برخیز ! خورشید را به کوچه صدا کن ... :: گاه نوشت یک خانم معلم

  گاه نوشت یک خانم معلم


برخیز ! خورشید را به کوچه صدا کن ...

خانم معلم | جمعه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۳۳ ق.ظ | ۱۵ نظر

http://globemuslims.com/files/fa/news/1393/4/22/22719_383.jpg


دیدن صحنه ی حملات رژیم صهیونیستی به غزه دل ِ هر بیننده ای را به درد می آورد . به یاد روز های جنگ می افتم . زمانی که هواپیماهای صدام تهران را بمباران می کردند . فرقش این بود که قبلا رادار  رد هواپیماها را می گرفت و وضعیت قرمز اعلام می کردند برای رفتن به پناهگاه ها ( بگذریم که خطر رفتن به پناهگاهها خیلی بیشتر بود تا ماندن در خانه و خیابان ها )

ترس از اینکه موشک هواپیما بر سر کدام خانه فرود می آید ، دلهره تا شنیدن فرو افتادن موشک ، لحظاتی که فقط باید دعا می کردی و هیچ چیز دیگر برایت مهم نبود .

اما مردم بی پناه غزه ، حتی اجازه ی رفتن به پناهگاه را هم ندارند . بر سر ِ سفره ی سحر یا افطار ، هنگام خواب و موقع کار جان بر کف باید آماده مرگ باشند . 

تا حالا خودتان را به جای انها گذاشته اید ؟ خدا برای هیچ بنی بشری نیاورد ، وحشتناک است که فکر کنی کنار سفره یک خانواده ی 7 نفره نشسته اند بعد از اصابت موشک یک نفر باقی مانده ، کودکت را برای شیر دادن در بغل گرفته ای بخشی از آوار درست به سر کوچک غضروفی اش برخورد می کند ، میخواهی با دختر ناز دانه ات در حمام آب بازی کنی ناگهان فقط دستش در دستت باقی می ماند ! ... وداع پدری را با پسر 4 یا 5 ساله اش که مغزش خالی شده را دیده اید ؟!!


انسان نیستند ، انسان نیستند که عمدا به مناطق مسکونی حمله می کنند و از انها وحشی تر و پست تر مسلمان نماهایی هستند که نام عرب را یدک میکشند و در حرمسراهایشان به عیش و نوش مشغولند و فارغ از غم دنیا ...


ما که به اندازه ی خود مسئولیم ، ما که آنقدر کوچکیم که فقط می توانیم مشت هایمان را گره کنیم و فریاد بر اوریم " مرگ بر اسراییل " و شاید اسراییل تنها نیشخندی تحویلمان دهد که هر چه می خواهد دل تنگت بگو ، حرف هایتان و شعار هایتان ارزشی در هیچ کجای دنیا ندارد ، اما من میدانم که همین شعار ها ، دل کودک فلسطینی را خوش میکند به اینکه کسانی در همین نزدیکی ها درد مرا حس میکنند و تنهایم نگذاشته اند .

میدانم امام زمانم ، نظاره گر عمل من است . چرا که فکر و نیت به تنهایی کافی نیستند تا به عمل تبدیل نشوند .

میدانم خدایم از من به اندازه ی وسعم انتظار دارد . وسع امروز من چقدر است ؟! فردا چه ؟ فردا اگر فلسطین را از فلسطینی خالی کردند چه ؟! ...


ا

هنوز هم نمی خواهی بیایی ؟!!!



آه ای نگون بخت غزه ی ما !

که ایستاده در خاک می شوی و ما

دور ایستاده تماشا می کنیم تو را !

نه نمی شود .

حقوق بشر ؟

بخدا احساس سوختن به تماشا نمی شود !

ای خاک بر چنین سوختن ِ ما ! 

"مهیار سنایی "

  • خانم معلم

نظرات (۱۵)

سلام

" اینکه کسانی در همین نزدیکی ها درد مرا حس میکنند و تنهایم نگذاشته اند . "
تنهایم نگذاشته اند؟!

جک بودا !!
پاسخ:
سلام
جک نبود ... موشک هایی که به طرف اسراییل پرتاب میشن جک نیستن ...
ضمنا از رهبر جلو نمی افتیم ... 
  • مردی بنام شقایق ...
  • سلام خانوم معلم جان

    نمیدونم واقعا چی بگم.

    خدا لعنتشون کنه

    تنها راه اسرائل اینه که نابود بشه...

    ان شالله
    پاسخ:
    سلام پسر خوب 
    این وعده ی خداست حتما محقق میشه منتها صبر ما آدمها کمه ...
    ان شاالله بزودی شاهد نابودی ظالمین باشیم .
    سلام

    باید کاری کرد ..

    التماس دعا دارم
    یا مولا علی (ع) مدد
    پاسخ:
    سلام ...
    عیدت مبارک 

    تا فرمان رهبر چه باشد ... فعلا خودسازی کنیم ...
  • مردی بنام شقایق ...
  • سلام خانوم معلم جان گل

    والا جمله اولتون رو چند بار خوندم آخرم نفهمیدم معنیشو! (این الان سوال بود؟ جواب بود؟ تذکر بود؟ اعتراض بود؟...)

