کلام امام (3)
خانم معلم |
يكشنبه, ۸ شهریور ۱۳۸۸، ۰۶:۰۲ ب.ظ |
۰ نظر
از آدمکشى اشتباه بیشتر مىشود؟! از جوانهاى مردم را کشتن، از زنهاى مردم را کشتن دیگر اشتباه بالاتر دارى تو؟!
صحیفه امام؛ جلد 4، صفحه 424 ----
بیدار بشوید آقایان! اداره کردن کشتن مردم است، همه حیوانات هم مىتوانند اداره کنند! اگر گرگها هم بریزند توى مملکت ما بهتر از این اداره مىکنند مملکت را.
صحیفه امام؛ جلد 4، صفحه 464 ----
آیا اینکه ایشان مىگوید که اینها مردم را به کشتن دادند، آیا این " تظاهرات آرامى " که مردم در" این دو روز" کردند یعنى "هیچ شلوغى نکردند" و" به دنیا ثابت کردند که ایران مىتواند کنترل خودش را در اختیار بگیرد و سرنوشت خودش را به طور عُقَلایى به طور صحیح تعیین کند،" خوب این موجب این شد که فردا شبِ یازدهم - از شب یازدهم شروع شد - " شروع شد به کشتار مردم؛" اینجا چه باعث شده است که مردم کشتار شدند؟
صحیفه امام؛ جلد 5، صفحه 243
مردم ایران چرا فریاد مىزنند؟! بگذار هرچه توسرى دارند بخورند و فریاد نکنند! " آقاى کارتر" این را مىفرمایند که هرچه توى سرتان زدند، هر کارى کردند اینها، شما حرف نزنید براى اینکه اگر حرف بزنید کشته مىشوید! "پس خودتان، خودتان را به کشتن دادید!" این صحیح است که یک ملتى سى میلیونى، سى و چند میلیونى کتک بخورد، خیانت ببیند، جنایت ببیند، سلب آزادیها را ببیند، اختناقها را ببیند، اگر صدایش درآمد که آقا چرا توى سر من مىزنى، مىکشند او را؟! پس این تقصیر خودش است که مىگوید چرا! این منطق " آقا " است!
صحیفه امام؛ جلد 5، صفحه 248
من در میان شما باشم یا نباشم نگذارید این انقلاب به دست نا اهلان و نا مردمان بیفتد
- ۸۸/۰۶/۰۸