چقدر در حرمت در به دری می چسبد...
کوری آمد وسط صحن تو ، بینا برگشت
یک زن ویلچری ، روی دو تا پا برگشت
کافری تا به ضریح تو نگاهش افتاد
سجده ای کرد سپس شیعه ی مولا برگشت
خسته بود از همه ی آینه ها ... تا اینکه
زشت آمد ، متحول شد و زیبا برگشت
آنکه در صحن به دنبال شفا آمده بود
با نگاهی به ضریح تو مسیحا برگشت
زائری گفت چرا اشک ندارم آقا
نگهش کردی و با دیده ی دریا برگشت
یک جوان حاجتش این بود که : زن می خواهم
رفت ... تا اینکه شبی پیش تو بابا برگشت
به گمانم که به طور تو مشرف شده بود
آنکه با معجزه ی و با ید بیضا برگشت
صبح در قامت یک مرد گدا ، رفت حرم
ظهر نزدیک اذان بود که " آقا " برگشت ...
جبرئیل امده بود از وسط عرش ، حرم
دو سه تا فرش تکان داد و به بالا برگشت ...
بچه های نفس خادمتان خورد به آن نصرانی
در حرم شیعه شد از مذهب ترسا برگشت ...
زائری بود مردد جلوی ترمینال
مشکلی داشت از اول به خدا با برگشت
آقا جان میلاد جد بزرگواراتان را خدمتتان تبریک عرض میکنم . دلتان همیشه شاد باشد .
پ.ن1 : شهریور ماه قشنگیه برای من . سالگرد ازدواجم و ماه تولد پسرم .
ان شا الله زودی زود با همسراتون برید به پابوس امام رئوف
الهی که عاقبت بخیر بشین
- ۹۳/۰۶/۱۴
ممنونات بسیار.
عاقبت به خیر بشید الهی
عجب دعایی!!!
آمین
بازم سپاس
سالگرد ازدواجتون مباااااااااارک
گیلی گیلی