    با جمله دومتون کاملا موافقم.

    با جمله آخرتون تا حدودی موافقم!

    اینکه باید طرحی نو در انداخت و از خودمون شروع کرد درست!

    ولی بعضی وقتا حتا خود خداهم به ضرب و زور ماهارو ادم میکنه!

    تو قوانین اجتماعی گاهی ناچاریم که از زور هم استفاده کنیم. مثل جریمه ای که برای سرعت غیرمجاز تو جاده اعمال میکنن!

    درسته باید کاری کرد که افراد خودشون قوانین رو رعایت کنن ولی اگر کسی قوانین رو رعایت نکرد ضررش به همه میرسه! لذا اینجاست که قانون زور به کار میبره.

    همچنان دست بوسیم.
    یاعلی
    پاسخ:
    سلام
    منظورتون کدوم جمله هامه ؟!! کجا ؟ 
    البته هیچ بعید نیست متوجه نشده باشین ها .گاهی انقدر که تند تند مینویسم و بعدشم نمیخونم و علامت گذاری هم نمیکنم گاهی خودمم نمیدونم چی نوشتم ...
    ان شاالله که خیره ((((:
  • مردی بنام شقایق ...
  • سلام

    عه! ببخشید یادم رف بگم جواب کامنتتونه!
    این هم پاسخ کامنت بعدیتون

    بنده معتقدم این نوع معضلات و مسایل اجتماعی بصورت پک باید بررسی بشه.

    این نوع نگاه بنظرم اشتباهه که وقتی یه مشکلی میبینیم بگیم خب فلان جا هم مشکل هست پس بی خیال!

    به نظرم این یه نگاه حداقلی ایجاد میکنه که شایسته ی جامعه ی شیعی نیست.

    مسلما مشکلاتی که فرمودید توی جامعه ی ما هست و خیلی بیشتر از اون چیزی که شما فرمودید هم هست.
    ولی باید درست بشه

    همش هم باید درست بشه.

    گناه و ناهنجاری کوچیک و بزرگ نداره.

    همونقدری که باید دزدی و فسق و فقر برطرف بشه باید بی حجابی و بی غیرتی و بی تفاوتی هم از بین بره تو جامعه

    برای رسیدن به جامعه ی آرمانی و جامعه ی مهدوی باید همه ی چیزهارو باهم درست کنیم البته با کمک هم.

    البته بنده به اندازه ی توان خودم نیاز سنجی کردم و دلایل مختلفی هم بدست آوردم و فقط هم نق نمیزنم. اتفاقا به شدت هم دارم کار میکنم

    بنده سه جا دارم کار میکنم.
    1-شرکت پارسیان پیشرو پلیمر(کار مهندسیه)
    2-دبیرخانه کمیته جمعیت اصفهان(معاونتشم یه جورایی)
    3-موسسه فرهنگی پژوهشی فرهنگ اول (معاون پژوهشی و برنامه ریزی هستم تا حدودی)

    تو شماره 3 داریم به شدت روی بحث کودک کار میکنیم.

    ولی خب این فرمایشتون کاملا درسته که باید از خودمون شروع کنیم.
    ما شروع کردیم به لطف خدا و به برکت ماه مبارک...

    محتاج دعای شمائیم

    یاعلی
    پاسخ:
    سلام بر پسر فعال و اندیشمند و اینده نگرمان

    صحبت من کلی بود متظورم از نق و غر زدن شما نبودین . بله منم معتقدم همه چی باید با هم درست بشه و میسر نیست مگر به درست شدن نوع نگاه و برخورد افراد در جامعه که همش نیازمند کار فرهنگیه
    کار در حوزه کودک و نوجوان بسیار عالیه . امیدوارم که موفق باشین و براتون دعا میکنم . ولی خداییش ( گرچه بیزارم ازین بدحجابی ها ) وقتی امروز تو شبکه نسیم دیدم دارن لب خونی از شعر خواننده ها و درست کردن کلیپ مدل اون ور ابی ها رو ترویج میکنن چه انتظاری میشه از جوونا داشت و اصولا برای اینکه این جوون شاد باشه چکار کردیم ؟ بگذریم که نگاه اصلی در اینه که شادی رو کجا باید جستجو کرد و شادی حقیقی چیه ! فعلا تعریف جوون ما از شادی تفریحع و حندیدن و کنار دوستان بودن و خرج کردن و خوش گذروندن .که میسر نمیشه تا پول نداشته باشی پس ....
    سلام
    .
    .
    .
    اللهم عجل لولیک الفرج ...
    پاسخ:
    سلام ...
    الهی آمین ...
  • مردی بنام شقایق ...
  • من میرم تو افق پولدار شم!
    پاسخ:
    خوب کاری میکنی ، خوب ... بسیار هم عالی
    دست ما رو هم بگیر ...((:
    سلام بانو
    او که بیش از ما به انتظار فرج نشسته است
    ببینیم چه کرده ایم که فرجش حاصل نمی شود و ظهورش اینهمه تاخیر دارد
    کاش خدا نه به گناه ما بلکه به مظلومیت کودکان غزه نگاهی بیندازد
    پاسخ:
    سلام عزیز جان
    حتما غصه شون به مراتب از غصه ی ما بیشتره .وعده ی خدا حقه .ظالمین بزودی نابود خواهند شد ان شاالله 
  • مردی بنام شقایق ...
  • سلام

    ان شاالله تو بین الحرمین بگم:

    عه!
    این که خانوم معلم خودمونه که!!!


