ... چشمشون به چهار تا کلاغ می افته دلشون خوشه مادر ...
سلامت باشی ...
پاسخ:
خدا نکنه عزیز دلم ...
زنده باشی ...
پاسخ:
چشم عزیز دلم ...اگه لایق باشم ... شما جوونهای پاک چشم چراغ ما هستین ... همه ، همیشه از ته دل دعاتون می کنن ..انشاا لله من هم از دعاگوهاتون خواهم بود ...
اگه بدونین چقدر مامانهایی که معلم هم هستند مخصوصا شماها رو دوست دارن ! *-:
پاسخ:
هی داغ دلم رو زیاد می کنید ...
چشم اینم راه خوبیه ... چرا به نظر خودم نرسیده بود !
در اولین فرصت ( امیدوارم دیر نشده باشه )
پاسخ:
ما هم بسی مشعوف شدیم از این شادمانی تان !
یک نمونه ی دیگر از این نسل در زمین باقی مانده باشد پیدایش خواهم کرد و نشانش را به شما خواهم داد ، از بس که مهربون و پیگیرید ((((:
*-: *-:
پاسخ:
هیعییییییییییییییی ... مادر جان دست رو دلم نزار همون یه برگش هم .... بعله ... امروز با سلام وصلوات به بلکن انتقالش دادیم ...
یه چیزی یادم افتاد بگم بخندی ... مادر شوهرم بخاطر بیماری شون چند سال با بیمارستان مسیح دانشوری تو دار آباد قرار داد بسته بودند و اونجا دیگه خونه زاد شده بودیم . یه بار زمستون داشتم میرفتم ملاقات دیدم تو حیاط با برانکار دارن یه مریضی رو میبرن .اونجا خیلی سرد بود و روی مریض یه ملافه بود فقط . پیش خودم گفتم دیوونه ها ، نکردن یه پتو بندازن سرش بیچاره الان یخ میکنه که ! ... کمی جلوتر که رسیدم متوجه شدم ملافه کلا از سر تا پا کشیده شده ))):
اما به خودم و این فکرم کلی خندیدم .. بعد اون هر بار رفتم بیمارستان به اون قسمت که میرسم این خاطره برام تداعی میشه و باز خنده ام می گیره !
پاسخ:
سلاااام عزیز باغبونم ... قربون این اطلاعات کاملت برم کاش از همون روز اول که برگ داشتن عکسشونو میزدم اینجا همش تقصیر خودمه که زودتر پست " پشت کوهها " رو نخوندم تا اون از کامبیزش بگه و منم یاد این بچه های فلک زده م بیفتم . آخرین برگش هم به رحمت خدا رفت کلا گذاشتمشون رو بالکن یه کم هوا بخورن شاید دوباره جوونه زدن خدا رو چه دیدی !! مگه نه .
نمیدونم چی بود شاید از تیره حسن یوسف بود برگاش سبز بود ولی گلبرگ هاش هم شبیه برگ بود وقرمز تند ... خیلی ناز بود .
پاسخ:
سلام آقا رضا ! از بس نیومدی نیومدی و بهش محبت نکردی اینطوری شد ... بعله تازشم الان دیگه انا لله شد رفت تو قبرستون گلها ( گریه ای به شدت بسیار زیاد )
نخیرم یادم نرفته کی ناز و نوازش میکرد مگه میشه یادم بره !!! ...
گل دومی که قیافه اش داد میزد که جنازه نشونتون دادم ((:
پاسخ:
ای فدای تو ! منکه نمیدونستم رشته ت چیه !! راهنمایی هات انقدر قشنگ بود که فکر کردم از سر علاقه داری اینا رو بهم میگی ...
ضمنا پسر خودم ارشد کشاورزیه منتها آب . بهش میگم مهندس فواره ((((:
پاسخ:
سلااام
خنده !! ...
حیف اینجا بر وبچه رد میشه وگرنه یه چیزی میگفتم !
خودشم میدونه همه کشته مرده زدنش هستن اصلا رخ نمی نمایاند (((:
اسمش باشه جمشید
یا چنگیز
:دی