کلام امام(1)
خانم معلم |
يكشنبه, ۸ شهریور ۱۳۸۸، ۱۲:۳۳ ق.ظ |
۵ نظر
باید به حسب واقع، به حسب انصاف، به حسب وجدان، این مردمى که شماها را روى کار آوردهاند، این مردم زاغهنشین که شماها را روى مسند نشاندهاند ملاحظه آنها را بکنید، و" این جمهورى را تضعیفش نکنید." بترسید از آن روزى که مردم بفهمند در باطن ذات شما چیست، و" یک انفجار حاصل بشود. " از آن روز بترسید که ممکن است یکى از «ایام اللَّه» - خداى نخواسته - باز پیدا بشود. و آن روز دیگر قضیه این نیست که برگردیم به 22 بهمن. قضیه [این] است که " فاتحه همه ما را مىخوانند! " من از خداى تبارک و تعالى امید این را دارم که به ما عنایت بفرماید و ما را هدایت کند به یک راهى که مرضى اوست؛ و قلمهاى ما را هدایت کند به یک نوشتههایى که مورد رضاى اوست. و بر زبانهاى ما جارى کند یک چیزهایى را که مورد رضاى اوست. صحیفه امام؛ جلد 14 ، صفحه 380
88/6/7
برگرفته از وبلاگ وقایع الاتفاقیه - با اجازه سما خانم !
- ۸۸/۰۶/۰۸
من به تبع نگاه مهندسی ام عادت کرده ام موضوعات را تفکیک و تجزیه و سپس تحلیل و جمعبندی کنم شاید نگاه تربیتی و انسانی شما کمتر اینگونه تجزیه و تحلیل کند و همین است که برایتان سوال می شود که حقیقت چیست؟
نگاه سیستمی می آموزد که مسائل امروزه بشریت و جامعه و... دیگر آنقدر چند وجهی و پیچیده است که نباید انتظار داشت با یک نگاه یکسویه و براحتی بتوان مسائل چند بعدی را تجزیه و تحلیل و حل کرد مثلا موضوع ترافیک فقط بحث راهنمائی و رانندگی نیست یا موضوع اعتیاد فقط به ستاد مبارزه با مواد مخدر برنمی گرددو الی ماشالله از این مثالها
حالا چطور مسئله انتخابات و فرایندهای اجتماعی را انتظار داشته باشیم تا یکسویه و یک وجهی تجزیه و تحلیل کنیم؟
به زبان ساده بگویم موضوعات اخیر را ابتدا به موضوع 1- انتخابات و قبل از رای گیری سپس به رای و 2-اعلام شمارش آرا و سپس مواضع و 3-اقدامات مخالفین نتیجه و سپس آشوب ها و دستگیری ها و هم اکنون 4- دادگاهها و اقدامات بعدی تفکیک کنید
بی شک انتخابات و رقابت ها و مشارکت مردم به یکی از بهترین حالات برگزار شده است و این را همه به آن اذعان دارند
اعلام نتایج به نظر من و شواهدی که اکنون هم تا حدودی پیداست ناشی از عدم تقلب گسترده و رای دادن اکثر توده های مردم به احمدی نژاد بوده است
اعتراضات و آشوب ها با توجه به اعلام نظر رهبری و حمایت های همه جانبه بیگانگان از ادامه این اشوب ها باز هم به نظر من یک توطئه و اشتباه استراتژیک مخالفین نظام بود
اما برخورد با آشوبگران باز هم از دید من آن هم با حداکثر شدت لازم بود - اما برخورد اسلامی با دستگیر شدگان و رفتار انسانی با آنها هم واجب- همانطور که ما در صحنه جنگ با دشمن خارجی وظیفه داریم با حداکثر توان مقابله کنیم اما به محض اسارت دشمنی که تا چند لحظه قبل در صدد کشتن ما بوده است وظیفه انسانی و اسلامی ما برخورد صحیح با اسیر است چه برسد به هموطنی که یا جوان و نااگاه است ویا در بدترین حالت واقعا عامل خارجی است باز هم در بازداشتگاه حکم اسیر را دارد
پس هر رفتار غیر انسانی غیر قابل توجیه و غیر قابل قبول است
اما نکته ای که می خواهم بگویم اینست که رفتار غلط بعضی از مجریان حکومت در بازداشتگاهها دلیلی بر غلط بودن مراحل قبل نیست خصوصا که این رفتار غلط و ضد انسانی از نظر تقدم و تاخر زمانی پس از آن مراحل قبلی اتفاق افتاده است
به این ترتیب توصیه من به شما معلم گرامی اینست که با همان روح آزاد اندیش خود همواره از حق دفاع کنید و به گفته مولایمان علی اشخاص را به حق بشناسید و نه حق را با اشخاص
چیزی که در کلام رهبری هم بود و شما هم پس از آن صحبت ها کمی آرامش گرفته بودید
این یک خلظ مبحث دیگری است که موضوع جنایت( به تعبیر رهبری ) در بازداشتگاهها را بعنوان دلیلی بر حقانیت کسانی که رای اکثریت را بدست نیاوردند و سعی کردند با تحریک و آشوب و استفاده ابزاری از نمادهای انقلاب اهداف خود را پیاده کنند یا حداقل دستاوردی حداقلی داشته باشند بدانیم
که به نظر من به حداقل ها بخوبی رسیدند و نظام اگر کمی عاقلانه تر برخورد می کرد داغ همین حداقل ها را هم بر دل دشمنان می گذاشت و کوس رسوائی صاحبان زر و زور و تزویر بیشتر از این به صدا در می آمد
فکر نمی کنم هیچ مسلمان معتقدی از حضور ملیونی مردم به وجد نیامده باشد - هیچ مسلمانی از مبارزه با ظلم و بی عدالتی و مرفه و مرفه نشینان بی درد ناراحت باشد- هیچ مسلمانی از هم نوائی با طاغوتیان و دشمنان خشنود باشد - و هیچ مسلمانی از شکنجه و جنایت در باب اسیران خشنود و راضی باشد ....پس همه را با هم بخواهیم نه اینکه از مسلمانی فقط از این آخری بگوئیم و آن مراحل دیگر را نبینیم
امیدوارم با دل روشن تحمل همه سختی های وظایف این دوره از حیات اجتماعی مان را داشته باشیم که همانظور که می دانید اصل اول و حکم اولیه مقدم بر همه احکام اسلام - حکومت اسلامی است و بس