    میترسم پولدار شم ولی عاقبت بخیر نه!

    :)
    پاسخ:
    ان شاالله همه با هم بتونیم یه سفر زیارتی مشرف بشین . منکه خیلی دلم میخاد ...
    پولداری و عاقبت بخیری منافاتی نداره فقط باید از خدا خواست ظرفیتشو بهمون بده ...
    پس ان شاالله پولداری عاقبت بخیر بشی و بازم حواست به ما باشه (;
    سلام خدا بر خانوم معلم دلسوز
    آخرش درست میشه... فریاد های ما و صبر اونا بالاخره جواب میده...
    پاسخ:
    سلام بر یوسف صدیق
    حتما درست میشه وعده ی خدا حتمی است ...
    من دیگه اخبار نیگاه نمی کنم..
    این صحنه های خشن آخه چیه نشون می دن...
    :((
    پاسخ:
    نگاه نکردن واقعیت رو حذف نمیکنه ...
    کاش میشد اسراییل رو از توی نقشه دلیت کرد تا اثری ازش باقی نمونه 
  • سید محمد رضی زاده
  • کلبه احزان روزی شود گلستان غم مخور...
    پاسخ:
    ان شاالله ...
    سلام خانم معلم
    منو یاد خانم کرباسی معلم اول ابتداییم انداختید :(
    خوشحال میشم سر بزنید به وبلاگ بنده
    با اجازه هم لینک شدید
    پاسخ:
    سلام عزیز جان
    چه وجه مشترکی بین من و ایشون دیدین ؟ دوست دارم بدونم
    متاسفانه بلاگفا نمیدونم چرا اجازه نظر گذاشتن رو نمیده . مطالبتونو دیدم و خاطره شمال رفتنتونو خوندم خاطره نویسی رو دوست دارم 
    ممنون که لینک فرمودین 
     

    چگونه پر بزنم تا که بال و پر بسته ست ؟!

    چقدر در بزنم ؟‍! ها ؟! چقدر ؟! در بسته ست!

    از این ستون فرجی نیست تا ستون دگر!

    که ریشه های درختان به یکدگر بسته ست!

    تفاوتی نکند باغ با قفس! وقتی –

    دل پرنده شکسته ست و بال و پر بسته ست!

    چقدر چشم بچرخانم و نگاه کنم؟!

    در این زمانه که هر چشم دیده ور بسته ست!

    اگر که راه نمی خواندم ز تنهایی ست!

    که گاه قصد زیارت به همسفر بسته ست!

    پر از عریضه شده چاه جمکران ؛ حالا -

    به جای آب پر از نامه های سربسته ست!

    میان راه نمی ماند آنکه قبلِ سفر

    درست توشه به اندازه ی سفر بسته ست

    به پشت گرمی این قوم دلخوشی کافی ست!

    که زود وا شد مشتی که تنگ تر بسته ست!

    « عقب نشینی » آرایش سپاه نبود!

    مسیرِ فتح به سربازِ بی جگر بسته ست!

    زمان آمدنت روی ما حساب نکن!

    خودِ خدا به هواخواهی ات کمر بسته ست!

    بیا که آمدنت بحث مرگ و زندگی است

    نبود و بودِ دو عالم به این خبر بسته ست!

    بیا که گوشه ی چشمی به من بیندازی

    سعادت دو جهانم به یک نظر بسته ست!

    پاسخ:
    سلام

    او خواهد آمد ولی بوقتش ، همان وقتی که نیاز به دعای واقعی ما دارد نه فیلم بازی کردن هایمان !! ( البته خودم و امثال خودم را می گویم )

    با سلام و درود بی پایان

    از عنایت و حمایت از مظلومین جهان و همچنین انتخاب و پیوست تکه ای از سروده حقیر از جناب عالی سپاسگزارم.

    بانو ؟

    دوست عزیزی با خواندن مطلب فوق و همچنین دیدن تکه ای از سروده حقیر،

    به حقیر اطلاع دادند که برای عرض ادب و تشکر خدمت برسم.

    دوستان عزیزی که تمایل به خواندن متن کامل سروده"غزه" دارند لطف فرموده به وبلاگ بنده مراجعه نمایند.

    هماره بهروز هماره پیروز باشید.

    پاسخ:
    سلام بر جناب سنایی
    زنده باشین ... انشاالله همیشه در دفاع از مستضعفین جهان پیشقدم باشین ...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    تجدید کد امنیتی