هدیه ی تولد :: گاه نوشت یک خانم معلم

  گاه نوشت یک خانم معلم


هدیه ی تولد

خانم معلم | شنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۲، ۰۲:۱۶ ب.ظ | ۰ نظر

 

 

دلم میخواست برای کسی که کتاب شعر به دستم داد _ معجزه ای که فکر نمی کردم روزی اتفاق بیفته !_ کتابی میخریدم ولی نه از کتابهایی که داره مطلع بودم ونه از اینکه چی می پسنده . گذاشتم تا ببینمش و بعد براش هدیه ای بخرم . 

نمیدونم خدا خودش رو چه جوری رسونده بود به دلم که متوجه شد ارزوم اینه که توی شهر کتاب ببینمش ... 

و خیلی غیر مترقبه همین شد ... یه پسر ِ آروم ِ سر به زیر ِ خوب ، تقریبا چیزی که از اخلاقش حدس میزدم . قبل از اومدنش حرف هدیه ی تولدم شده بود و حس میکردم برام کتاب ِ شعری باید گرفته باشه ، وقتی دیدمش و اون کادویی زیبا رو به سمتم گرفت ، منتظر یه کتاب بودم که دیدم واااای ، یه دفتر نقاشی خوشگل ِ دخترونه با عکس یه پیشی ناز ، نمیدونم میدونست یا نه که من هم سال گربه به دنیا اومدم  و هم عاشق گربه ها ( گرچه من کلا جک و جونور از هر نوعیش رو دوست دارم ) ... داخل کادو رو نگاه نکردم ولی حس کردم یه چیز دیگه هم هست ... درش اوردم ، یه بسته مداد رنگی ... انگار تمام ِ کودکیم برگشته بود . ازش تشکر کردم . دفتر رو باز کردم و دیدم چیزی برام نوشته ، متاسفانه عینک لازم بود تا بتونم دقیق بخونمش ، میدونین کـ !! ... خودش برام خوند ... خیلی خوشحال بودم . هم با یکی از پسرهای خوبم آشنا شده بودم و هم چیزی گرفته بودم که سالها کسی به من هدیه نداده بود ... 

حس زیبای یک دختر ِ بزرگِ کوچک 

  • خانم معلم

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی